مهارتهای مدیریتی
تحریم؛ فرصتی برای بنگاههای تولید داخلی
فرصت و تهدید، مفاهیم آشنا و ناآشنای بنگاههای اقتصادی ایران، شرایط و موقعیتهای نسبی است که، با توجه به زمان و نوع عملکرد فرد یا سازمان،حکم فرصت و تهدید را ایفا میکنند.
شادی صالحی
فرصت و تهدید، مفاهیم آشنا و ناآشنای بنگاههای اقتصادی ایران، شرایط و موقعیتهای نسبی است که، با توجه به زمان و نوع عملکرد فرد یا سازمان،حکم فرصت و تهدید را ایفا میکنند. گویند؛ دو بنگاه رقیب، کارشناسان خود را برای بازاریابی و فروش «کفش»، به اقصی نقاط جهان فرستادند. هر دو به طور اتفاقی به کشوری میروند که مردم آن با کالایی به نام «کفش»، هیچ آشنایی نداشتند. نماینده بنگاه (الف) گزارش خود را چنین مینویسد؛«اینجا مردم نمیدانند کفش چیست؟ تا برسد به فروش کفش!»، نماینده بنگاه (ب) مینویسد؛« اینجا بهترین مکان برای عرضه انواع کفش است، چراکه مردم این کشور تا به این لحظه، با هیچ نوع کالایی در این زمینه رو به رو نشدهاند.
یک فرصت یا یک تهدید، ممکن است برای بخشی از سازمان، تهدید باشد و برای بخشی، فرصت. حتی میتواند؛ فرصت یا تهدیدی، همزمان تهدید و فرصتی برای یک سازمان دیگر باشد. اینکه یک پدیده یا اتفاق برای سازمان، فرصت یا تهدید باشد، بستگی به فرد تحلیلکننده، موقعیت او، طرز تلقی او از سازمان و رویکرد استراتژیک سازمان دارد.
امروزه تولید کننده ملی در تلاطم بازار ارز، دچار چالشهایی شده است که اثراتش را هم در کار تولیدکننده به صورت مستقیم و هم بر مصرفکننده داخلی که مدام با افزایش قیمت تمام شده محصولات رو به رو است، میتوان دید. اما اگر تولیدکنندگان ما تهدید موجود را، فرصتی برای کسب مشتری بیشتر و بهبود کیفیت کالاهای خود بدانند. بیشک به مانند نماینده بنگاه (ب)، بازار بزرگی را بدون حضور رقبای خارجی به دست میآورد.
۱- تاثیر افزایش نرخ دلار برقیمت کالاهای وارداتی:
با افزایش قیمت ارز، شاهد افزایش قیمت روز افزون کالاهای وارداتی و شاهد طولانی شدن فرآیند واردات بودهایم. در مجموع قیمت کالاهای وارداتی نسبت به کالاهای تولیدی بالاتر است. در نتیجه این به نفع تولید کننده داخلی است و میتواند از این فرصتها بهره ببرد.
۲- هزینههای تولید داخلی:
درست است که با افزایش نرخ ارز، هزینههای تولید داخلی بالا است. اما قیمت تمام شده کالایی که در داخل کشور تهیه میشود، به دلیل آنکه بخشی از نیازهای تولید کننده در داخل کشور تامین میشود و لزوما ارزبری بالایی ندارد، هزینه بنگاه تولیدی داخلی را به همان نسبت و میزان افزایش قیمت کالای وارداتی، بالا نمیبرد. بنابراین میزان رشد هزینههای واردکننده، فرصتی است در جهت جذب بازار واردکنندگانی که بازارشان به دلیل تحریم به مخاطره افتاده است.
۳- نقدینگی پایین:
با توجه به هزینههای بالا و کم شدن کالاهای وارداتی در بازار، همچنین پایینتر بودن قیمت کالاهای تولیدی داخلی، نسبت به کالاهای وارداتی، تمایل خرید از بنگاههای داخلی از طرف مصرفکننده، بیشتراست.
لذا انتظار میرود تولیدکنندگان بتوانند با بسترسازی و برنامهریزی بلندمدت، سعی در تثبیت و حفظ بازار کنونی نمایند. اما باید توجه داشت که این شرایط پایدار نخواهند بود و این به آن معنا است که؛ دوباره حضور رقبا و واردکنندگان، همچون گذشته پررنگ خواهد شد. بنابراین دستیابی به چنین آرزویی همت عالی میخواهد و کسب اعتبار و صد البته حفظ فرصتهای بهدست آمده. کشف فرصت، خود مقولهای جدا است و حفظ فرصت موضوعی دیگر. اینکه شما بتوانید از این فرصت به دست آمده برای آینده سرمایهگذاری کنید مهمتر از این است که با توجه به شرایط بحران ارز فروش شما چند برابر شود.
هر تولیدکنندهای میداند؛ کجا و چگونه، میتواند کیفیت محصول خود را ارتقا بخشد. بهبود کیفیت کالاهای تولید داخل، منجر به حفظ بازار داخلی و ایجاد فضای رقابتی است و هر رقابتی مستلزم فعالیت نو و خلاقانه است. اما نحوه رقابت و تفکر خلاقانه همان ریشههای ماندگاری بنگاه در بازار است.
بسیاری از تولیدکنندگان ما خواسته یا ناخواسته در دام فرسودگی افتادهاند. ایدهسازی و نوآوری، با ارزشترین عنصر در امر اقتصاد جهانی است. امروزه بدون برخورداری از تفکر نو و خلاقانه، رقابت و پیشروی در مسیر تجارت امری است غیر ممکن. برای دستیابی به ایدههای نو، دانش و کسب اطلاعات روز دنیا، حفظ ایده و نگاه داشتن ایدههای گذشته و تلفیق آنها با یکدیگر، امری ضروری است.
ثروت هر بنگاهی، نیروی انسانی آن بنگاه است. همان نیروی انسانی که با تفکر و کارکرد خود از شما محافظت میکند. زمانی کمیت و کیفیت خدمات و محصولات شما به حداکثر کارآیی و بهرهوری خود میرسد که نیروهای خود را با توجه به فعالیتشان انتخاب و به آنها اجازه ابراز هویت بدهید. اجازه بدهید فکر و ایده خود را به مرحله اجرا برسانند و از آنها حمایت کنید. نیروی خلاق برای هر سازمانی حکم کاهش هزینهها، جلوگیری از اتلاف منابع، کاهش بوروکراسی و بالطبع افزایش کارآیی و بهره وری و ایجاد انگیزش در رضایت شغلی است. به عنوان مدیری موفق در چرخه تولید، فعالیتهای تیمی و نقد پذیری را به کارمندانتان بیاموزید و فرق نیروی متفکر و مقلد را با در نظر گرفتن پاداش و اعتبار سازمانی، در محل کار مشخص کنید.
اگر باور داشته باشید؛ کشف ایده و حفظ ایده، زمانی به مرحله اجرا خواهد رسید که نیاز سنجی آن با توجه به انتخاب بازار هدف باشد. در این صورت نه تنها دستیابی به بازار داخلی برایتان سخت نیست، بلکه راهیابی به بازار جهانی را نیز بدون شک تجربه خواهید کرد.
این هنر شما است که همگام با عمر بنگاه، مشتریان قدیمی و جدید را حفظ یا جذب کنید. اگر بهبود کیفیت را قدرت رقابت و کسب مشتری بخوانیم، بیشک برای به تحقق پیوستن آن تلاش خواهیم کرد. تولیدکننده موفق، با تعهد کیفیت کالا و خدمات متناسب با نیاز مشتری برنامهریزی میکند. این برنامهریزی در موقعیت کنونی مهیا نخواهد شد مگر با کاهش زمان گردش تولید، حذف و محدود کردن ضایعات و موارد زائد، حداقل کردن موجودی و کاهش فرآیند انجام کار، کم کردن هزینه، کاهش زمان تحویل کالاها و خدمات، قبول ضمانت خدمات و بهبود قابلیت تولید کالاها و خدمات، بهبود تکنولوژی فرآیند تولید و اساسیترین رکن افزایش بهرهوری، «استفاده موثر و کارآ از سرمایه انسانی». با کمی تامل و با در نظر داشتن موارد فوق، میتوانید بقای خود را در بازار
به رسمیت برسانید.
ارسال نظر