کارآفرینی
اهمیت آموزش در توسعه کار آفرینی
امروزه در هر بازار و کسبوکاری حرف رضایت مشتری، کسب درآمد بالا و رقابت است. دنیای پیچ در پیچ بازار تولید و خدمات در تب و تاب تغییر و تحولی برای رسیدن به نهایت ایدهها در راستای بهرهوری است.
شادی صالحی
امروزه در هر بازار و کسبوکاری حرف رضایت مشتری، کسب درآمد بالا و رقابت است. دنیای پیچ در پیچ بازار تولید و خدمات در تب و تاب تغییر و تحولی برای رسیدن به نهایت ایدهها در راستای بهرهوری است. اما سوال اینجاست که چگونه یک فرد «راه صد ساله را یک شبه طی میکند و دیگری نسل به نسل هنوز نتوانسته به آن جایگاه راه یابد؟» کارآفرینان بسیاری چون؛ استیو جابز، میشل فررو (میلیاردر و مالک کارخانه تخم مرغ شانسی) و... نمادی از ابتکار، نوآوری، خلاقیت، تحول و متفاوت بودن، در دنیای کسب وکار هستند. درواقع آنان بدون در پیش گرفتن روشهای نادرست چون کلاهبرداری در رسیدن به ایده و اهدافشان گام برداشتند و با فکری متفاوت و آگاهی کامل از تطابق و سازگاری به موقع با محیط پیرامون خود، آغازگر مسیری نو درکسب و کار خود در عرصه جهانی بودهاند.
همچنین با توجه به مطالعات صورت گرفته ثابت شده که ویژگیهای کارآفرینان اغلب اکتسابی است و نه توارثی؛ بنابراین امروزه سیاستگذاران، برنامهریزان و مجریان امور منابع انسانی در کشورهای مختلف به این نتیجه رسیدهاند که با در نظر گرفتن بودجههای خاص، میتوانند برای کسب موفقیت اقتصادی در عرصه ملی و بینالمللی نقش بسزایی ایفا کنند. آنها با توجه ویژه به عرضه خدمات وتولید محصولات در سازمانها،آموزش نیروی متخصص و کارآمد، تغییر نگرش و تجهیز افراد به دانش و مهارتهای خاص که عامل اصلی تغییر و محرک اصلی توسعه در صحنه اقتصاد است، به این مهم دست مییابند.
در همین راستا امسال یونسکو با تاکید بر کیفیت آموزش و برنامهریزی با رویکرد کارآفرینان؛ اعلام کرده است که هر نوع تغییر و برنامهریزی به پول و سرمایه گذاری نیاز دارد که سرمایهگذاری بر آموزش کودکان و نوجوانان همگام با ارتقا بهرهوری مهارتی و برنامهریزی برای آینده شغلی، به معنای محرومیت از فقر و توسعه است. بنابراین بر برنامهریزی و آموزشهای کار آفرینی در کودکی که یکی از مهمترین و گستردهترین فعالیتهای سازمانها و موسسات آموزشی است، تاکید بسیاری شده است. بنابراین باید توجه داشت، نداشتن برنامهای منسجم به منظور ارتقای مهارتها از بدو آموزش ابتدایی برای ورود به بازار کار و تاسیس شرکتهای تجاری در تولید ایدههای نو و برنامههایی جهت عملی ساختن آن ایدهها در واقع به معنای عدم تضمین بقای سازمانها در ابتکار،خلاقیت و کارآفرینی در آیندهای نه چندان دور است.
ژاپن جزو نخستین کشورهایی بود که در اواخر دهه ۵۰ میلادی آموزش کارآفرینی و ترویج فرهنگ آن را از سطح دبیرستان آغاز کرد و توانست در مدت کوتاهی آموزش کارآفرینی را در کشور به سطح دانشگاه برساند. بیش از ۹۶ درصد نوآوری صنعتی در سالهای ۱۹۷۰ تا ۱۹۹۲ میلادی که توانست موقعیت ژاپن را در اقتصاد جهانی به یک موقعیت برجسته و برتر تبدیل کند، توسط کارآفرینان صورت گرفت.
در ژوئن سال ۱۹۸۵ میلادی دانشگاه کالگری به ارزیابی نتایج برگزاری یکی از دورههای آموزش کارآفرینی خود که در یک دوره ششماهه برگزار شده بود، پرداخت و از ۵۰ نفر شرکتکننده در دوره، پیرامون نتایج این دوره نظرخواهی کرد. این دوره آموزشی که تقریبا ۷۵۰۰۰ دلار برای دانشگاه هزینه داشت،نتایج بسیار مثبتی در پی داشت. تجربه دانشگاه کالگری نشان میدهد که سرمایهگذاری کوچکی در حدود ۷۵۰۰۰ دلار برای آموزش کارآفرینان منجر به ارزشافزوده فراوانی معادل ۱۷۵۰۰۰۰ دلار شده و علاوه بر آن تاثیر زیادی در ایجاد فرصت استخدام و تسهیل ایجاد سرمایه داشته است.
بنابراین از یک سو تفاوت آموزش متناسب با شخصیت دانش آموختگان در به فعل رساندن فعالیتهای کارآفرینان و از سوی دیگر تنوع در ارائه محصولات و خدمات آموزشی و پژوهشی متناسب با مشتری گرایی و نیازهای جهان امروز و جهان آینده اصل اولیه در عرصه توسعه کارآفرینی است.
هرکشوری باید متناسب با اهداف و استراتژیها،برنامه بلندمدت و کوتاهمدت خود را تنظیم نماید. این برنامه آموزشی همگام با تحولات داخلی و بینالمللی قابلیت انعطافپذیری متناسب با فرصتها و تهدیدهای موجود در بازار است.
«شومپیتر» میگوید: دانش فنی و تکنولوژی به ثروت، رفاه اجتماعی و سود اقتصادی تبدیل نمیشود؛ مگر با وجود افراد کارآفرین و خلاق که فرصتهای بازار و تکنولوژی را کشف میکنند،سپس وسایل مورد نیاز را با توجه به نواقص، واکنشها، دفاعهای بازار و نیازهای بازار فراهم میآورند.
تغییر در فرآیند آموزش، متناسب با واژه کارآفرینی در سه مقوله تربیت و آموزش کار آفرین «فردی، سازمانی و شرکتی» ضرورت تفاوت آموزش کار آفرینی را در آموزش و پرورش، سازمانها و شرکتهای تجاری به مسوولان متذکر میکند. برهمین اساس توسعه کارآفرینی از جنبههای گوناگون، اولین رکن از جنبههای مهم در گسترش کارآفرینی است. در مرحله دوم شناسایی اهداف، در برنامههای آموزش جهت پرورش کارآفرینان از نظر تربیت کارآفرینان جدید، هدایت کارآفرینان به سمت کسب مهارتهای لازم و ارائه مهارتهای لازم به آنان به منظور بالا بردن میزان موفقیت آنان در کسبوکارهای آینده هر کشور است.
ارسال نظر