سیاستگذاری عمومی
دولت آمریکا و مساله کسبوکار
فکر میکنید قرضه ملی بر کسبوکار شما تاثیری ندارد؟ دوباره فکر کنید. جیمز کواک در مقالهای مشترک (همراه با سیمونجانسون) به نام «کاخ سفید در حال سوختن»: پدران بنیانگذار، قرضه ملی آمریکا و چرا این مسائل به شما مربوط میشود، این موضوع را به خوبی شرح داده است.
مترجم: سیمین راد
فکر میکنید قرضه ملی بر کسبوکار شما تاثیری ندارد؟ دوباره فکر کنید. جیمز کواک در مقالهای مشترک (همراه با سیمونجانسون) به نام «کاخ سفید در حال سوختن»: پدران بنیانگذار، قرضه ملی آمریکا و چرا این مسائل به شما مربوط میشود، این موضوع را به خوبی شرح داده است. اخیرا طی یک مصاحبه این مساله را آشکارتر از قبل فهمیدهام. آنها در مقاله مزبور به روشنی مینویسند: «قابل قبول است که قرضه ملی آمریکا طی ۵ تا ۱۰ سال آینده تاثیراتی جدی بر بنیانهای اقتصاد جهان میگذارد». از یک سو، دولت آمریکا خرج و مخارج بسیار زیادی دارد و از سوی دیگر، مالیاتهای سنگینی برای شهروندانش وضع میکند. این دو نکته منفی در آینده عواقب ناخوشایندی را برای دولت آمریکا به بار خواهند آورد.
پیامد اول این قضیه به زعم کواک چنین است: «اگر قرضه ملی طی گذر زمان همچنان مقداری بالا باقی بماند، آنگاه سرمایهگذاران اطمینانشان به دولت فدرال را از دست میدهند. به این ترتیب، نرخِ بهره افزایش مییابد و بر همگان تاثیر جدی خواهد گذاشت. زیرا دیگر کار چندانی نمیتوان انجام داد، چون مثلا تدارک سرمایه برای احداث کارخانه یا تامین وام برای انجام امور اقتصادی میسر نخواهد شد. یا در غیر اینصورت، باید امکان دیگری را محک زد،
بانکمرکزی آمریکا (صندوق فدرال) باید پول زیادی تولید کند تا بر کارآفرینها فشار زیادی وارد نشود. چه بسا بانک مرکزی بتواند به این طریق سرمایهای را برای قرضه ملی تدارک ببیند، اما همین فرآیند باعث افزایش تورمِ اقتصادی خواهد شد.» بنابراین به روشنی مشاهده میکنید که در هر دو حالت اقتصاد ملی آمریکا رو به زوال خواهد رفت و در نتیجه، کسبوکار شما نیز آسیب خواهد دید.
به نظر کواک چندان جالب نیست که دولت چین از خریدن اوراق بهادار دست میکشد یا آنها را میفروشد. در هر صورت، میدانیم که بخش عظیمی از بدهی آمریکا به چین برمیگردد. بعید به نظر میرسد که در این بین چین ضرر زیادی ببیند، گرچه بسیاری از داراییهای چینیها به دلارهای آمریکایی وابسته است. بعید به نظر میرسد که آمریکا به سرنوشت یونان دچار شود، زیرا ما آمریکاییها هستیم که بر پول رایجمان یعنی دلار کنترل و تسلط داریم. برخلاف یونان، آمریکا بخش مهمی از سرمایهگذاریهای منطقه یورو را تشکیل میدهد. گرچه آمریکا مسوولیتهای مربوط به مسائل مالیاتی را میپذیرد، اما هنوز انتهای این داستان مشخص نیست و کسی نمیداند به کجا ختم میشود. به قول کواک «قابلیت تولید قدری پایین خواهد آمد، اقتصاد کمی به آرامی رشد خواهد کرد، و نابرابری بیشتری در کار خواهد بود، زیرا خدمات دولتی کمتری در اختیار مردم قرار خواهد گرفت. وضعیت کنونی زوال بلندمدت آمریکا را نشان میدهد و ابدا اتفاق جالبی نیست.»
چه میتوان کرد؟ چه باید انجام داد؟ چگونه باید این وضعیت را مدیریت کرد؟ کواک معتقد است که «بهترین راهحل، فهم کشور آمریکا در مقام یک تمامیت بزرگ و یکپارچه است. باید آمریکا را یک طبقه سیاسی در جهان امروز به شمار آوریم. اما اگر نگاهی به تاریخ سیاسی آمریکا در قرن اخیر بیندازیم، مساله قدری دشوار میشود. ما تنها از دوران ریگان به بعد دچار گسست اقتصادی ۹۰ درصدی شدیم». کواک حتی بر این باور است که زیربنای رو به انحطاطِ آمریکا و سیستم آموزشی «میانمایه»اش بر کسبوکار امروز آن، تاثیر شگرفی گذاشتهاند. او مینویسد «با وجود دولتی که حتی نمیتواند سطح پایه خدمات عمومی را فراهم آورد، کسبوکارهای آمریکایی نیز بیش از پیش قابلیت تولید خود را از دست میدهند. به این ترتیب، رقابت در سطح بازارهای جهانی و شرکتهای چندملیتی نیز بیش از پیش دشوار میشود».
گرچه هنوز هیچ راه حل سیاسی مناسبی برای این ماجرا وجود ندارد، اما کواک دو پیشنهاد دارد تا از منافع مالی خودمان دفاع کنیم. اول، تلاش کنیم تا موجودی اوراق بهادار سرمایهگذاریشده را در چند عرصه و در چند دولت پخش کنیم: «باید بتوانید اوراق خود را در بیرون از مرزهای آمریکا و نیز درون آن تکثیر کنید و بیشتر روی موجودیهای شرکتی سرمایهگذاری کنید تا روی اوراق بهادارِ دولتی»، زیرا تورم اقتصادی ارزشِ اوراق بهادار را از بین خواهد برد. دوم، اگر شرکت شما شعبههای برونمرزی ندارد و در بازارهای خارجی سرمایهگذاری نکرده است، آنگاه از همین روز شروع به سرمایهگذاری در خارج از مرزهای آمریکا کنید. چراکه قدرت خرید آمریکاییها در آینده از بین خواهد رفت، پس باید بتوانید آماده خدمت به خریداران فراملیتی و برونمرزی باشید. به این ترتیب، میتوانید خودتان را در بازار حفظ کنید.
قرضه ملی موضوع جذابی نیست. به نظر میرسد این موضوع در آینده بیش از پیش محل بحث باشد. گسترش این بدهیها در آینده بسیار زیاد خواهد بود و چه بسا دور از دسترس ما باشد. بهرغم همه تلاشهای سیاسی دولت برای حل این مساله و اولویتبخشیدن به آن، قرضه ملی در چند سال آینده به کسبوکار شما آسیب خواهد زد. زمان آن فرا رسیده تا به آینده فکر کنید و حتی، در راستای بهبود این بدهیها، با قانونگذاران قوه مقننه به بحث بنشینید. دست کم میتوانید آینده مالیتان را برای وخیمترین وضعیت پیش رو آماده کنید. پس آیا برای آینده کسبوکارتان در مقیاسی جهانی اندیشیدهاید؟ درباره قرضه ملی و تاثیراتش بر کسبوکارتان چه فکر میکنید؟ برای حل این مشکل چه باید کرد؟ خود شما برای این مساله چه راه حلی را پیشنهاد میدهید و چه خواهید کرد؟
ارسال نظر