پایداری شرکتی از طریق نوآوری
با هدف شناسایی، درک، ترویج و تقویت تاثیرگذارترین فعالیتهای نوآورانه کسبوکار در راستای رشد پایدار و اثرات مثبت اجتماعی و زیستمحیطی، مرکز شرکتهای در حال رشد مجمع جهانی اقتصاد با همکاری نزدیک گروه مشاورهای بوستون، پروژهای را تحت عنوان «پایداری از طریق نوآوری» در ماه مه سال۲۰۱۰، آغاز کرد.
سمیرا نیکنام
با هدف شناسایی، درک، ترویج و تقویت تاثیرگذارترین فعالیتهای نوآورانه کسبوکار در راستای رشد پایدار و اثرات مثبت اجتماعی و زیستمحیطی، مرکز شرکتهای در حال رشد مجمع جهانی اقتصاد با همکاری نزدیک گروه مشاورهای بوستون، پروژهای را تحت عنوان «پایداری از طریق نوآوری» در ماه مه سال۲۰۱۰، آغاز کرد. در مطالعات اولیهاین پروژه نظرات کارشناسان بیش از ۹۰ کشور دریافت شد که مرکز ترویج حاکمیت و مسوولیت شرکتی نیز دراین مطالعه مشارکت کرد. این پروژه، تعدادی از شرکتهایی که در بازارهای در حال ظهور فعالیت میکنند و روشهای نوآورانه را جهت خلق تاثیرات مثبت زیستمحیطی و اجتماعی به کار گرفتهاند- روشهایی که رشد و سودآوریشان در بلندمدت را نیز تضمین میکند- مورد بررسی و ارزیابی قرار داده است. این بررسی نشان میدهد که شرکتها چگونه میتوانند در حل چالشهای اجتماعی و زیستمحیطی نقش آفرینی کنند و موجب خلق ارزش مشترک میان خود و جامعه شوند.
شرکت Sekem، تولیدکنندهای پیشرو در زمینه مواد غذایی ارگانیک در مصر است که در سال ۱۹۷۷ تاسیس شده است. محصولات تولیدی این شرکت، طیف وسیعی را شامل میشوند: از غذاهای سالم، داروهای طبیعی، محصولات لبنی، عسل، میوه، سبزی تا پنبه و منسوجات ارگانیک. به همین منظوراین شرکت در راستای تدوین استراتژی پایداری شرکتی چشماندازی جسورانه و جامع را در رابطه با توسعه اجتماعی و زیستمحیطی تعریف کرده است: بازیابی و احیای زمینهای بیابانی از طریق شیوههای کشاورزی ارگانیک، تولید مواد غذایی ارگانیک برای بازارهای محلی و سرمایهگذاری مجدد سود شرکت در جامعه.
به گزارش سازمان ملل متحد در سال ۲۰۰۹، بیابانزایی در منطقه عرب گسترش یافته است تا جایی که در حال حاضر دوسوم کلاین سرزمینها را بیابانها تشکیل دادهاند. جلگه نیل در مصر یکی از مناطقی است که بیشترین آسیب را دراین زمینه دیده است. بخش کشاورزی مصر از گذشته نیز با مشکلاتی مواجه بوده است؛ یکی از دلایلاین امر، استفاده ناپایدار از کودها و دیگر مواد شیمیایی در فعالیتهای کشاورزی دراین منطقه بوده است. این بیانزایی فزاینده، هماکنون یک پنجم سرزمینهای عرب را تهدید میکند. شرکت Sekem، الگوی کسبوکار نامرسومیدارد. با اینکه هدفاین شرکت، سودآوری است، اما حداکثرسازی سود را به عنوان آرمان خود تعریف نکرده است. Sekem، از طریق شیوه به اشتراکگذاری سود، سود عایدی را با کشاورزان خردهپا در شبکهاش، سهیم میشود. مرکز توسعه شرکت در ارتقای مهارتها وظرفیتهای کارکنان، سرمایهگذاری میکند و مرکز پزشکیاین شرکت تاکنون برای بیش از ۳۰۰۰۰ نفر از کارکنان و جامعه محلی، خدمات بهداشت و سلامت فراهم کرده است. انجام کلیه این فعالیتها تنها از طریق سرمایهگذاری مجدد سود، ممکن شده است. با موفقیت در بازارهای داخلی و جهانی، درآمد این شرکت از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰، سالانه ۱۴ درصد رشد داشته است. Sekem، ارتباطی واضح بین پایداری مالی و زیستمحیطی میبیند و آنها را وابسته به یکدیگر میداند. یا شرکت Florida Ice & Farm شرکتی است کاستاریکایی که مواد غذایی و نوشیدنی تولید میکند و با درآمدی بالغ بر ۵۷۰ میلیون دلار در سال ۲۰۱۰، از بزرگترین شرکتهای آمریکای لاتین به شمار میآید. منطقه آمریکای لاتین با مشکل از بین رفتن جنگلها و فرسایش خاک روبهرو است که تهدیدی جدی برای تنوع زیستی دراین منطقه به شمار میآید.
این شرکت با در اختیار گرفتن روشهای نوآورانه و آخرین فناوریها، حفاظت از منابع آبی و صرفهجویی در آب مصرفی برای تولید محصولاتش را در دستور کار استراتژی مسوولیت اجتماعی خود قرار داد که تا به امروز به حفاظت از ذخیره ملی آب کشور کاستاریکا، کمک شایانی نموده است. با کاهش مصرف آب خود از ۱۲ لیتر به ۹/۴ لیتر برای تولید هر یک لیتر نوشیدنی در سال ۲۰۱۱،کمک شایانی به صرفه جویی در استفاده از ذخایر (منابع) ملی آب کاستاریکا کرده است.
مجمع جهانی اقتصاد با همکاری نزدیک گروه مشاورهای بوستون با ملاک قرار دادن سه معیار پایداری، نوآوری و عملکرد، ۱۶ شرکت فعال را در بازارهای در حال ظهور، به عنوان برترینها در استفاده از نوآوری جهت پایداری، انتخاب کردند. رشد سریع، حاشیه سود بیشتر، میزان اثرگذاری روی فضای کسبوکار و تاثیر مثبت روی جامعه از ویژگیهای منحصر به فرد این شرکتها بودند، ویژگیهایی که آنها را قادر ساخته است که تعادلی بین سودآوری فزاینده و اثرگذاری مثبت اجتماعی و زیست محیطی خود برقرار نمایند. اتخاذ رویکردهای نوآورانه و منحصر به فرد در شرایطی که محدودیت منابع و رشد جمعیت از مهمترین چالشهای پیش روی این شرکتها هستند و ضمنا تعریف چشماندازی نوین و مثبت نسبت به رشد و توسعه در آینده، آنها را تبدیل به رهبرانی پیشرو در پایداری نموده است. عملکرد کلیاین شرکتها به این دلیل مهم و قابل توجه است که بازارهای در حال ظهور بیش از سه چهارم از رشد اقتصاد جهانی تا سال ۲۰۱۲ را به خود اختصاص دادهاند. و ضمنا بهاین علت که این بازارها به مراتب بیشتر تحت تاثیر کمبود منابع قرار دارند. این شرکتها، با اثر مثبتی که بر پایداری منطقهای و جهانی داشتهاند و با گره زدن عناصر توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی همزمان با عملکرد مالی خوب، مدلهای الهامبخشی برای همتایان خود در بازارهای در حال ظهور و سایر شرکتها در سراسر جهان هستند.
با افزایش جمعیت جهان به ۳/۹ میلیارد تا سال ۲۰۵۰ و رشد سریع اقتصادی کشورهای در حال توسعه، فشار روی اکوسیستمهای کره زمین در حال افزایش است. افزایش جمعیت، تقاضا برای نیازهای اولیه یعنی آب، غذا و انرژی را افزایش خواهد داد. علاوه براین رشد اقتصادی، انتظارات را برای داشتن زندگی بهتر بین مصرفکنندگان جدید، افزایش خواهد داد. بنابراین استفاده از رویکردهای دستیابی به رشد و توسعه جایگزین و روشهای تولید نوآورانه برای پاسخگویی و برآورده ساختن نیازهای اولیه و اطمینان یافتن از تامین حداقل رفاه مردم و همچنین حفاظت از محیط زیست، ضروری خواهد بود. اینها، نگرانیهای عمیقی هستند، ولی بارقهای از امید وجود دارد؛ چرا که نوآوری میان شرکتها در سراسر دنیا در حال شکوفایی و جوانه زدن است.
مجمع جهانی اقتصاد و گروه مشاوران بوستون در پی ارائه راهکارهای عملی برای مقابله با چالشهای موجود در راه رشد و توسعه پایدار، به منظور شناسایی و حمایت از فعالیتهای کلیدی موثر و بسط و گسترش و ترویج آنها در جامعه جهانی این بررسی را انجام داد. این پروژه عمدا به دولتها، سازمانهای زیستمحیطی و شرکتهای چندملیتی از کشورهای توسعه یافته توجه نمیکند، بلکه به جای آن سراغ شرکتهایی از کشورهای در حال توسعه میرود که با طیف وسیعی از محدودیتها در فعالیتهای کسبوکارشان مواجهند؛ مانند افزایش جمعیت، محدودیت منابع، زیرساختهای ناکافی، رژیمهای ضعیف نظارت بر امور زیستمحیطی، عملکردهای توسعهنیافته دولت و سایر کمبودها.
یکی از نتایج مهماین پروژه تحقیقی آن است که قوانین و مقررات به تنهایی نمیتوانند در تعیین رویکردهای توسعه پایدار، نقش داشته باشند. دولتها و شرکتها در بلند مدت قادر نخواهند بود مستقل از یکدیگر، اقدامات موثری در جهت پیشبرد اهداف پایداری انجام دهند. راهحل را باید در رویکردهای نوآورانه جست. نوآوری و استفاده بهینه از فرصتهای اقتصادی و ضمن تلاش و تعهد رهبران کسبوکارها به بهبود اجتماعی و زیستمحیطی و همکاری و همراهی سیاستگذاران، کلید دستیابی به اهداف پایداری است. در بررسی شرکتهای پیشرو و بهترین عملکردهایشان، ویژگیهای مهم آنها را میتوان به صورت ذیل خلاصه کرد:
از محدودیتها فرصت ساختن
با درک محدودیت و کمبود منابع، رویکرد این شرکتهای پیشرو، در اختیار گرفتن مکانیزمها و فناوریهای جدید تولید را شامل میشود. این شرکتها جهت دستیابی به فناوریهای جدیدتر و نوآورانه متناسب با فرآیندهای تولیدشان به منظور کاهش هزینه تولید و افزایش بازار خود، تحقیقات پرهزینهای را انجام دادهاند. یکی از روشهای مقابله با کمبود منابعاین است که شرکتها، مصرف حال خود را کاهش دهند. واین روش باید از نظر کارآمد عمل کردن مد نظر قرار گیرد، نه محدود ساختن عملیات و فعالیتهای تولید و کسبوکار.
آموزش مشتریان
یک خدمت یا کالای جدید فارغ ازاینکه تا چه میزان به نظر تولیدکننده خوب به نظر برسد، در بازار موفق نخواهد شد مگراینکه رضایت مشتریان را جلب نماید یا اینکه به نوعی برای آنها مفید و سودمند باشد. کمبود دانش و آگاهی مصرفکنندگان، مانعی برای رشد شرکت خواهد بود. این شرکتها با اجرای طرحهای بازاریابی نوآورانه توانستند مشتریان بالقوه را نسبت به محصولات و خدمات خود آگاه نمایند. کهاین به نوبه خود به بهتر شدن خدمات و محصولات یک شرکت نیز خواهد انجامید.
تامین مالی مناسب
محدودیت دیگر، کمبود داراییهای مالی برای سرمایهگذاریهای لازم است. حضور کمرنگ بانکها، فراهم کردن راهحلهای مالی از طریق مذاکره با بانکها یکی از رویکردهای برخی ازاین شرکتهای پیشرو بود.
نهادینهکردن پایداری
در فرهنگ سازمانی
رهبراناین کسبوکارهای پیشرو نسبت بهاین مساله آگاه هستند که تاثیر عمیق پایدار، نیازمند تعهدی آشکار نسبت به پایداری در کل سازمان است و نه فقط از جانب تیم مدیریت ارشد و نه قطعا تنها از جانب شخص مدیرعامل. کارکنانی که فعالانه در پیشبرد اهداف پایداری شرکت مشارکت مینمایند، میتوانند منبع پایانناپذیر ایدههای خلاقانه جهت بهبود و توسعه کسبوکار از جنبههای گوناگون باشند.
تعریف چشم اندازی جسورانه
برای پایداری
رهبران این شرکتها، اهداف و آرمانهای شفاف و روشن برای پایداری تعریف کردهاند. و همه منابع شرکت را برای دستیابی بهاین اهداف بسیج نمودهاند. علاوه براین، تعریف چنین چشماندازی میتواند برای کارکنان و سایر ذینفعان الهام بخش باشد.
یکپارچه سازی پایداری
در فعالیتهای کسبوکار
به طور همزماناین رهبران درک کردند، که الهامبخشی و انگیزهدهی به تنهایی برای تولید نتایج مطلوب و دلخواه کافی نیست. بنابراین ابزارها و مشوقهای مناسبی را نیز جهت تضمین حصول اهداف پایداری، توسعه دادند.
مشارکت دادن نیروی کار در پایداری
فرای تنظیم چشماندازی جسورانه و یکپارچهسازی پایداری در فعالیتهای کسبوکار، مشارکت دادن همه جانبه نیروی کار نیز لازم و ضروری است. آموزش مدیران و ضمنا کارکنان و آشناکردن آنها با مفاهیم توسعه پایدار از اقداماتی بود که رهبران شرکتهای پیشرو دراین راستا انجام دادند.
محیط پایدار کسبوکار
رهبران این شرکتها، با وقوف کامل نسبت به این موضوع که تاثیر حداکثری نمیتواند به تنهایی و با وجود محدودیتهای درونسازمانی حاصل شود. با دیگر حوزههای درگیر در فضای کسبوکار از مقامات ناظر و قانونگذاران گرفته تا تامین کنندگان و مشتریان، جهت دستیابی به نتیجه مطلوب مشارکت کردند.
تاثیرگذاری روی سیاستها و استانداردها
شرکتهایی که در نظامهای قانونی ضعیف فعالیت میکنند، این فرصت را دارند که استانداردهایی را که شرکت باید بر مبنای آنها در جهت رشد و توسعه پایدار حرکت کند، تعریف نمایند. این شرکتها میتوانند به طور موثری در تعریف سیاستها در جهت افزایش تاثیر استانداردهای مطلوب در صنایع، نقش داشته باشند. این مهم از طریق بحث و گفتوگوهای مستقیم با سیاستگذاران یا انجمنها و اتحادیههای تجاری قابل حصول است.
تشریک مساعی و تعریف چارچوبهای همکاری برای دستیابی به اهداف مشترک
همکاری با سازمانهایی که اهداف مشترکی را دنبال میکنند، بالقوه میتواند اثر بیشتری در توسعه اهداف پایداری داشته باشد در مقایسه با زمانی که هر یک به تنهایی عمل میکنند. سازمانهای مردم نهاد میتوانند با شرکتهای انتفاعی، چارچوب همکاریهای مشترک تعریف کنند.
افزایش آگاهی نسبت به اهمیت پایداری
مشتریان، ذی نفعان کلیدی هستند که باید در حداکثرسازی تاثیر ابتکارعملهای پایداری مشارکت نمایند. با آموزش مشتریان، شرکتها این امکان را مییابند تا با تحت فشار قرار دادن دولتها و صنایع برای بهبود فعالیتهای پایداری و ارتقای استانداردها و اقدامات اجرایی، گامی بزرگ در جهت توسعه پایدار بردارند.
ملاحظات کلیدی
شرکتها با هر اندازه و مقیاس عملیاتی، باید با مورد ملاحظه قرار دادن پیچیدگیهای اقتصادی در بلندمدت، محدودیتها را تبدیل به فرصت نمایند و با به کارگیری راهحلهای نوآورانه، توسعه پایدار و خلق تاثیرات مثبت اجتماعی و زیستمحیطی را در بطن فعالیتهای کسبوکار خود بگنجانند. سازمانهای مردم نهاد باید به نحواحسن با شرکتها و جوامع محلی در دستیابی به موفقیت بلندمدت در موضوعات مربوط به پایداری همکاری کنند. انگیزه سازمانهای مردمنهاد برای همکاری نزدیک با شرکتهای انتفاعی و کسبوکارها این است که از این طریق بهتر و بیشتر میتوانند در جهت دستیابی به اهداف خود حرکت کنند. دولتها باید درک کنند که چگونه میتوانند از ابزارهایی که در اختیار دارند از جمله قوانین حقوقی، مقررات محیطی، مالیات، یارانه و غیره برای تشویق رشد اقتصادی پایدار و استفاده بهینه از منابع استفاده کنند. دولتها همواره بایداین سوال را از خود بپرسند که چه ترکیبی از مشوقها و مقررات به طور موثری کسبوکارها را به سمت توسعه پایدار سوق خواهد داد؟
مرکز ترویج حاکمیت و مسوولیت شرکتی
samira@csriran.com
ارسال نظر