مهارت‌هایی برای دریافت ارتقا درکار

مترجم: نگین خندان

برنامه شما برای پیشرفت چیست؟ در این مطلب توصیه‌هایی در این راستا ارائه می‌شود. در آنچه که انجام می‌دهید بهترین شوید. هر چند این حرف دیگر قدیمی شده، اما بسیاری از کارمندان آنقدر مشغولیت دارند که نمی‌توانند از تکرار لغزش‌های سایر همکاران خود اجتناب کنند. اگر ذهن شما بر ترس متمرکز باشد (مخصوصا ترس از اخراج شدن)، قادر نخواهید بود که به خوبی عمل کنید و عملکرد شما ممکن است تحت تاثیر قرار بگیرد. بدترین سناریوی ممکن چیست؟ ترس شما ممکن است به یک پیشگویی کامبخش ختم شود که در نهایت موجب از دست دادن شغل شما نیز می‌شود. بنابراین بیشترین تلاش خود را بکنید تا حتی در دوران‌های تقلا برای ماندگاری، دیدگاه مثبت داشته باشید.

اجتماعی باشید. منظور من این نیست که تا آخر وقت در میهمانی‌ها شرکت کنید، بلکه منظور من در واقع شبکه‌سازی در محیط کار است. مهم نیست که چه احساسی نسبت به همکاران و روسای خود دارید، از هر فرصت اجتماعی بهره ببرید تا نشان دهید که واقعا در چه گروهی از افراد جای دارید یا صاحب چه ویژگی‌هایی هستید. خودتان باشید، انرژی خود را بالا نگه دارید و مثبت بمانید.

مثل یک مدیرعامل عمل کنید. تلاش کنید تا دانشی عمیق درباره بازاری کسب کنید که شرکت شما در آن به فعالیت مشغول است. برای مثال، دریابید که چه تنظیمات و قوانینی از سوی دولت روی عملیات شرکت شما تاثیر می‌گذارد و اطلاعاتی جزئی درباره وضعیت رقابت شرکت خود به دست آورید. مهم نیست که شما کجای سلسله مراتب سازمان خود ایستاده‌اید. فکر کردن شبیه یک مدیر اجرایی نیز خود می‌تواند نوعی پیشگویی کامبخش باشد! خوشبختانه تلاش‌ها و استعداد شما برای مدت طولانی نمی‌توانند از نظر کسی پنهان بمانند.

مهارت‌های رهبری خود را نشان دهید. وظیفه شما هر چه باشد، به مدیریت نشان دهید شما دارای همه آن مهارت‌هایی هستید که برای انجام کارهای بزرگ‌تر لازم است. بعد از بررسی و تحلیل دقیق همه شرایط، توصیه‌هایی ارائه دهید. فقط مواظب باشید که هیچکدام از روسای خود را خشمگین نکنید یا رفتاری تهاجمی نسبت به آنها نشان ندهید؛ زیرا ممکن است توصیه‌های شما آنها را نالایق جلوه دهد.

همچنین دقت کنید که کسی نتواند از موفقیت‌های شما برای خود اعتباری دست و پا کند، زیرا این اتفاق رایجی است که به خصوص برای زیردستان رخ می‌دهد. یکی از افراد بالادست خود را در جریان دغدغه‌هایتان قرار دهید؛ البته درصورتی که آن فرد از شما حمایت می‌کند.

بگذارید آنها در جریان قرار گیرند. «باورتان بشود یا نشود، شما باید درخواست ارتقا دهید تا واقعا ارتقا یابید». مسلما این جمله می‌تواند همیشه صادق نباشد؛ به خصوص در کسب و کارهای کوچک‌تر که در آنها هر کسی هر کس دیگری را می‌شناسد.

اما در شرکت‌های بزرگ که کارها در آن تحت روال عادی قرار دارد و به خوبی مدیریت می‌شود، مدیریت ارشد همواره به دنبال افق‌های مطمئن است، همان‌طور که مربی فوتبال در لیگ‌های کوچک‌تر به دنبال «لیونل مسی» بعدی می‌گردد.

مداوم یاد بگیرید. فرآیند یادگیری هرگز به انتها نمی‌رسد و این عکس آن چیزی است که برخی از ما فارغ‌التحصیلان قدیمی در ذهن خود داریم. آیا دیپلم‌ها و مدارک ما فاقد ارزش نمی‌شوند اگر صرفا دراز بکشیم و پا روی پا بیندازیم و دنیا را تماشا کنیم که به سرعت از ما گذر می‌کند؟ امور دنیا هر روزه دچار تغییر و تحول می‌شوند و اگر شما چشمانتان را باز کنید، حتما دوست خواهید داشت که درباره اتفاقات پیرامون خود بیشتر بدانید و بیشتر به این اتفاقات توجه خواهید داشت (چه این رخدادها در شرکت شما به وقع بپیوندد چه در صنعت شما). همه چیز به یک لمحه تغییر می‌کند بنابراین خوب است که گوش به زنگ باشید.

متواضع باشید. برای کسانی که ارتقا دریافت می‌کنند خشم نیز در کمین نشسته است. با دقت در سرشت انسانی، مطمئن می‌شوم که شما نیز مدیران جدید از خود راضی را دیده‌اید که در زمان تصدی خود افراد پیرامونشان را پراکنده و دور کرده‌اند.

اما هیچ کس نسبت به سایرین برتری خاصی ندارد، فقط برخی‌ها باسیاست‌تر، جاه‌طلب‌تر، فرصت‌طلب‌تر و شاید حتی تا اندازه‌ای آماده‌تر هستند. اگر شما به اندازه کافی برای ارتقا یافتن شانس و اقبال داشته اید، خوب است که همواره تواضع خود را حفظ کنید.

مدیران ارشد با زیردستان خود ارتباطشان را حفظ می‌کنند: من مدیری را به یاد می‌آورم که به خاطر به یاد داشتن نام‌های کارمندان پیرامونش معروف بود؛ کارمندانی از بالاترین تا پایین‌ترین سطوح. او حتی نام فرزندان آنها را نیز به خاطر می‌آورد. احتیاجی به بیان این مطلب نیست که او به شدت مورد احترام کارمندان خود بود. اما در عین حال، مدیرانی نیز وجود دارند که با وجود داشتن غرور و نادیده انگاشتن دیگران، موفق هستند (به عنوان مثال روسایی که به هیچ‌وجه و هرگز پوزش نخواسته‌اند).