مترجم: رویا مرسلی

منبع: inc

مدیریت شرکت‌های نوپا، به مراتب سخت‌تر از شرکت‌هایی است که به بلوغ رسیده اند.‌ آیا شما قادر به عبور از ‌این گذار خواهید بود؟ در‌اینجا سه روش برای درک ‌این موضوع ارائه می‌شود. به عنوان یک مدیرعامل، لازم است که همیشه به توانایی‌های خود برای ارتقای سازمان به سطوح بالاتر بیندیشید. ریچارد دوم، شخصیت کتاب شکسپیر وقتی به رهبری خود می‌اندیشد درخواست می‌کند که یک آینه برای او بیاورند و می‌گوید «یک آینه به من بدهید و من اسرار را از درون آن می‌خوانم.» حق با ریچارد دوم بود؛ داشتن یک دید روشن از خود، مهم است.

ارزیابی خود، مشکل است. صحبت از منافع زیادی در میان است و رعایت اصل بی‌طرفی و واقع گرایی بخصوص وقتی زحمات زیادی کشیده می‌شود و کار زیادی انجام شده است، هر چند بسیار مشکل ‌اما بی‌نهایت ضروری است. اهداف، هر چه زودتر عینیت یابد بهتر است. زمان زیادی طول کشید تا ریچارد به فکر ارزیابی خود بیفتد در نتیجه پسر عمویش از نقطه ضعف او استفاده کرد تا حکومتش را در هم شکند. اگر با سرمایه‌گذاران خارجی کار می‌کنید، آنها تقریبا هر روز شما را مورد ارزیابی قرار می‌دهند. بنابراین بهتر است همیشه یک قدم از آنها جلوتر باشید.

من هم به عنوان یک سرمایه‌گذار، با بسیاری از مدیرعاملان موسس شرکت‌ها که افراد بسیار با استعدادی هم بوده اند کار کرده‌ام. همه آنها به طور اجتناب ناپذیری افراد اندیشمند و دارای تفکر هستند و همواره به‌این موضوع توجه می‌کنند که‌ آیا هنوز فرد مناسبی برای این سمت هستند یا خیر. اغلب، علت ‌این‌امر آن است که آنها کار خود را خوب انجام می‌دهند و کسب و کارشان در مسیر رشد قرار دارد. البته، نقش مدیرعامل در یک شرکت تازه‌کار، به مراتب متفاوت از نقش او در شرکتی است که به موفقیت چشمگیری در حوزه کسب و کار خود دست یافته است.‌اینکه نقش بین‌این دو تا چه حد متفاوت است موضوعی است که باید به طور جداگانه به آن پرداخت، ‌اما همین قدر بس که بگوییم برای هدایت موفق یک شرکت در طول دوره حیات آن به یک مدیر زیرک نیاز است. ضمنا باید توجه داشت که نقش مدیرعامل در هر جایگاهی، وزن بسیار سنگینی دارد که دارای فرازونشیب‌های زیادی است که حتی قوی ترین مدیران را نیز وادار می‌کند که به خود شک کنند. وقتی مدیرعاملی که با او کار می‌کنم شروع به ارزیابی خود می‌کند، چه خودش چنین تصمیمی‌گرفته باشد و چه از طرف مقام‌های بالاتر مجبور به‌این کار شده باشد، من سه پیشنهاد زیر را به او ارائه می‌دهم:

۱- عقاید قبلی خود را درباره انتقال مدیرعامل کنار بگذارید. واضح است که تصمیم کنار کشیدن از پست مدیرعاملی تبعات بسیاری به همراه دارد.‌ آیا به‌این نقص در خود اذعان دارید که ممکن است بیل گیتس یا استیو جابز بعدی شما نباشید؟

واقعیت ‌این است که تغییر مدیر عامل برای توسعه شرکت یک قانون است نه یک رویداد استثنایی و‌این قانون هم در داخل و هم در خارج از جهان سرمایه‌داری صدق می‌کند. در حالی که مطبوعات از کارآفرینانی مثل مارک زوکربرگ (موسس فیس بوک) که یک شرکت کوچک را به شهرت رساند تجلیل می‌کند، ‌اما بسیاری از بهترین کارآفرینان نیز به گوشه‌ای از‌این موفقیت هم دست نمی‌یابند.

برد کیول، کارآفرینی است که در شیکاگو زندگی می‌کند و یکی از موسسان شرکت‌های زنجیره‌ای موفق‌ ایالات متحده است که شامل شرکت‌های گروپون، مدیا بانک و اکو گلوبال می‌باشد. وی می‌گوید: «من دو سوال از خود می‌پرسم:‌ آیا من خودم را به عنوان یک مدیرعامل پیشرو استخدام می‌کنم؟‌ آیا آنچه را نمی‌دانم ولی دیگری می‌داند و می‌تواند به من بدهد، درک می‌کنم؟» به عبارت دیگر، او در حالی در‌ آینه به خود نگاه می‌کند که کلاه دیگری بر سر دارد - کلاه یک سرمایه‌گذار. او می‌گوید: «من دریافته‌ام که آنچه مرا به بهترین شکلی توصیف می‌کند، کارآیی شرکت در آینده است و نه نقش مدیرعاملی». راز قدرت برد در روش او ‌این است که مدیران عاملی مانند او طی زمان در شرکت‌های مختلف با کار و زحمتی که صرف بهبود کارآیی و موفقیت ‌این شرکت‌ها می‌کنند، از‌این راه ارزش افزوده ‌ایجاد می‌کنند. سرمایه‌گذاران به ‌این افراد، کارآفرینان سریالی می‌گویند و‌این کارآفرینان،

قابل اطمینان‌ترین مولدهای ثروت در جهان هستند؛ اجازه دهید به‌این صورت مطرح کنم: اگر شما سرمایه‌گذار بودید،‌ آیا در یک کشتی سرمایه‌گذاری می‌کردید یا در یک ناوگان؟

۲- مشاوران مستقل و مجرب پیدا کنید. همه انسان‌ها، نه فقط مدیران عامل، همیشه می‌توانند از توانایی افرادی منتفع شوند که می‌توانند چهره تحریف شده‌ای که از خود داریم را مورد ارزیابی قرار دهند. درخواست چنین تحلیلی درباره خودتان،از افراد واقع گرا و بی‌غرض می‌تواند به شما کمک کند که نسبت به خود دیدگاه متعادل‌تری داشته باشید. یکی از ابزارهای قوی برای مدیران، ارزیابی ۳۶۰ درجه است. متخصصان، اطلاعاتی را از کارمندان، مشتریان و سایر اعضای سازمان بدون ذکر نام آنها جمع‌آوری می‌کنند و چکیده ‌این مشاهدات را به اطلاع مدیرعامل می‌رسانند. ما در شرکت‌های امروزی، ارزیابی ۳۶۰ درجه را به طور منظم انجام می‌دهیم که مؤثر نیز هست. بخصوص زمانی که تغییری در محصولات یا خدمات‌ایجاد شده است، حتما لازم است که توجه خاصی به فیدبک مشتریان و سرمایه‌گذاران و همچنین کارمندان داشته باشید. مخصوصا دریافت فیدبک از مشتریان و سرمایه‌گذاران به شما ‌امکان اندازه‌گیری تحقق انتظاراتی که داشته‌اید را می‌دهد. در عین حال، صداقت در فیدبک کارمندان هم زمانی به دست می‌آید که اطلاعات کافی به آنها داده شده و آنها از مخفی ماندن هویتشان در ارائه فیدبک مطمئن شوند.

۳- شتاب‌زده قضاوت نکنید. آخرین توصیه من به مدیران عامل ‌این است که درباره نقطه‌ضعف‌هایی که از خود سراغ دارید قضاوت اشتباه نکنید. از عکس‌العمل ریچارد دوم وقتی در آینه به خود نگاه می‌کرد پرهیز کنید. او وقتی آنچه را می‌دید دوست نداشت،‌ آینه را می‌شکست که همین ‌امر به پایان فرمانروایی‌اش انجامید. اگر انسان فوق‌العاده‌ای نباشید، در جایگاهی که هم‌اکنون هستید نخواهید بود، جایگاهی که در آن بتوانید یک شرکت موفق را مدیریت کنید و نقش خود را در رشد آینده شرکت ‌ایفا کنید.

چشم باطن خود را باز کنید و به کارهایی که انجام داده‌اید از جمله قدم‌های مثبتی که برداشته‌اید فکر کنید و بینش خود را در راستای نیازهای شرکت هماهنگ نمایید. فقط در‌این صورت است که می‌توانید روش و جایگاه خود را با اهداف شرکت همسو کرده و به حرکت خود ادامه دهید.