مترجم: آزاده معدنیان

بخش اول

اتریش

کار تیمی‌در اتریش توسط اعضایی صورت می‌پذیرد که ترجیح می‌دهند وظایفشان را مدیر تعیین کند. اعضای تیم انتظار دارند دستورالعمل‌ها و اهداف با تعریف واضحی توسط مدیر به آنها داده شود و آنگاه توقع دارند که به آنها اجازه داده شود بدون دخالت یا پرس‌وجوی زیاد آن اهداف را دنبال کنند. اشخاص انتظار ندارند که نقش آنها در تیم قابل جایگزینی باشد یا اینکه از آنها خواسته شود وظایف مخصوص یک عضو دیگر تیم را انجام دهند. مرزهای موجود بین افراد می‌تواند بسیار جدی باشد. مدیریت تیم‌های متشکل از اعضای چند بخش می‌تواند اغلب مشکل باشد؛ چرا که از افراد خواسته می‌شود در فضایی خالی و عاری از سلسله مراتب تصمیم بگیرند که خود این تصمیم ممکن است متعاقبا بر محدوده آنها در سلسله مراتب سازمانی تاثیر منفی بگذارد. بنابراین، تصمیماتی که در سطح گروه‌های متشکل از اعضای چند بخش سازمان گرفته می‌شود اغلب پس از اینکه اعضای گروه به مافوق‌های خود گزارش کار را ارائه می‌دهند، مورد تجدید نظر قرار می‌گیرد.

دانمارک

ویژگی‌های شناخته شده اسکاندیناویایی‌ها مانند حس تفاهم، وفاداری به اجتماع و برابری، ویژگی‌های مناسبی هستند که دانمارکی‌ها را تبدیل به اعضای خوب یک تیم می‌کند. بنا بر این، مادامی ‌که عملکرد تیم هماهنگ با نظر آنها است، دانمارکی‌ها اعضای خوبی در تیم هستند. تا وقتی که تیم به عنوان مجموعه‌ای از افراد با موقعیت و ارزش مشابه در نظر گرفته شود، اوضاع به خوبی پیش خواهد رفت. اما اگر تیم از یک نیروی برتر قدرتمند تشکیل شود که همه افراد دیگر را هدایت می‌کند، آنگاه مشکلاتی می‌تواند به وجود بیاید و دانمارکی‌ها ممکن است عدم رضایت خود را از چنین رویکردی علنا بروز دهند. پس با وجود اینکه در دانمارک می‌توان تیم‌ها را وادار به کار بسیار موثر کرد، این امر حائز اهمیت است که همه احساس ارزشمند بودن کنند و در فرآیند کار شرکت داده شوند. این امر نیز مهم است که اطلاعات به طور وسیع منتشر شود و از فرهنگی که در آن اشتراک اطلاعات فقط بر پایه نیاز باشد، احتراز شود. در واقع اشتراک‌گذاری اطلاعات بین بخش‌های سازمانی در دانمارک موثرتر از سایر کشورها است.

سوئد

ویژگی‌ اصلی سوئدی‌ها اعم از فعالیت اجتماعی، تساوی گرایی

و مصالحه جویی است که در هم می‌آمیزد و سوئدی‌ها را تبدیل به اعضای خوبی در تیم می‌کند، تا هنگامی ‌که تیم با ایده‌آل‌های آنها همخوانی داشته باشد. تیمی‌که شامل رهبری قدرتمند است که اعضای جوان‌تر تیم را آموزش می‌دهد، احتمال کمی برای موفقیت دارد. مشاوره دائم همواره مورد نیاز است. از این رو، جلسه‌های تیمی ‌طبیعتا زیاد برگزار شده و گاه طولانی می‌باشند. هر عضو تیم انتظار دارد و نیز از وی مورد انتظار است که وظایف شخصی خود را با حداقل نظارت از مافوق خود انجام دهد. نظارت غیرقابل توجیه به مثابه انتقاد یا عدم اعتماد مافوق به قابلیت‌های اعضای گروه تعبیر خواهد شد.

کانادا

در کانادا افراد انتظار دارند در ازای کاری که برای تیم انجام می‌دهند به آنها بها داده شود و رهبر تیم یا مدیر باید این اصل را مدنظر داشته باشد. یک تیم باید‌اندیشه واضحی از هدف و مقصد خود داشته و هر عضو تیم باید به روشنی درک کند که انتظار انجام چه کارهایی از او می‌رود. از این رو، اشخاص ترجیح می‌دهند به آنها راهنمایی‌های عمومی‌و دستورالعمل‌های کلی داده شود به جای آنکه در طی یک فرآیند مداوم توسط رییس خود جزئیات کار به آنها گوشزد شود. چنین رفتاری از سوی رییس می‌تواند به عنوان دخالت یا حتی عدم اطمینان رییس به توانایی‌های آن عضو تیم تلقی شود.

ایالات متحده آمریکا

در ایالات متحده، تیم‌ها در واقع گروه‌هایی از افراد هستند که در حال حاضر گرد هم آمده‌اند تا یک کار محوله یا پروژه را تکمیل کنند. در حین مدتی که اعضای گروه با هم هستند، از هر شخص انتظار می‌رود به اهداف مشترک کاملا متعهد باشد و فداکارانه و هدفمند کار کند تا از دستیابی به اهداف اطمینان حاصل شود. نشان دادن اشتیاق برای پروژه و باور داشتن به موفقیت حائز اهمیت است. بدبینی مورد پذیرش واقع نمی‌شود. وقتی پروژه‌ای به پایان برسد، تیم به سرعت پراکنده شده و اعضای آن به آرامی‌به سوی کار بعدی حرکت می‌کنند. در محیط کار سیال آمریکا، جدا شدن اعضای یک تیم در مقایسه با دیگر فرهنگ‌های گروه محور که در آنها هویت به گروه داده می‌شود، کمتر تکان‌دهنده است. در ایالات متحده، انتظار بر این است که تیم‌ها ذاتا عمر کوتاهی داشته باشند.

آرژانتین

آرژانتینی‌ها تا وقتی که تمام پارامترهای کاری واضح باشد، خوب می‌توانند در قالب تیم کار کنند. وظیفه من چیست؟ مسوولیت‌های من کدامند؟ به چه کسی باید ارائه گزارش کنم؟ بسیار مهم است که چنین مسائلی در اولین فرصت برای تمام طول عمر یک تیم تعیین شوند. آرژانتینی‌ها دوست ندارند در این زمینه‌ها ابهامی ‌وجود داشته باشد و بسیار احتیاط می‌کنند که به نظر نیاید مسوولیت‌های شخص دیگری را به زور از آن خود کرده‌اند.

از آنجایی که در مقایسه با کشورهایی مانند آمریکا یا آلمان، تاکید بیشتری بر ایجاد روابط مستحکم بلند مدت وجود دارد، تیم‌ها نیاز به زمان و فضای لازم برای ایجاد این روابط دارند. در کشوری که اعتماد کردن به افراد ناشناس در برهه‌ای از زمان گذشته خطرناک بوده است، برانگیختن اعتماد زمان می‌برد. اگر تیمی ‌خوب کار می‌کند، سعی کنید در کارشان اختلالی ایجاد نکنید. اگر پروژه‌ای توسط تیمی‌به پایان می‌رسد، سعی کنید هسته تیم را حفظ کنید و آنها را با هم به سوی پروژه بعدی روانه کنید.