یکی از دلایل توجه شرکت‌‌‌ها به پایداری اقتصادی و هماهنگی آن با مولفه‌‌‌های زیست‌‌‌محیطی، افزایش و تشدید رخدادهای طبیعت (مانند سیل، توفان و آتش‌‌‌سوزی) و هزینه‌‌‌های روزافزون شرکت‌‌‌ها بوده است. به عنوان مثال، بسیاری از آنها متوجه شدند که هرگونه اختلال در زنجیره‌‌‌های تأمین آنها چه هزینه‌‌‌های سنگینی به دنبال خواهد داشت. در نتیجه، تغییری بزرگ در درک و نگرش جمعی شاهد هستیم. این تغییر نگرش، از سال ۲۰۲۳ بسیار چشمگیر بود. مدیران عامل و رهبران سازمانی سراسر جهان نگاهی متفاوت به توجیه اقتصادی مسأله پایداری پیدا کردند. آن‌ طور که گزارش موسسه پژوهشی و مشاوره بین‌‌‌المللی «کپجمینای» (Capgemini) واقع در فرانسه، نشان می‌‌‌دهد تعداد مدیران ارشدی که شکی در ضرورت پایداری کسب‌‌‌وکار ندارند، در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال پیش از آن، ۳ برابر شده بود. البته این درک متفاوت هنوز به مرحله عمل نرسیده بود. میزان سرمایه‌‌‌گذاری جهانی در حوزه پایداری برای هر دو سال ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ برابر با یک درصد از کل درآمد شرکت‌‌‌ها بود. این در حالی است که بودجه بازاریابی شرکت‌‌‌ها به طور متوسط، ۹.۱‌درصد از درآمدهای سالانه آنها بود.

اما اکنون پایداری تبدیل به یکی از اولویت‌‌‌های سرمایه‌‌‌گذاری شده است و کسب‌‌‌وکارها آن را به چشم فرصتی برای ارزش‌‌‌آفرینی می‌‌‌بینند. در انتهای سال ۲۰۲۲، فقط یک‌‌‌سوم از شرکت‌‌‌ها اعلام کرده بودند که قصد افزایش سرمایه‌‌‌گذاری در حوزه پایداری را دارند. امروز این نسبت به بیش از نیمی از پاسخ‌‌‌دهندگان رسیده‌‌‌ است. شاید تا چند سال قبل، مسوولیت حفاظت از اجتماع و محیط‌‌‌زیست بر عهده دولت و بخش عمومی بود. اما خبر خوب این است که بخش‌خصوصی نیز به خوبی نسبت به مسوولیت‌‌‌هایش در حرکت به سمت اقتصاد پایدار و ایجاد آینده سبز جمعی آگاه شده است. در حقیقت بخش خصوصی متوجه شده است که چنین تغییر مسیری، تنها راه ارزش‌‌‌آفرینی پایدار و فدا نکردن درآمدهای بلندمدتش است.

 شرکت‌‌‌ها نیازمند شالوده تحول پایدارند

در سال گذشته، شاهد افزایش چشمگیر امیدواری مدیران ارشد نسبت به آینده سازمان‌‌‌هایشان بودیم. به طور معمول، زمانی که چشم‌‌‌انداز کسب‌‌‌وکار مثبت است، سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌ها افزایش می‌‌‌یابد. اما با توجه به آنکه در جدیدترین نظرسنجی‌‌‌ها، بیش از نیمی از مدیران صحبت از افزایش سرمایه‌‌‌گذاری روی پایداری می‌‌‌کنند، مشخص است که چشم آنها به دنبال حوزه‌‌‌هایی با بیشترین اثرگذاری است.

نخستین حوزه‌‌‌ای که بیشترین اثر را به جای می‌‌‌گذارد و مانند شالوده‌‌‌ای برای سایر سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌های حوزه پایداری است، پیاده‌‌‌سازی یک سیستم سنجش و ارزیابی است؛ چرا که چیزهای غیرقابل اندازه‌‌‌گیری قابل مدیریت نیستند. به همین دلیل است که بهبود راهکارهای سنجش و اندازه‌‌‌گیری عملکرد و تدوین روش‌‌‌های مناسب برای گزارش‌‌‌دهی یکی از پیش‌‌‌نیازهای پایدارسازی کسب‌‌‌وکار است.

به عنوان مثال، در حالی که شرکت‌‌‌ها پیشرفت قابل توجهی در درک و سنجش میزان انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای میدان (اسکوپ) ۱ و ۲ خود داشته‌‌‌اند، همچنان در سنجش آلایندگی میدان ۳ خود با مشکل مواجهند (میدان ۱، میزان انتشار گازهای گلخانه‌‌‌ای ناشی از فعالیت‌‌‌های اصلی شرکت است، میدان ۲، آلایندگی غیرمستقیم مانند محصولات و انرژی خریداری‌‌‌ شده است و میدان ۳، میزان آلایندگی دارایی‌‌‌ها و عملیاتی است که در زنجیره تامین هستند و شرکت مالکیت و کنترلی بر آنها ندارد). با آنکه سنجش و کاهش آلایندگی میدان ۳ نیازمند بازنگری و تغییرات اساسی کامل در زنجیره تامین است، تعداد شرکت‌‌‌هایی که قادر به انجام آن هستند در سال ۲۰۲۳ کاهش یافت.

شرکت‌‌‌ها می‌‌‌توانند از سرمایه‌‌‌گذاری در اصول اقتصاد چرخشی و طراحی محصولات پایدار، منافع بسیاری کسب کنند. آنها همچنین می‌‌‌توانند محصولات و خدمات پایدارتری عرضه کنند.

 انتظارات بالا از فناوری‌‌‌های اقلیمی

فناوری‌‌‌های اقلیمی (انرژی‌‌‌های تجدیدپذیر، باتری‌‌‌ها، هیدروژن کربن پایین، به دام اندازی کربن، سوخت‌‌‌های جایگزین و ...) نقشی حیاتی در تغییر رفتار جوامع دارند. به عبارت دیگر، تغییرات اصلی زمانی اتفاق می‌‌‌افتند که چنین فناوری‌‌‌هایی به بلوغ رسیده و با قیمت معقول راهی بازار شوند.

سه‌‌‌چهارم از رهبران سازمانی عنوان کرده‌‌‌اند که خود را در نقش یک محور کلیدی برای کربن‌‌‌زدایی از زنجیره‌‌‌های ارزش خود و ساختن مدل‌‌‌های جدیدی از صنایع و کسب‌‌‌وکار می‌‌‌دانند. در این زمینه، نوآوری‌‌‌ها، سرمایه‌‌‌گذاری‌‌‌ها و پیشران‌‌‌های دولتی (به شکل مشوق یا الزامات جدید) به‌‌‌ویژه در ایالات متحده، چین و اتحادیه اروپا دیده می‌‌‌شود. البته در حال حاضر، بهای تمام شده این فناوری‌‌‌ها، یکی از موانع اصلی گسترش آنها است.

فناوری‌‌‌هایی مانند هیدروژن و به‌‌‌دام‌‌‌اندازی کربن هنوز گرانقیمت هستند و استفاده از آنها منجر به افزایش بهای تمام شده محصولات می‌‌‌شود. در حالی که پژوهش‌‌‌ها نشان داده‌‌‌اند شرکت‌‌‌ها حاضر هستند تا ۹درصد هزینه بیشتر برای محصولات و فناوری‌‌‌های سبز پرداخت کنند، محصولی مانند سیمان کم‌‌‌کربن تولیدی توسط فناوری به‌‌‌دام‌‌‌اندازی کربن، ۷۵ درصد تا ۱۴۵ درصد گران‌‌‌تر از محصول مشابه غیرسبزش است. انتظار می‌‌‌رود که در سال‌‌‌های پیش‌‌‌رو، شاهد بلوغ و عرضه گسترده تعدادی از این فناوری‌‌‌ها باشیم؛ همان‌طور که در خودروهای برقی شاهد افزایش تقاضا همزمان با کاهش بهای تولیدی بودیم. فناوری‌‌‌های سبز دیگری مانند دستگاه‌‌‌های تولید انرژی خورشیدی، انرژی بادی و باتری‌‌‌ها از نظر فناوری به بلوغ رسیده‌‌‌اند و فقط نیازمند افزایش مقیاس تولیدی و رساندن قیمت فروش به سطوح رقابتی هستند.

منبع: World Economic Forum