۵ سوال که میتوانند ویژگیهای هدایتگری متقاضیان کار را آشکار کنند
بری کانچی، یکی از نویسندگان کتاب «پنج استعدادی که واقعا اهمیت دارند: چگونه رهبران سازمانی بزرگ عملکرد فوقالعادهای را سبب میشوند» میگوید: «اگر فکر کنیم با یک مصاحبه حضوری میشود به شناخت عمیقی از خصوصیات رهبران سازمانی دست یافت، فقط خودمان را فریب میدهیم. مشکل بزرگ مصاحبههای حضوری این است که سخت میتوانیم تعصبات شخصیمان را کنار بگذاریم.»
کانچی میگوید: «شرکتها هنگام طراحی سوالات مصاحبه اغلب روی موضوعات اشتباهی تمرکز میکنند. به گفته او قدرت و کیفیت سوالات مصاحبه اهمیت چندانی ندارد. مهم این است که بدانید در پاسخها دنبال چه باشید.» به عنوان نمونه، یکی از سوالات رایجی که از کاندیداهای سمتهای اجرایی رده بالا پرسیده میشود این است که: «بگویید چگونه استراتژی تعیین میکنید و از کجا میفهمید موفق بوده است یا نه؟»
پاسخ درست این سوال چیست؟ به عقیده کانچی در نهایت به این برمیگردد که فردی که سوال را مطرح کرده از پاسخ متقاضی خوشش بیاید یا نه، که این روش ارزیابی مناسبی نیست، چون ممکن است به خوبی تخمین نزند که فرد واقعا قادر به انجام آن کار هست یا نه.»
کانچی میگوید مدیران استخدامی باید به جای سوالات کلیشهای، سوالاتی را مطرح کنند که قبل از هر چیز مطلوبترین ویژگیهای رهبری سازمانی را آشکار کند. اینجا به پنج سوال و نکاتی که با این سوالات آشکار میشوند میپردازیم:
۱- کارکنانی وجود دارند که دلتان نخواهد هدایتشان کنید؟
کانچی چند سال قبل یکی از مسوولین استخدام معلمان در بریتانیا بود. یکی از سوالات رایج استخدامی این است: «بچهها را دوست دارید؟»
کانچی میگوید: «هیچ آدم عاقلی نیست که بگوید نه و انتظار داشته باشد به او کار بدهند. میتوان سوال بهتری پرسید. «کودکانی وجود دارند که دوست نداشته باشید به آنها آموزش بدهید؟» این سوال معرکه است چون بهگونهای کاملا بدیهی است. ما کودکان مشکلیداری داریم که کار کردن با آنها بسیار چالشبرانگیز است. همه ما با این کودکان مواجه شدهایم... برخی از نامزدها واقعبین بودند و گفتند بچههای بسیار مشکلدار و سختی وجود دارند که من دوست ندارم به آنها آموزش بدهم، اما بقیه گفتند برایشان مهم نیست و عاشق همه بچهها هستند. این دسته دوم بهترین معلمان ما شدند.»
این وضعیت درباره مدیران هم مصداق دارد. مدیران خوب تلاش میکنند تمام اعضای تیم خود را هدایت کنند، حتی آنهایی را که دوست ندارند.
۲- درباره آخرین فردی که اخراج کردید توضیح دهید؛ علتش چه بود؟
یکی از ویژگیهای مهم رهبران سازمانی داشتن شجاعت اتخاذ تصمیمات دشوار است. معمولا سوال این است: «درباره یک تصمیم دشوار که اخیرا گرفتهاید، بگویید.»
کانچی میگوید: «سوال بیمعنایی است، چون چه چیزی را آشکار میکند؟ کاندیداها پاسخشان را از قبل آماده کردهاند. به جای آن سوال کلیشهای، درباره آخرین فردی که اخراج کردهاند و علت اخراجش بپرسید. تصمیمی سختتر از اخراج کارکنان وجود ندارد. اگر کسی نتواند به این سوال پاسخ دهد یا پاسخ مناسبی ندهد، چیزهای زیادی را درباره کیفیت مدیریش افشا میکند. اینکه بگوید تا به حال کسی را اخراج نکرده یا مثلا بگوید کسی را به خاطر خیانت در امانت و تقلب اخراج کرده، هیچکدام کار شاقی نیست، چون اخراج کسی که به سازمان خیانت کرده واقعا تصمیم سختی نیست. یک رهبر سازمانی خوب باید بتواند درباره سختی اخراج کسی به خاطر عملکرد ضعیف یا تعامل نامناسب با مشتریان صحبت کند.
۳- میتوانید در اتاقی بنشینید که تابلوی روی دیوار کج باشد؟
یکی دیگر از ویژگیهای مهم رهبری، داشتن دقت سازمانی است. کانچی میگوید: «هیچیک از مدیران و رهبران سازمانها نمیگویند هدایت دیگران در حال سادهتر شدن است. همه معتقدند با وجود اینکه ابزارهای تکنولوژیک انبوهی برای کمک به وجود آمدهاند، مدیریت و رهبری رفتهرفته سریعتر و پیچیدهتر میشود، چون متغیرها و پیچیدگیهای بسیاری در کار است و خیلی چیزها را باید هضم و درک کنیم.» یکی از سوالات رایجی که معمولا مطرح میشود این است که: «درباره پروژه پیچیدهای که مدیریت کردید بگویید. چه کردید که مطمئن شوید در مسیر درست حرکت میکند؟» کانچی میگوید: «مشکل این سوال این است که بسیار قابل پیشبینی است و حتی اگر نخواهم خیلی وارد جزئیات شوم هم میتوانم پاسخ معرکهای به شما بدهم. به جای چنین سوالی بپرسید آیا میتوانند در اتاقی بنشینند که تابلوی روی دیوارش کج است؟ یا مثلا میتوانید بپرسید «ادویهها را به ترتیب حروف الفبا مرتب میکنید؟» یا «قبل از ارسال ایمیل آن را دوباره و سهباره چک میکنید؟» خیلیها میگویند: «البته که این کار را نمیکنم. من به جزئیات کوچک اهمیت نمیدهم، کارهای مهمتری دارم.» اما اگر پای پروژهای در میان باشد که نیاز به دقت سازمانی بالایی دارد، نه تنها میخواهید مسوول پروژه کسی باشد که ادویههایش را به ترتیب حروف الفبا مرتب میکند، بلکه کتابهایش را هم بر اساس سیستم مشخصی مرتب میکند و ایمیلهایش را حتی ۴ بار کنترل میکند. من افرادی را دیدهام که حتی وسط جلسه از صندلی خود بلند میشوند تا عکس کج روی دیوار را صاف کنند. اینها خصوصیات افرادی است که روی کارشان حساسیت دارند.»
۴- اگر عکاس بودید، لنز دورنگار را ترجیح میدادید یا لنز زاویه باز؟
یکی دیگر از ویژگیهای مهم رهبری سازمانی، داشتن دید کلان است. رهبر سازمان باید این توانایی را داشته باشد که علاوه بر بخش خود، به کل سازمان توجه داشته باشد.
کانچی توضیح میدهد: «اگر من مشغول حل یک مشکل خاص باشم، آن را طوری حل میکنم که مشکل دیگری ایجاد نشود. یکی از سوالات رایج مصاحبهها این است که از متقاضی میپرسند دید کلان داری و قبل از اخذ هر تصمیمی کل سازمان را در نظر میگیری؟ و قطعا پاسخ چنین سوالی «بله» است. به جای چنین سوالی بپرسید «لنز تلهفتو را ترجیح میدهند یا لنز واید.» لنز تلهفتو دوردستها را نزدیک میآورد تا جزئیات را بهتر ببینیم. این لنز گزینشی عمل میکند و برای افزایش وضوح یک شیء چیزهایی را از تصویر حذف میکند، اما لنز واید تا حد ممکن اطلاعات بیشتری به شما میدهد. افرادی که سراغ لنز واید میروند، احتمالا علاقه بیشتری به دید کلان دارند.
۵- اخیرا چه ایدههایی توجهتان را جلب کرده است؟
شخصی که دید کلانی دارد، باید ایدهپرداز هم باشد. سوال تکراری که زیاد پرسیده میشود این است: «ایدهها شما را به هیجان میآورند؟» که قاعدتا پاسخش «بله» است، اما سوال خوب باید عمیقتر باشد و چیزهای بیشتری را نمایان کند. مثل این: «از ایدههایی بگویید که اخیرا توجهتان را جلب کرده.»
کانچی میگوید: «ممکن است مکثی طولانی رخ دهد، اما اگر کسی واقعا ایدهپرداز باشد، بلافاصله شروع به نام بردن ایدههایی که اخیرا توجهش را جلب کرده میکند، چون ایدهپردازان نسبت به خیلی چیزها کنجکاو هستند.»
ایدهپردازان باید به ایدههای دیگران هم علاقه داشته باشند. کانچی میگوید: «چیزهایی که اغلب توجهشان را جلب میکنند منحصربهفرد هستند و ظاهرا ربطی هم به کارشان ندارند، مثل اینکه چگونه زاویه بال هواپیما راندمان سوخت را بهبود میبخشد. ایدهپردازی که دید کلان داشته باشد، باید به شدت کنجکاو باشد.»
منبع: Fast Company