نحوه برخورد با رییس بیکفایت
همه افراد هر از گاهی از دست رییس خود شکایت میکنند. در حقیقت، عدهای داشتن چنین اختلافاتی را به نوعی تفریح و سرگرمیدر محیط کار تلقی میکنند، اما بین شکایت روزمره و سرخوردگی استرسزا تفاوت فراوانی وجود دارد.
هوتسا عسکری نسب
همه افراد هر از گاهی از دست رییس خود شکایت میکنند. در حقیقت، عدهای داشتن چنین اختلافاتی را به نوعی تفریح و سرگرمیدر محیط کار تلقی میکنند، اما بین شکایت روزمره و سرخوردگی استرسزا تفاوت فراوانی وجود دارد. درست همانطور بین مدیری که معایب اندکی دارد با مدیر نالایق، تفاوت بارزی وجود دارد. کنار آمدن با چنین مدیری، نگرانکننده و در عین حال طاقتفرسا است، اما با داشتن طرز فکری درست و به کارگیری چندین روش سودمند، نه تنها در کار موفق میشوید بلکه امکان پیشرفت هم وجود دارد.
نظر کارشناسان
بنیانگذار موسسه مدیریت تلوس، آنی مک کی میگوید: «اکثر افراد، تجربه کار در کنار یک مدیر بیکفایت را در زندگی خود داشته اند. متاسفانه اکثر مدیران از اطلاعات کافی برخوردار نیستند زیرا در بسیاری از شرکتها افراد به اشتباه ترفیع میگیرند، پیشرفت کرده و فقط به دلیل قابلیتهای فنی مناسب، نتایج خوبیدر زمینه کار کسب میکنند. اما اغلب دارای شرایط لازم و مهارت کافی نیستند.» مایکل اوسیم، نویسنده و استاد رشته مدیریت در دانشکده وارتون، در این زمینه میگوید: «مدیر خواه فاقد توانایی های فنی یا مدیریتی باشد یا نباشد فرقی نمیکند و نتایج یکسان است. کارفرمایان بد موجب کاهش انگیزه و از بین رفتن تولید شده و در نتیجه کارمندان کار خود را رها میکنند. ترک کار، گزینه و راهحلی است، اما تنها روش مقابله با چنین مدیری نمیباشد.» پس هنگام مواجهه با این مشکل، تاکتیکهای زیر را در نظر بگیرید.
درک بیکفایتی
پیش از نتیجهگیری در مورد عدم شایستگی رییس خود، سعی کنید تعصبات را کنار گذاشته و درک بهتری از او داشته باشید. پیش از انجام هر گونه قضاوتی در مورد رییس، ابتدا خود را مورد ارزیابی قرار دهید و از خود سوال کنید آیا نسبت به موقعیت او در سازمان احساس حسادت میکنید یا اینکه به طور ذاتی با افرادی که در مسند قدرت هستند مخالفت میکنید. ارزیابیشما از بیلیاقتی رییس ممکن است ریشه در باورهای اشتباه داشته باشد. همچنین در نظر بگیرید که آیا تمام اطلاعات مربوط به رییس را میدانید. تا زمانی که شواهد و اطلاعات دقیق و کافی در دست ندارید، در مورد بیان قضاوت خود محتاط باشید. به یاد داشته باشید که یک رییس ممکن است دارای عوامل استرسزایی باشد که تا به حال متوجه آنها نشدهاید. اکثر کارمندان متوجه فشاری نمیشوند که رییس تحت آن قرار دارد و تا حدی به این دلیل است که یک مدیر خوب، مشکلات خود را بازگو نمیکند. با اطلاع بیشتر درباره رییس و یکدلی با او، امکان ارزیابی مجدد صلاحیت او وجود دارد. حتی اگر به این نتیجه رسیدید که به راستی این مدیر فرد بیکفایت و ناتوانی در زمینه مدیریت است، اما به یاد داشته باشید که او هم یک انسان است.
استفاده از کمک دیگران
از نصایح همکاران و دوستان در خارج از سازمان کمک بگیرید وکمتر از رییس شکایت کنید. با شکایت کردن کاری از پیش نمیبرید. در عوض، از کمک یک همکار قابل اعتماد، همسر، مربییا راهنما بهره ببرید و نظر دیگران را جویا شوید. این اقدام نه تنها توطئه در برابر رییس نیست، بلکه بررسی دیدگاه شما است. افرادی که از بیرون سازمان، شاهد جریان هستند، میتوانند نظرات جدید یا پیشنهادات سازندهای به منظور حل مشکل ارائه دهند. صرفنظر از میزان توانایی رییس، به منظور انجام و پیشرفت در کار باید با او همکاری داشته باشید و کارها را به بهترین نحو ممکن مدیریت کنید. به طور کلی، گفتن حقیقت به فردی که ظرفیت کافی را ندارد، صحیح نیست. میتوانید به او بگویید که به منظور دستیابیبه اهداف و انجام کارها، به کمکش احتیاج دارید. در مورد خواستههایتان، معرفی وی به دیگر همکاران و امکان در تماس بودن با او صریح باشید. اگر در این زمینه، کمکی از دست او بر نمیآید، خود راه حلی را پیشنهاد دهید. شاید بتوانید از همکاران یا افراد ما فوق رییس کمک بگیرید و به حل مشکل کمک کنید.
به جای اینکه تسلیم خواست یک رییس بیکفایت شوید، سعی کنید بر تواناییهای خود تمرکز کنید در این صورت متوجه نیازهای سازمان یا مشتریان میشوید و در جهت دستیابی به اهداف کمکشان میکنید. اگر متوجه شدهاید که رییس وظایف خود را به درستی انجام نمیدهد و بیشتر از شما برای انجام کارها استفاده میکند، نیازی نیست تا روی اشتباهات او سر پوش بگذارید، اما تلاش کنید تا بهترین کار ممکن را در جهت بهبود وضع موجود برای سازمان انجام دهید. احتمال شکست یک مدیر به اندازه پیشرفت او میباشد. باید بدون حساسیت و رنجش، کارها را انجام دهید زیرا به نفع کار و تک تک افراد گروه است.
پیش از انجام هرگونه اقدامیدر جهت برکناری رییس کمی بیندیشید
اگر برای رییسی کار میکنید که وظیفه خود را به خوبیانجام نمیدهد، استفاده از سلسله مراتب راهحل مناسبیاست. میتوانید به ما فوق رییس یا فرد دیگری در سازمان که دارای قدرت بیشتری است، مراجعه کنید، اما از ابتدا عواقب کار را در نظر بگیرید و اگر قصد بر ملا کردن حقایقی را دارید، سیاست فعلی سازمان را هم در نظر بگیرید. مدیرانی که در راس هر سازمانی هستند، در صورت پی بردن به اینکه فردی سعی در تخریب همتای آنها دارد، موقعیت خود را هم در خطر میبینند و دیگر تمایلی به کمک کردن ندارند. اگر قصد شکایت دارید رسما اینکار را انجام دهید و محتاط باشید. در شرایط حاد، اگر رییسی کارهای خلاف قانون انجام بدهد این تنها وظیفه شما است تا جلوی او بایستید. در این گونه موارد، باید با مراجعه به منابع انسانی و با ارائه مدارک از او شکایت کنید.
مراقب سلامتی خود باشید
کار در چنین شرایطی برای سلامتی مضر است. تحقیقات بسیاری روی اثرات روانشناسی منفی آن انجام شده است. محدوده روانی ایجاد کنید که از شما در برابرصدمات روحی حمایت کند. اکثر افراد یک رییس بد را عامل شکست خود میدانند. بر آنچه شما را خوشحال میکند، متمرکز شوید. میتوانید هر روز به سر کار بروید و از دیدن رییس بیکفایت عصبانی شوید یا اینکه از کار خود و ارتباط با سایر کارمندان خوشحال و راضی باشید.
اصولی که باید همواره
به یاد داشته باشید
با رییس به دلیل فشارهایی که تحمل میکند، همدردی کنید. در تلاش باشید با ایجاد مرزهای روانی، بیلیاقتی رییس تاثیر منفی بر سلامت و تندرستی شما نگذارد. بر نکات خوب سازمان تمرکز کنید و هر آنچه به بهبود وضعیت موجود کمک میکند را انجام دهید.تمام نقاط ضعف رییس را بزرگ نکنید. هیچ گاه سراغ مافوق رییس خود نروید مگر اینکه از حیطه تواناییهای او آگاه باشید. اگر هیچ کدام از راهحلها، عملی نبود به انجام دادن آنها اصرار نورزید.
منبع: HBR
ارسال نظر