استوارت و هوبرت دریفوس، مدل کسب مهارت دریفوس را در سال ۱۹۸۰ ایجاد کردند و این مدل هنوز هم یک مدل پرکاربرد برای ارزیابی سطح تجربه یک فرد است. تحقیقات برادران دریفوس نشان داده فردی که یک کار را انجام می‌دهد، پنج مرحله مختلف زیر را پشت سر می‌گذارد:

۱- تازه‌کار : در مرحله مبتدی مدل کسب مهارت دریفوس، انتظار می‌رود که فرد فراگیرنده هیچ پیش‌زمینه‌ای در کار یا شغل نداشته باشد. به همین دلیل، پیروی مستقیم از دستورات، قوانین و رویه‌ها برای فراگیرنده بسیار مهم است. از آنجا‌ که همه‌چیز جدید است، شانس اینکه فراگیرنده بتواند خلاق باشد کم است، زیرا او در این زمینه تجربه ندارد. مدل کسب مهارت دریفوس انتظار دارد که فرد فراگیرنده همچنان خودش قادر به تصمیم‌گیری نباشد و به همین دلیل با پیروی از دستورات، اصول اولیه را یاد می‌گیرد. مهم‌ترین بخش این مرحله این است که فراگیرنده باید از زمینه اطلاعاتی که به اشتراک گذاشته می‌شود درک کاملی به دست آورد.

۲- مبتدی پیشرفته: در این مرحله، مدل کسب مهارت دریفوس انتظار دارد که فراگیرنده نمونه‌های مختلفی از یک کار یا شغل را دیده و تمرین کرده باشد. به همین دلیل، رویارویی با سناریوهای مختلف برای او آسان‌‌تر خواهد بود، زیرا آنها را از تجربیات قبلی تشخیص می‌دهد. از آنجا‌ که فراگیرنده پیشینه‌ای را به دست آورده، برای اجرای یک کار احساس اطمینان بیشتری می‌کند. اما اگر مشکلی پیش بیاید، احتمال اینکه قوانین را مقصر بداند زیاد است. بر اساس مدل کسب مهارت دریفوس، این امر به این دلیل اتفاق می‌افتد که احتمال دارد فراگیرنده باور کند که یک قانون یا دستورالعمل ممکن است برای هر موقعیتی اعمال شود. به همین دلیل، ممکن است احساس مسوولیت کمتری داشته و در نتیجه همچنان در این مرحله نیاز به حمایت داشته باشد.

۳ – صلاحیت‌دار: پیچیدگی یک کار، تعیین‌ می‌کند که فراگیرنده با چه سرعتی به سطح شایستگی می‌رسد. با توجه به مدل کسب مهارت دریفوس، انتظار می‌رود که یک فراگیرنده تقریبا به ۲ تا ۳ سال زمان نیاز داشته باشد تا بتواند شایستگی کسب کند و البته زمان مورد نیاز برای داشتن یک عملکرد شایسته به نوع کار بستگی دارد. به عنوان مثال ممکن است بیش از سه سال طول بکشد تا به یک جراح شایسته تبدیل شوید و در این موقعیت صلاحیت داشته باشید. اما یک بازاریاب، می‌تواند در این سه سال، مهارت‌ها، شایستگی‌ها و دانش‌های زیادی را بیاموزد. به‌طور کلی انتظار می‌رود که فردی با عملکرد شایسته بتواند کارآمد، سازمان‌دهی شده و بر اساس تجربیات قبلی بداند که چه کاری انجام می‌دهد. یکی دیگر از عناصر ضروری یک فرد شایسته این است که او احساس مسوولیت داشته باشد و در نتیجه به راه‌حل فکر کند. طبق مدل کسب مهارت دریفوس، افراد شایسته قوانین و رویه‌های زیادی را می‌دانند. به همین دلیل، گاهی اوقات اعمال آنها در هر موقعیتی دشوار است.

۴- مسلط: بر اساس مدل کسب مهارت دریفوس، زمانی که فردی به این مرحله می‌رسد، در یک شغل یا وظیفه، عالی عمل کرده است. یک فرد ماهر، مرزهای خود را می‌داند، اما نحوه رسیدگی به موقعیت‌های خاص گاهی اوقات نامشخص است. این به این دلیل است که بسیاری از اوقات، هنگام بروز مشکل باید راه‌حل‌های خلاقانه ایجاد شود. حل این‌گونه مسائل تنها زمانی امکان‌پذیر است که فرد ماهر در انجام کار با‌تجربه باشد. بر اساس مدل کسب مهارت دریفوس، زمانی که فرد در یک شغل یا کار مهارت دارد، جنبه‌های بحرانی موقعیت‌ها را می‌بیند. به همین دلیل، می‌تواند به‌طور موثری اولویت‌بندی کند و سریع‌تر تصمیم بگیرد.

۵- کارشناس: این آخرین مرحله از مدل کسب مهارت دریفوس است و انتظار می‌رود که فرد دیگر نیازی به قوانین، دستورالعمل‌ها و رویه‌های مستقیم برای اجرای یک کار نداشته باشد. به دلیل مواجهه گسترده و در نتیجه تجربه گسترده در این زمینه، متخصص ناخودآگاه، قوانین و دستورالعمل‌های مناسب را برای هر موقعیتی اعمال می‌کند. اگر به دلایلی وظیفه‌ای رخ دهد که برای متخصص نیز جدید باشد، مدل کسب مهارت دریفوس انتظار دارد که متخصص از مهارت‌های تحلیلی خود برای ارزیابی موقعیت و شناسایی عناصری استفاده کند که قبلا با آنها تجربه داشته است. عنصر اساسی یک متخصص این است که فرد از شهود شخصی برای دستیابی به مهم‌ترین نتایج استفاده کند. با این حال، شناسایی یک متخصص دشوار است، زیرا کارشناسان معمولا خود را به عنوان متخصص نمی‌شناسند. کارشناسان در توضیح تخصص‌های خود با مشکل مواجه می‌شوند. به همین دلیل، کارشناسان بارها توسط مثلا همکارانشان تایید می‌شوند.

 نتیجه‌گیری از مدل دریفوس

مراحل مختلف مدل کسب مهارت دریفوس نیازمند زمان و تمرین است. برای هر فراگیرنده‌ای، صرف‌نظر از نوع شغل یا صنعتش، بسیار مهم است که ابتدا قوانین و دستورالعمل‌های مستقیم را برای یادگیری یک کار دنبال کند. پس از اینکه فراگیرنده تجربه بیشتری پیدا کرد، به مراحل بالاتری در مدل می‌رسد، مانند ماهر شدن یا متخصص شدن. به‌طور کلی، این مدل ادعا می‌کند که هر چه یک فرد در یک کار با تجربه‌تر باشد، کمتر به قوانین و دستورالعمل‌ها برای اجرای یک کار یا وظیفه وابسته است. علاوه بر این، انتظار می‌رود که هر چه فردی مانند یک متخصص باتجربه‌تر باشد، بهتر بتواند با حوادث غیرمنتظره مقابله کند.

مدل کسب مهارت دریفوس برای درک سطح پیشرفت هر فردی در هر شغلی مفید است. همچنین مربیان را قادر می‌سازد تا تشخیص دهند که کدام عناصر مربی یا فراگیرنده را می‌توان برای رسیدن به سطح بالاتری از شایستگی بهبود بخشید. درک این نکته مهم است که هیچ‌کس نمی‌تواند در همه‌چیز مبتدی یا متخصص باشد. به همین دلیل، بهتر است از این مدل برای ارزیابی عملکرد یک فرد و اینکه چگونه با مهارت‌ها و شایستگی‌های مورد نیاز یک شغل یا کار مرتبط است، استفاده شود.