کسبوکارهای کوچک
چگونه با شخصیتهای مختلف در محیط کار، همکاری کنیم؟
منبع: Edge
همه ما این موقعیت را تجربه کردهایم که تلاش میکنیم کاری را به سرعت انجام دهیم، اما احساس میکنیم یکی از اعضای تیم با سوال پرسیدن، روند کار را کند میکند یا بر حل مشکلی متمرکز شدهایم و یکی از اعضای تیم نمیتواند خود را با روشی که ما میخواهیم تطبیق دهد.
مترجم: مریم رضایی
منبع: Edge
همه ما این موقعیت را تجربه کردهایم که تلاش میکنیم کاری را به سرعت انجام دهیم، اما احساس میکنیم یکی از اعضای تیم با سوال پرسیدن، روند کار را کند میکند یا بر حل مشکلی متمرکز شدهایم و یکی از اعضای تیم نمیتواند خود را با روشی که ما میخواهیم تطبیق دهد. اگر این اتفاق تاکنون برای شما رخ داده، تعبیر آن به سادگی این است که با افرادی کار میکنید که شخصیتشان با شما فرق میکند. اما به گفته کارشناسان، این افراد به اصطلاح دردسرساز، لزوما به طور عمدی مشکل ساز نیستند، بلکه فقط شخصیتشان با شما فرق میکند.
چگونه میتوانیم با شخصیتهای مختلف در محیط کار کنار بیاییم؟
ابتدا خودتان را بشناسید
تحلیل سنخهای شخصیتی این نیست که به افراد برچسبهای مختلف بچسبانید، بلکه ابتدا باید خود را بشناسید. به محض اینکه این کار را انجام دادید، میتوانید دریابید که با دیگران چه تفاوتهایی دارید. اگر دست کم به این درک برسید، میتوانید بدون این که شخصیتتان را تغییر دهید، یک یا دو کار متفاوت را شروع کنید.
دیگران را مجبور به موافقت نکنید
بدون خودشناسی، تلاش میکنید دیگران را مجبور کنید کارها را به شیوهای که دلخواه شما است انجام دهند. مثلا مدیران بر اساس آنچه در ذهن خودشان است نیروی جدید استخدام میکنند، در حالی که آنچه واقعا به آن نیاز دارند، نیروی کار جدید نبوده است.
به تنوع ارزش بدهید
تنوع شخصیتی را بشناسید و برای آن ارزش قایل شوید. تنوع در محیط کار امری بدیهی نیست، بلکه موضوعی ریز و ظریف است.
یک شخص ممکن است نیاز داشته باشد جزییات هر چیزی را بداند و شخص دیگر ممکن است نتواند جزییات را تحمل کند. اگر این دو شخص به هم برخورد کنند و در مورد هم چیزی ندانند، کاملا از یکدیگر ناامید میشوند. هر دو آنها ممکن است از قدرتشان استفاده کنند، اما اهمیت بیش از حد قایل شدن برای آنها یا استفاده از آنها در موقعیت اشتباه، میتواند نقاط ضعیف آنها را بروز دهد.
جذب بالعکس
دلیل اینکه سنخهای شخصیتی مخالف میتوانند مشکلاتی را برای ما به وجود آورند این است که آنها هر چیزی را که ما در مورد خودمان نمیپذیریم یا فکر میکنیم در کاری خوب هستیم، ابراز میکنند. این به آن معنی نیست که ما برای مهارتهای آنها ارزش قایلیم، بلکه فکر نمیکنیم این چیزها برای ما ارزش داشته باشد.
وقتی این رویکردها در محیط کار ظهور مییابند، درگیری اتفاق میافتد، اما در ضمن میتواند برای متفاوت کار کردن فرصتهای خوبی را به وجود آورد.
توازن درست
وقتی نمای تیمی را که اعضای آن عملکرد کاری یکسان دارند در نظر میگیریم، به این نتیجه میرسیم که ۸۰ درصد آنها در پایان به جایگاه مشابهی میرسند. اینکه آیا این شغل این افراد را جذب کرده یا آنها توسط این شغل شکل گرفتهاند نامشخص است، اما مسالهای بسیار متداول است.
به هر حال یک تیم پروژه یا میان کارکردی به سنخهای شخصیتی گوناگون نیاز دارد تا اطمینان حاصل کند ضعفها و قوتها در داخل تیم متعادل شدهاند.
به راهنماها توجه کنید
هر مدیری که اطلاعات خوبی از سنخهای شخصیتی دارد، نمیتواند بدون استفاده از راهنماها موفق باشد. افراد دایما این راهنماها را بروز میدهند. اگر به این راهنماها توجه کنید، به این نتیجه میرسید افرادی که با آنها کار میکنید، به گروههای مختلف شخصیتی تقسیم بندی میشوند.
در واقع ما میتوانیم همیشه نقش یک روانشناس آماتور را بازی کنیم.
ارسال نظر