مترجم: مریم رضایی

منبع: McKinsey

بخش سوم و پایانی

یکی از چالش‌های مدیران دنیای امروز این است که در محیط بسیار درهم و جدیدی کار می‌کنند که هیچ چیز در آن قطعی نیست، زمان با سرعت بیشتری می‌گذرد و دینامیک‌ها پیچیده‌ترند.

موسسه مک کینزی برای درک بهتر این چالش‌ها، گفت‌وگوی سازمان یافته‌ای با تعدادی از مدیران بزرگ‌ترین و فعال‌ترین سازمان‌های جهان ترتیب داده است. ژوزف آکرمن، مدیرسابق دویچه بانک؛ کارلوس گوسن، مدیر کمپانی نیسان و رنو؛ مویا گرین، مدیر اداره پست انگلستان؛ آلن کالمن، مدیر عامل شرکت دوپونت آمریکا و دانیل واسلا، مدیر عامل شرکت نووارتیس، پنج مدیری هستند که در این گفت‌وگو توضیح داده‌اند چگونه به شیوه‌های گوناگون با شرایط فعلی محیط دست‌وپنجه‌نرم کرده‌اند. بخش پایانی این گفت‌وگو را در زیر می‌خوانید.

مدیران، آینه تمام قد سازمان

تقریبا تمام مدیران در مورد این چالش که باید دائما همه چیز را به دقت بررسی کنند و در یک اکوسیستم پیچیده نقش رابط را بازی کنند، اظهارنظر کرده‌اند. مدیران، به عنوان اعتبار و آبروی یک سازمان، باید برای پاسخگویی به مسائل فوری و کاربردی آمادگی داشته باشند و آنها باید یک نگرش بلند مدت نسبت به اهداف و نقش سازمان در جامعه را حفظ کنند، در عین حال که با پوشش ۲۴ ساعته رسانه‌ها، وبلاگ‌ها و سایت‌های اجتماعی روبه رو هستند.

ژوزف آکرمن: مدیر عاملان معمولا به شخصیت‌های شناخته شده‌ای تبدیل می‌شوند و موشکافی‌های اصحاب رسانه در مورد آنها بسیار شخصی می‌شود. در بازار معمولا اخبار شرکت را به مدیر آن نسبت می‌دهند، حتی اگر آن مدیر شخصا ربطی به موضوع نداشته باشد. در واقع شما همان موسسه‌ای هستید که آن را اداره می‌کنید.

دانیل واسلا: اینکه افراد بخواهند با مدیر عاملشان در تماس باشند، خواسته‌ای قانونی است. اما باید طوری شرایط را تعدیل کنید که خیلی در معرض نمایش نباشید. وقتی شرکت شما تولیدکننده یک کالا است، فارغ از اینکه چه چیزی می‌فروشید، مطبوعات یک روز شما را قهرمان و روز دیگر فرد خلافکاری به تصویر می‌کشند. از نظر آنها هر کاری که شما می‌کنید، همیشه مورد قبول نیست و باید بپذیرید مردم اغلب ناعادلانه قضاوت می‌کنند.

مویا گرین: یک دهه پیش اعتقاد داشتم داشتن یک پست دولتی سخت تر از مدیر عاملی در بخش خصوصی است. اما شرایط فرق کرده است. این روزها مدیر هر بنگاه اقتصادی که باشید، حتی اگر بسیار موفق عمل کنید، کار سختی پیش رو دارید.

تجربه کاری من در بخش دولتی کمک کرد بفهمم سیاست‌های درست می‌توانند خیلی راحت با مسائل کوچک و نمادین خراب شوند. من حدود ۱۵ درصد زمان خود را صرف این می‌کردم که به مردم کشورم نشان دهم ما عملکرد خوبی داریم. این کار آسانی نیست؛

چرا که همیشه منفی گرایی زیادی در مطبوعات و رسانه‌ها

وجود دارد.

کارلوس گوسن: در کسب و کار، دیگر قهرمان وجود ندارد. رسانه‌ها نسبت به ۱۰ سال گذشته، در مورد مدیران شرکت‌ها منفی پردازی می‌کنند و اشتباهات کوچک خیلی سریع به دردسرهای بزرگ تبدیل می‌شوند.

تصمیم‌گیری در شرایط تردید

مدیران باید بتوانند برای مقابله با هرج و مرج و پیچیدگی‌ها جسارت به خرج دهند. در زمانی که قطعیت زیادی در مورد کاری وجود ندارد، تجربه گذشته نمی‌تواند راهنمای خوبی برای تصمیم گیری‌های آینده باشد. مدیران باید فرهنگ تردیدهای سازنده را ایجاد کنند و افرادی را دور خود جمع کنند که چشم‌اندازهای گوناگون را در نظر می‌گیرند و از اینکه رییس خود را به چالش بکشند، هراسی

نداشته باشند.

ژوزف آکرمن: برای تصمیم گیری در شرایط مبهم، دچار تناقض می‌شوید. از یک طرف، باید در کار خود اطمینان و امنیت داشته باشید، اما از طرف دیگر باید به دیگران هم میدان بدهید و به آنها گوش کنید. اما هنگام تصمیم‌گیری باید قاطع باشید. معمولا همه این ویژگی‌ها با هم در یک فرد یافت نمی‌شوند.

مویا گرین: وقتی مدیرعامل شدم، بودجه اداره تقریبا رو به اتمام بود. باید تصمیماتی می‌گرفتم که تعیین می‌کرد باید کسب و کارمان را ادامه دهیم یا آن را تعطیل کنیم. اما وقتی همه کاری که انجام می‌دهید بررسی عملکرد مالی شرکت است، دیگر نمی‌توانید موسسه خود را در یک کالبد اجتماعی و اقتصادی بزرگتر در کشور ارتقا دهید. باید به نظر مشتریان و کارمندانتان اهمیت دهید.

دانیل واسلا: به عنوان یک مدیر، باید بدانید که می‌توانید تردیدهایتان را به کسی بگویید یا نه. در چه موقعیت‌هایی باید این کار را انجام دهید؟ من معتقدم باید بتوانید تردیدهایتان را در گروه مدیران و در میان اعضای هیات مدیره مطرح کنید. اگر این کار را نکنید و فقط تظاهر کنید، در واقع در حال نقش بازی کردن هستید که این امر در نهایت موقعیت ناسالمی را به وجود می‌آورد. البته نباید طوری رفتار کنید که گویی در دادگاه و در حال اعتراف کردن هستید. در برخی مواقع، هنگام تصمیم‌گیری و به‌رغم همه بلاتکلیفی‌ها باید قاطع باشید.

ژوزف آکرمن: این روزها مشکلات به حدی پیچیده شده‌اند که قبل از این که تصمیم درستی بگیرید، باید نظرات کارشناسی زیادی را جمع آوری کنید. برخی افراد معتقدند تا وقتی مجبور نشده اید، تصمیم گیری نکنید. اما نظر من کاملا برعکس است. من از این که تحت فشار زمان باشم متنفرم. مهم است با شرایطی مواجه نشوید که شش ماه در مورد یک موضوع خاص چیزی نشنیده باشید و سپس به طور ناگهانی بر اساس یک چکیده اجرایی برای آن به سرعت تصمیم‌گیری کنید.