تفاوت انگیزهبخشی در سازمانهای دولتی و خصوصی
روابط مثبت بین افراد به عنوان عامل اصلی انگیزهبخش شناخته شده است. تعاملات و ارتباطات مثبت بین زیردستان و همکاران را میتوان به عنوان یک استراتژی مدیریتی موثر برای تسهیل انگیزش کارکنان در نظر گرفت.
انگیزهبخشی در کارکنان بخش دولتی
دولتها در اکثر کشورهای در حال توسعه، ارائه دهنده اولیه خدماتی مانند بهداشت، آموزش، زیرساختها و غیره هستند. با این حال، بهرهوری و عملکرد پایین در میان کارکنان دولت، مشکل مهمی است که مانع اثربخشی ارائه خدمات میشود. دولتها با چالشهای اساسی مانند تعیین افراد مناسب برای انتخاب مشاغل بخش دولتی، استخدام موثر و ایجاد انگیزه در آنها برای عملکرد خوب مواجه هستند. در بخش دولتی، انگیزه دادن به کارکنان به ندرت برای مدیران چالشبرانگیزتر از امروز بوده است. دولتها با فشارهایی از قبیل کاهش دستمزدها، افزایش بار کاری و بیانگیزگی کارکنان مواجه هستند.
تحقیقات نشان میدهد که پول تنها عامل انگیزهبخش برای کارکنان دولتی نیست، زیرا کارکنان دولت با مزایا و مشوقهای دیگری نیز انگیزه میگیرند. این نتیجهگیری در مطالعهای که روی کارمندان بخش دولتی کشور ایتالیا انجام شد، نیز تایید شده است. مطالعات اخیر نشان میدهد که کارکنان دولتی مدت بیشتری را برای کار صرف میکنند اما کیفیت کار آنان رضایتبخش نیست که میتواند ناشی از عوامل انگیزشی نامطلوب باشد. همچنین کارمندان بخشدولتی استقلال شغلی کمتری را تجربه میکنند و مشاغل دولتی از بعد مشارکت در تصمیمگیری و روابط اجتماعی در سازمان از کیفیت کمتری برخوردار است.
بخش دولتی عمدتا افرادی را جذب میکند که به دنبال مشاغلی هستند که کمترین چالشها را داشته باشند. بخشهای دولتی به راحتی میتوانند کسری بودجه خود را توسط دولت تامین کرده و منابع را برای جمعآوری بودجه بسیج کنند. مدیران در بخش دولتی خودمختاری کمتری داشته و همچنین آزادی کمتری برای پاسخگویی به وضعیتهای پیش آمده دارند.
از مزایای کارکردن در بخش دولتی، امنیت شغلی، مزایای بازنشستگی و کمک هزینههای جانبی است. همچنین ارتقای کارمندان بخش دولتی بر اساس میزان ارشد بودن کارکنان صورت میگیرد. مدیران بخش دولتی، باید عواملی را که افزایش مشارکت در بخش دولتی را به چالشی خاص تبدیل میکنند، درک کرده و به آنها رسیدگی کنند. برای نمونه، چند عامل وجود دارد که ایجاد انگیزه در کارکنان دولت را دشوار میکند:
نگرش منفی غالب در مورد کارکنان دولت با بخش دولتی: منتقدان دولت، از جمله سیاستمداران و برخی رسانهها، کارکنان بخش دولتی را بیش از حد کم کار معرفی میکنند. قابل درک است که این تصاویر به انگیزه و تعامل کارکنان آسیب میرساند. یکی از رویکردهای کاهش این وضعیت، این است که به کارکنان دولتی نشان داده شود که مدیران آنها در تلاشتند تا به مردم درباره کارهایی که انجام میدهند و چگونگی تأثیر آن بر رفاه عمومی، آموزش دهند. این را میتوان از طریق بیانیههای مطبوعاتی، انجمنهای عمومی، وبسایتها، رسانههای اجتماعی و حتی اطلاعرسانی به مدارس انجام داد. همچنین مدیران دولتی میتوانند کارکنان را از میزان قدرتی که برای تغییر افکار عمومی دارند، آگاه کنند. پژوهش انجام شده توسط موسسه گالوپ و مشارکت غیرانتفاعی برای خدمات عمومی نشان داده است وقتی شهروندان گزارش میدهند که تعاملات مثبتی با کارمندان دولتی دارند، نگرش و نظرات کارمندان دولتی نسبت به این بخش تا سه برابر افزایش پیدا کرده و باعث ایجاد انگیزه در کارکنان میشود. کارکنان دولتی متعهد و باانگیزه میتوانند، افکارعمومی را نسبت به بخش دولت تغییر دهند.
تغییرات مکرر و ناگهانی در مدیریت: جابهجایی مدیرعامل ممکن است بیشتر از گذشته رایج باشد. بسیاری از سازمانهای دولتی توسط مدیران منتخب با دورههای کوتاه مدت، سیاستهای خاص و چشماندازهای کوتاهمدت، مدیریت میشوند. چرخش سیاسی (بدون هیچگونه برنامهریزی جانشینی واقعی) تداوم تعامل را دشوار میکند.
دشواری معیارهای قابل اندازهگیری: اهداف سازمانهای بخش دولتی اغلب به سختی به واحدهای قابل اندازهگیری عینی تبدیل میشوند. بنابراین، مدیران دولتی باید مأموریتها، ارزشها، اهداف و تأثیرات بلندمدت را به وضوح بیان کرده و دیدگاهی وسیع و قابل درک را به کارمندان خود انتقال دهند. همانطور که یکی از کارمندان دولت میگوید: «وقتی میدیدم انگیزه کافی برای کار ندارم، به جمع شهروندان میپیوستم. حضور در میان شهروندانی که به آنهاخدمت میکردم، به من یادآوری میکرد که چرا مهم است که به مبارزه ادامه دهم.»
محدودیت در استفاده از مشوقهای مالی: معمولا سازمانهای دولتی نمیتوانند مشوقهای عملکردی مانند افزایش حقوق و پاداشهای زیاد ارائه دهند. یا مزایایی مانند گزینههای سهام، عضویت در باشگاه تناسب اندام و خدمات خودرو و غیره. بنابراین مدیران دولتی راههای محدودی برای پاداش و تشخیص عملکرد دارند.
به دلیل قوانینی که سازمانهای دولتی ملزم به رعایت آن هستند، فعالیت در بخش دولتی بیشتر در انظار عمومی قرار میگیرد.
تشکیل جلسات عمومی، صورتجلسات، یادداشتها، اسناد تصمیمگیری، ایمیلها و حتی پیامهای متنی از جمله مواردی هستند که کارمندان بخش دولتی را بیش از حد در انظار عمومی قرار میدهند که این امر برای بسیاری از کارمندان دولتی، خوشایند نیست. به طور بالقوه ارائه مشوقها، میتواند به جذب نامزدهای شغلی بهتر و ایجاد انگیزه برای عملکرد شغلی بهتر در بخش دولتی، کمک کند. با این حال، در برخی موارد، مشوقها میتوانند نتیجه معکوس داشته باشند.
تحقیقات نشان داده است که چرا برخی از کارکنان دولتی، در محل کارشان انگیزه بیشتری نسبت به دیگران دارند. با مطالعه در مورد انگیزه و عملکرد کاری در بخش دولتی، تحقیقات شش عامل را بیان میکند که برای ایجاد انگیزه در کارکنان عمومی بسیار مهم است. نیمی از این محرکها توسط رضایت کاری درونی (ذاتی) و نیمی نشان از نتایج بیرونی (برونی) انگیزه دارند.
در بخش بعدی به توضیح این شش عامل و انگیزهبخشی به کارکنان بخش خصوصی میپردازیم.