کسبوکارپایدار
دنیا مجبور است خود را با تغییرات اقلیمی گریزناپذیر سازگار کند
فرقش این است که بلا هنوز هست و ابوایمن آن را فراموش نکرده است. او میگوید ۲۰سال پیش، سایه برگ درختان نخل آنقدر زیاد بود که نور مستقیم به زمین نمیرسید و در حالی که شاخه خشکیده و شورهزدهای را میشکند، اضافه میکند، خرما و دیگر میوههایی که برداشت میکردند، باعث شده بود وضع مالی خوبی پیدا کنند. آبی که از کانالی از طریق آبراه شطالعرب تغذیه میشد میآمد و از فاصله یککیلومتری در نور میدرخشید، برای نیاز او کافی بود. اما زمین رو به گرم شدن رفت. میانگین دما در بصره که نزدیکترین شهر به زمین ابوایمن است، نسبت به دهه ۸۰ بیش از ۵/ ۲درجه سانتیگراد بالاتر رفته است. در ماه ژوئیه، بالاترین درجه دما، یعنی ۹/ ۵۳درجه سانتیگراد در این منطقه ثبت شد. دمای بالا درختان نخل را تشنهتر کرد. در همین مدت، مردمی که در بالادست شطالعرب زندگی میکنند، جریانات آبی را که به این رود میریزد بیشتر مصرف کردند. همچنین بارندگی در منطقه آناتولی که منبع نهایی تامین آب این رود است، بهشدت کم شده است.
دورههای طولانی جریان کمآب، باعث شد تا آب شور از خلیجفارس که حدود ۴۰کیلومتری جنوب رود قرار گرفته است، وارد آن شود. هرچقدر ابوایمن بیشتر درختانش را آبیاری میکرد، نمک بیشتری در زمینش جمع میشد که باعث مرگ نخلها شد و در نهایت یک لایه سفید از نمک روی سطح خاک باقی ماند. زندگی ابوایمن بعد از این اتفاق خراب شد و او حالا در یک دفتر دولتی در همان نزدیکی، بهعنوان نگهبان کار میکند. محمد عبید، از خویشاوندان ابوایمن، نخلهایش را به همین شکل از دست داد. اما زمین او که درست در کرانه شطالعرب واقع شده، از سایه درختانی که جایگزین نخلها شدهاند، استقبال میکند. تاج نخلهای جوان که هنوز نزدیک به زمین هستند، با تکدرختان سیب و انجیر درهمآمیختهاند. دمای هوا در این منطقه، ۱۰درجه خنکتر از منطقه زمینهای ابوایمن است. پرندگان در حوزه سبز چهچهه میزنند. عبید که با سختی فراوان شکوفههای نخل را به صورت دستی گردهافشانی کرده، امسال در انتظار محصول خوبی است.
ابوایمن در حالی در کارش ناکام ماند که عبید به دو دلیل ساده توانست کارش را بهعنوان کشاورز ادامه دهد. اول اینکه زمین عبید در ساحل رودخانه واقع شده و این یعنی وقتی جریان آب بالا میآید و نمک کمتر است، بهجای اکتفا کردن به کانالهای آبیاری که مقامات محلی در نظر گرفتهاند، با پمپ گازوئیلی کوچک میتوان از آب رودخانه استفاده کرد. دومین مزیت او، دسترسی به منبع کلیدی دیگر بود: پول. وقتی نمک شطالعرب بیش از حد زیاد میشود، او از تانکرهای آب کرایهای استفاده کرده و زمینش را با آب تازه آبیاری میکند. عبید و برادرانش یک مغازه خواربارفروشی کوچک دارند و میتوانند از سود آن کسبوکار برای زمینشان خرج کنند. کرایه هر تانکر آب 35دلار است. بدون چنین پولی، زمین او هم سرنوشت زمین ابوایمن را پیدا میکرد.
این دو خویشاوند، مثالهای زندهای هستند از آنچه سیاستمداران آن را «سازگاری» مینامند و منظورشان مقابله با اثرات خصمانه تغییرات اقلیمی است. اینکه مردم چگونه خود را با تغییر الگوهای آب و هوا وفق میدهند، به جزئیات موقعیتی که در آن قرار دارند -چه از نظر جغرافیایی و چه از نظر سیاسی- و همچنین دسترسی آنها به منابع بستگی دارد. زمین عبید آنقدر به آب نزدیک بود که بهجز پمپ و یکسری تغییرات کوچک در نحوه کشاورزیاش، به چیز دیگری نیاز نداشت. اما ابوایمن مجبور شد زمینش را رها کند، شغلش را تغییر دهد و فقیرتر شود. به طور قطع، منابعی که میتوانستند ابوایمن را در همان مسیر عبید قرار دهند، خیلی بزرگ و دور از دسترس نبودند. او مثل خیلیهای دیگر، فقط به وام بانکی اندک نیاز داشت. برنامهریزیهای کوچک و پول نقد میتوانند خیلی از اثرات مخرب تغییرات اقلیمی بر زندگی مردم را کم کنند. اما در بیشتر مواقع، از چنین کمکهایی خبری نیست.
این واقعیت که عبید به منابع دسترسی دارد، آینده او را بهعنوان کشاورز تضمین نمیکند. گرمای زمین در حال تشدید است، جریان آب رودخانهها کم شده و دورههایی که شوری آب موردنیاز برای کشاورزی زیاد میشود، طولانیتر شدهاند. هزینه نگهداری از درختان، همزمان با این اتفاقها زیاد خواهد شد و ممکن است در نهایت به جایی برسد که صرفه مالی نداشته باشد. ظرفیت عبید برای سازگاری با تغییرات اقلیمی محدود است. فقط در حال حاضر، وضعیت بهتری نسبت به ابوایمن دارد.