آمریکایی‌ها سال‌ها فقط در مورد «من» صحبت کرده‌اند و این مساله در چند سال اخیر مشکلات اقتصادی فراوانی ایجاد کرده است. اقتصاد «خود محور» این روزها دیگر کاربردی ندارد و باید به اقتصاد «تیم محور» روی آورد. وقت آن رسیده که افراد نظرات و سلایق شخصی خود را کنار بگذارند و در مورد این که چه کسی یا چه چیزی را می‌توانند با کسب و کار خود کنترل کنند فکر نکنند. در عوض، در اقتصاد تیم محور افراد به دنبال این هستند که بدانند چگونه می‌توانند تغییری را مدیریت کنند و فضای مثبتی در محیط کار ایجاد کنند تا هر فرد برای رسیدن به هدفی خاص به صورت تیمی در آن کار کند.

آن دسته از شرکت‌های آمریکایی که توانستند رکود اقتصادی جهانی را پشت سر بگذارند، اکنون از اقتصاد تیم محور در مقابل انواع روش‌های قدیمی تر استقبال کرده‌اند.

همه صاحبان کسب و کار می‌توانند راه خود را انتخاب کنند. یعنی یا از اقتصاد تیم محور استفاده کنند و بپذیرند که شرکت‌هایشان مسیر سودآوری را طی کنند یا اینکه همه چیز را خودشان در دست بگیرند و راه شکست را بپیمایند.

چگونه می‌توان این تغییر را در محیط کار اعمال کرد و به موفقیت رسید؟ برای تغییر تفکرات مدیریتی و اجرای آنها در محیط کسب و کار، پنج روش معرفی می‌شود:

۱) به جای «من این کار را انجام دادم» از «ما این کار را انجام دادیم» استفاده کنید.

این عبارت برای ایجاد روابط مشترک با هر شخص یا بنگاهی که با کسب و کار شما سر و کار دارد استفاده می‌شود؛ یعنی کارمندان، مشتریان و ارباب رجوع، فروشندگان و افراد دیگر. در این روش به طور مثال از کارمندتان بپرسید «چگونه یک کسب و کار بهتر ایجاد می کنید؟» به گفته‌های او به دقت گوش دهید، از دانش او استفاده کنید و به سرعت آن را اجرا کنید.

همچنین از مشتریان خود بپرسید «چطور می‌توانیم خدمات بهتری به شما ارائه کنیم؟» سپس به طور عمیق به صحبت‌های وی گوش می‌دهید، مفهوم چیزی که می‌گوید را پیدا می‌کنید و به سرعت به آن عمل می‌کنید. همین مطلب را در مورد فروشندگان و مسوولان تدارکات خود نیز به کار می‌گیرید.

در مورد بهترین تکنیک‌هایی که آنها دنبال می‌کنند بپرسید، در مورد آن با کارمندانتان مشورت کنید و سپس به صورت معقول نسبت به آن اقدام کنید.

۲) به جای «خودم این را می‌دانستم» از «لطفا به من نشان دهید چطور باید این کار را انجام دهم» استفاده کنید.

سابقا وقتی اطلاعات از طریق مکالمات، رسانه‌های چاپی و تلویزیون رد و بدل می‌شد، صاحبان کسب و کار حق داشتند بگویند «خودم این را می‌دانستم.» اما اکنون که اینترنت و رسانه‌های اجتماعی حجم وسیعی از اطلاعات را در اختیار ما قرار می‌دهند، نیاز است عادت کنیم بگوییم «لطفا به من نشان بدهید چطور این اتفاق افتاده است».

تعلیم‌پذیر باشید و از اینکه افرادی را استخدام کنید که در برخی حوزه‌های خاص باهوش تر از شما هستند و می‌توانید از مغز آنها استفاده کنید، نترسید. برای این کار، می‌توانید بنگاه اقتصادی خود را به مکانی تبدیل کنید که در آن همراه با کارمندان، یاد می‌گیرید و درمی‌یابید که این چیزها کسب‌و‌کار شما را سودآورتر می‌کند.

۳) به جای «من نمی‌توانم این کار را انجام دهم» از «بیایید یک بار دیگر امتحان کنیم» استفاده کنید.

ضرر چند میلیارد دلاری اخیر بانک جی‌پی‌مورگان نشان‌دهنده این است که شهرت و اعتبار به تنهایی نمی‌تواند بنگاهی را از ضررهای شدید مالی مصون نگه دارد. جمله «من نمی‌توانم» جمله‌ای است که بسیار شنیده می‌شود.

این حالت مثل این است که کسب‌و‌کار شما یک حصار رمز آلود به دور خود می‌کشد و به تنهایی به جنگ مشکلات می‌رود. اما در اقتصاد گروه محور شفافیت راه جدیدی است که اطلاعات زیادی همراه با آن رد و بدل می‌شود. بنابراین نگران شکست نباشید و از کسی کمک بخواهید. در این روش از جمله «بیایید دوباره امتحان کنیم» استفاده کنید.

۴) به جای «اگر این کار را در آینده انجام دهم کسب و کار من بهتر خواهد شد» از «امروز هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم» استفاده کنید.

در اقتصاد خود محور، وقتی کسب‌وکاری دچار رکود می‌شود، معمولا افراد عوامل خارجی را مقصر می‌دانند. در این مواقع، از چنین جملاتی استفاده می‌شود: اگر نیروی جدید استخدام کنم، کسب و کارم بهتر می‌شود، بهتر است به جای جدیدی نقل مکان کنیم، در مورد قرارداد فروشنده‌ها تجدید نظر می‌کنم و دیگر با نمایندگی شرکت کار نمی‌کنم و خودم به طور مستقیم محصولاتم را می‌‌فروشم.

اما در اقتصاد گروه محور به جای این که مسوولیت کار به عملی در آینده موکول شود، به کارکرد مثبتی در زمان حال روی می‌آوریم و می‌گوییم همین امروز هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام می‌دهیم. اقتصاد گروه محور کار را به آینده موکول نمی‌کند و برای پیشرفت کسب و کار، راهکار مناسب در همان زمان اجرا می‌شود.

۵) به جای «من بدون کمک دیگران به موفقیت رسیدم» از «چگونه کار را راحت تر پیش ببریم» استفاده کنید.

در اقتصاد خود محور، افراد بدون کمک دیگران سعی می‌کردند به موفقیت برسند و خود را خودساخته می‌دانستند.

اما در اقتصاد گروه محور می‌توانید به راحتی به تقاضاهای متغیر شرکای خود واکنش نشان دهید و خودتان از آنها بیاموزید. در این وضعیت، کارمندانتان را با توجه به نیازهای پروژه کاری، وارد گروه می‌کنید یا آنها را از گروه بیرون می‌برید.

ارتباط برقرار کردن با هر کسی که با کسب و کار شما در تعامل است و ایجاد آموزه‌های جدید، ابتکارات خلاقانه را به وجود می‌آورد. این امر باعث می‌شود همه افراد در بنگاه شما در جهت کسب سود بیشتر تلاش کنند.

مترجم: مریم رضایی