چهار درس برای رهبران سازمانی در سال جدید
۱-خود را جای دیگران بگذارید و در یک دنیای ترکیبی، همدلی را ترویج دهید
توانایی شما برای برقراری ارتباط صادقانه با افرادی که کار میکنید، بسیار مهم است. بیش از ۷۰ درصد شرکتکنندگان در یکی از پنلهای نشست مجمع جهانی اقتصاد، در پاسخ به این سوال که مهمترین ویژگی لازم رهبران سازمانی امروز چیست، از «همدلی» نام بردند. دلیل آن این است که روشهای جدید کار کردن به سرعت در حال تکامل است و به یادگیری مداوم نیاز دارد. تخریبهای بیرحمانه در فقدان حس ارتباط و توجه داشتن، میتواند اعتمادبه نفس، اثربخشی و رفاه افراد را با تهدید مواجه کند.
همدلی مبنای ارتباطات انسانی است و با برانگیختن احساسات حمایت میانفردی که برای ریسک کردن ضروری است، باعث رشد و تغییر میشود. در نتیجه، همدلی در تحقق اهداف ما به عنوان رهبران سازمانی، نقش مهمی ایفا میکند. آیا همدلی قابل یادگیری است؟ برخی افراد به صورت ذاتی، همدلتر از دیگران هستند، اما پاسخ این سوال هم بهطور خلاصه مثبت است. با تمرین، بازخورد و انگیزه و پشتکار میتوان همدلی را یاد گرفت. این سه روش هم میتواند مفید باشد:
• با دقت گوش دادن: وقتی با دیگران صحبت میکنید، حضور کامل داشته باشید. گوشی را کنار بگذارید، به زبان بدن آنها توجه کنید و به جای اینکه خود را آماده چگونه جواب دادن کنید، بر چیزی که میگویند تمرکز کنید.
• پذیرا بودن: برخی از مهمترین عقاید و تجربیات زندگی خود را با دیگران به اشتراک بگذارید. خودتان هم همدلی بگیرید و ببینید چه تاثیری بر شما دارد.
• تمرین کنجکاوی: هیچگاه تصور نکنید که فکر و احساس دیگران را بهطور کامل میدانید. همیشه سوال کنید؛ بهویژه از افرادی که با شما فرق دارند. از زندگی و چشمانداز آنها اطلاعات بگیرید.
۲- در برابر نرمال جدید، انعطافپذیر باشید
پاندمی هنوز تمام نشده و ما در «نرمال جدیدی» از سویهها و امواج کووید به سر میبریم. این برای مدیران یعنی باید همچنان انعطافپذیر باشند و موارد زیر را در نظر بگیرند:
• سلامت جسمی: اقدامات احتیاطی مثل ادامه دورکاری را برای سلامت جسمی انجام دهید و نگذارید کارکنان دچار فرسایش شوند.
• حس هویت داشتن: و تبدیل نشدن به آنچه نمیخواهیم باشیم؛ مثل دیوانهوار کار کردن یا کسی که تمام حسش به دنیا با ترس است.
• حس تعلق داشتن: حفظ کردن ارتباط با افراد و مکانهایی که برای ما اهمیت دارند (خانواده، دوستان و سازمانهای مهم).
۳- بین کاری که مهم است و کاری که ضروری است توازن ایجاد کنید
فشار جواب دادن هر چه سریعتر به ایمیلهایی که اینباکس را پر کردهاند و همچنین انجام کارهای وقتگیری مثل درست کردن ارائههای باکیفیت و خلاقانه، تنشی است که هر مدیری آن را تجربه میکند. ایجاد توازن بین کار مهم و کار فوری اهمیت زیادی دارد، چون دانش منبع اصلی مزیت رقابتی است و انجام کار باکیفیت در یک اقتصاد دانشمحور، به زمان و توجه متمرکز نیاز دارد.
بیشتر اوقات، انجام کارهایی که به واکنش فوری و ویژه نیاز دارند (مثل جواب دادن به ایمیل یک همکار عصبانی و حل فوری یک مشکل) نسبت به کاری که مهمتر است اما میتوان آن را در بلندمدت انجام داد (مثل پروژه جدیدی که میتواند تجربیات مشتریان آینده را ارتقا دهد) آسانتر و کارآمدتر به نظر میرسد. نتیجه این میشود که خیلی از ما بیشتر وقتمان را صرف دنبال کردن وظایف فوری میکنیم و کارهای ارزشمندترمان را به تعویق میاندازیم که این موضوع میتواند انگیزه ما را برای تقویت نقاط قوت و ارتقای مهارتهایمان کم کند.
اگر میخواهید درباره مشارکتهای کاری خود احساس بهتری داشته باشید و از رفاه خود حفاظت کنید، اقدامات زیر را انجام دهید و اگر رهبر یک سازمان هستید، آنها را به کارکنان خود معرفی کنید:
• هر هفته یک جلسه ارزیابی ۳۰ دقیقهای داشته باشید. در این جلسه لیستی از همه کارهای فعلی و آینده خود تهیه کنید، آنها را از نظر فوریت (مثلا جوابدهی به ایمیلها) و اهمیت (مثلا درست کردن اسلایدهای ارائه برنامهریزی استراتژیک) سازماندهی کنید.
• زمان مشخصی را به کارهای مهمتر اختصاص دهید. مثلا در چهار روز آینده، دو ساعت متوالی در روز را تعیین کنید و در هر جلسه، حداکثر دو پروژه، کار یا فعالیتی که میخواهید، تمام کنید.
این برنامه را هر هفته دنبال کنید. مراقب باشید در طول کارهایی که انجام میدهید، اختلال و وقفهای پیش نیاید (تلفن، ایمیل، واتساپ یا هر چیزی مشابه اینها).
۴- مهارتهای یکپارچهسازی چندجانبه را داشته باشید
یک نظرسنجی در سال ۲۰۲۱ در بریتانیا، مشخص کرد برگزیت و پاندمی کرونا بهطور میانگین، باعث ۱۰ درصد کاهش فروش، ۳ درصد کاهش مشاغل بازاریابی و ۱۷ درصد کاهش هزینههای بازاریابی در این کشور شدهاند. بهطور موازی، ۷۳ درصد رهبران بازاریابی گفتهاند اهمیت فعالیت تبلیغاتی در سازمانهای آنها افزایش یافته، بهطوری که حدود ۵۰ درصد آنها مجبور شدهاند استراتژیهای ورود به بازار خود را تغییر دهند و ۸۰ درصد در ابزارهای دیجیتال بهتری برای ارتباط با مشتری سرمایهگذاری کردهاند. به عبارت دیگر، رهبران بازاریابی مجبور شدهاند کار بیشتری را با امکانات کمتر انجام دهند و همزمان به سازمانهای خود کمک کنند با تحولات مداوم در اولویتها و رفتار مشتری سازگار شوند.
آنها باید کلیترین نگاه را نسبت به سفر مشتری داشته باشند و در کشف فرصتهای جدید به سازمان خود کمک کنند. بر همین اساس، آنها به سه مهارت یکپارچهسازی چندجانبه ارزشمند نیاز دارند تا فعالیتهایی را که بهطور مجزا در واحدهای تحقیق و توسعه، IT، عملیات، لجستیک، فروش، خدمات مشتری و ... صورت میگیرد هماهنگ کنند. این مهارتها عبارتند از:
• همکاری، با تعیین اهداف مشترک. این کار با پیش رفتن همراستا با سفر مشتری و ارزیابی معیارها در هر مرحله از این سفر، تحققپذیر است.
• هماهنگی، با مدیریت جریان فعالیتهای عملیاتی در ارائه تجربه یکپارچه به مشتری.
• برقراری ارتباط، با رد و بدل کردن اطلاعات برای حمایت از تصمیمگیری و اقدام جمعی.