مفهوم استقلال مدیر و مصادیق عدماستقلال در حاکمیت شرکتی
۱- قواعد عمومی درباره مفهوم و مصادیق مدیر مستقل.
با ملاحظه مقررات حاکمیت شرکتی در کشورهای گوناگون، چند قاعده مشترک درباره مفهوم و مصادیق استقلال مدیر قابل ملاحظه است؛ اولا بیشتر مقررات حاکمیت شرکتی، با بیان برخی معیارهای مشخص، تعریفی عام از استقلال مدیر ارائه کردهاند. ثانیا این مقررات در کنار ارائه تعریفی عام از استقلال، مصادیقی از عدم استقلال مدیر را ذکر کردهاند. ثالثا مصادیق تعیین شده از عدم استقلال، غالبا نه بهصورت انحصاری بلکه به عنوان نمونههایی قابل توسعه و تعمیم بیان شده و تعیین قطعی مفهوم استقلال مدیر و نیز تشخیص نهایی مدیر مستقل براساس سازوکارهای مشخصی، برعهده مرجع مربوطه از جمله هیاتمدیره شرکت قرار گرفته است. در واقع معیارهای تعیین شده مقررات برای استقلال مدیر، راهنمایی برای هیاتمدیره است و وقتی که شرایط خاصی فارغ از معیارهای تعیین شده بتواند استقلال مدیر را تهدید کند شرکت میتواند مدیر را فاقد شرایط استقلال تشخیص دهد.
در دستورالعمل حاکمیت شرکتی بورس تهران، استقلال مدیر به معنای دوری از هرگونه رابطه یا منافع که بر تصمیمگیری مستقل و بیطرفانه وی برای رعایت یکسان منافع ذینفعان شرکت و صرفه شرکت تاثیر بگذارد تعریف شده است. در این دستورالعمل، با اینکه برخی مصادیق عدم استقلال بیان شده ولی موارد عدم استقلال محدود به این مصادیق نیست و تشخیص نهایی مدیر مستقل، پس از نامزد شدن شخص متقاضی عضویت به عنوان مدیر مستقل، توسط کمیته انتصابات و شرکت صورت میگیرد (ماده ۳۹ دستورالعمل حاکمیت شرکتی).
۲- مصادیقی از عدم استقلال مدیر
در مقررات حاکمیت شرکتی در بیشتر کشورها، مصادیق رایجی از عدم استقلال عضو هیاتمدیره پیشبینی شده است.
داشتن رابطه سهامداری، استخدامی یا تجاری با شرکت تحت مدیریت. استقلال مدیر نیازمند عدم وابستگی وی به شرکت از حیث داشتن رابطه سهامداری، استخدامی و نیز تجاری است زیرا در چنین مواردی، تصمیمگیریهای مستقل مدیر متاثر از موقعیت شخصی وی به عنوان سهامدار عمده یا کارمند یا طرف تجاری شرکت خواهد بود و تعارض منافع ناشی از این موقعیتهای دوگانه، اولویتدهی وی به منافع شرکت را تضعیف میکند.
در دستورالعمل حاکمیت شرکتی بورس تهران مواردی که مدیر، مالک بیش از پنج درصد سهام شرکت تحت مدیریت اصلی یا شرکتهای تابعه آن باشد یا در سه سال اخیر طرف رابطه تجاری با شرکت باشد یا در دو سال اخیر دارای مسوولیت اجرایی یا استخدامی در شرکت باشد یا دارای تجارت شخصی مشابه با تجارت شرکت اصلی یا شرکت تابعه آن باشد، در زمره موارد عدم استقلال مدیر است. بهعلاوه در بورس تهران، همچون راهنمای اروپایی حاکمیت شرکتی، چنانچه عضویت شخصی در هیاتمدیره به عنوان نمایندگی سهامدار عمده شرکت یا شرکت تابعه باشد، نمیتواند به عنوان مدیر مستقل تلقی شود.
در راهنمای اروپایی حاکمیت شرکتی، استقلال مدیر به عنوان آزاد بودن وی از هرگونه رابطه حرفهای، خانوادگی یا سایر روابط با شرکت تحت مدیریت یا سهامدار کنترلی آن و نیز مدیران آنها تعریف شده است. در این راهنما، در همه مواردیکه شخصی با شرکت تحت مدیریت و شرکت تابعه آن، دارای رابطه تجاری در یک سال اخیر یا دارای رابطه استخدامی در سه سال اخیر باشد یا در ۵ سال اخیر مدیر یا مدیرعامل شرکت بوده باشد یا دریافتی مالی مهمی از شرکت گرفته باشد فاقد شرط استقلال تلقی میشود.
در مقررات بورس نیویورک استقلال مدیر، به عنوان نداشتن رابطه مالی مستقیم یا غیرمستقیم با شرکت تحت مدیریت یا شرکتهای وابسته آن بهصورت سهامدار یا شریک یا کارمند تعریف شده است. در این مقررات، مواردیکه شخص یا اعضای خانواده وی در سه سال اخیر در استخدام شرکت تحت مدیریت بوده باشد یا مبلغی بیشتر از ۱۲۰ هزار دلار از شرکت تحت مدیریت طی سه سال اخیر دریافت کرده باشد و همچنین در مواردی که برای سه سال اخیر در استخدام شرکت دیگری باشد که تجارت آن با شرکت تحت مدیریت وی، بیش از ۲ درصد از درآمد ناخالص شرکت یا یک میلیون دلار بوده باشد نمیتواند به عنوان عضو مستقل هیاتمدیره نامزد شود.
تصدی مدیریت در موسسه حسابرسی شرکت اصلی یا شرکت تابعه آن. براساس دستورالعمل حاکمیت شرکتی تهران، چنانچه شخصی طی سه سال اخیر جزو مدیران موسسه حسابرسی شرکت اصلی یا شرکت تابعه آن باشد فاقد شرط استقلال قلمداد میشود. در مقررات بورس نیویورک نیز چنانچه شخصی به عنوان حسابرس داخلی و خارجی شرکت تحت مدیریت برای سه سال اخیر کار کرده باشد نمیتواند مدیر مستقل تلقی شود. در اتحادیه اروپا نامزد عضویت مستقل هیاتمدیره نباید شریک یا کارمند حسابرس مستقل شرکت طی سه سال اخیر باشد وگرنه مدیر مستقل تلقی نمیشود. مبنای این حکم تعارض منافعی است که بین تصدی همزمان مدیریت شرکت با نقش حسابرسی ایجاد میشود.
سابقه عضویت متوالی شخص در هیاتمدیره. شخصی که برای مدتی طولانی عضو هیاتمدیره بوده ممکن است ارتباطاتی را شکل داده باشد که چشمانداز استقلال واقعی وی در جهت منافع شرکت را دچار چالش کند. به همین دلیل مقررات حاکمیت شرکتی، به عضویت طولانیمدت شخص در هیاتمدیره از حیث استقلال وی حساس هستند. در راهنمای اتحادیه اروپا، عضو هیاتمدیره نبودن در بیش از سه دوره یا جمعا بیش از ۱۲ سال، از شرایط استقلال مدیر است. مشابه همین شرط دستورالعمل حاکمیت شرکتی تهران به این صورت قید شده که شخص نامزد مدیر مستقل نباید طی ۱۰ سال اخیر، بیش از سه دوره ۲۴ ماهه، عضو هیاتمدیره یا مدیرعامل شرکت اصلی یا شرکت تابعه باشد.