دو جوانی که دسترسی به تدریس خصوصی را آسان کردهاند
اپلیکیشن Knack: پل ارتباطی میان معلم خصوصی و شاگرد
در ابتدای راهاندازی این اپ، دانشجویان هزینه مدرس خود را پرداخت میکردند. قیمت توسط خود آنها تعیین میشد و Knack، ۹/ ۲ درصد مبلغ را برمیداشت. اما همزمان با گسترش استفاده از این اپ، مدیران چندین دانشگاه که از کمک Knack به دانشجویان، بسیار راضی بودند دوست داشتند این اپلیکیشن به طور رایگان در دسترس همه قرار بگیرد.
این دانشگاهها تصمیم گرفتند سالانه، هزینهای به اپلیکیشن پرداخت کنند و به مدرسان نیز، میانگین ساعتی ۱۵ دلار بپردازند. به این ترتیب، شرکت، مدل کسبوکار خود را تغییر داد. رشد این اپلیکیشن باعث شده ارزش شرکت در مقایسه با زمان تاسیس، یعنی سال ۲۰۱۵، بیست برابر شود.
سمیر ۲۸ ساله، از مزایای تدریس خصوصی هم برای مدرس و هم دانشجو خبر دارد. او در کالج سن پترزبورگ درس خواند و سپس وارد دانشگاه فلوریدا شد. در این دوران، خودش به تدریس خصوصی نیز میپرداخت و پس از فارغالتحصیلی توانست در شرکتهایی مثل اپل و گارتنر کار کند.
زمانی که در گارتنر مشغول به کار بود (که یک شرکت تحقیقات فناوری اطلاعات است)، مادرش به او گفت سمیر در دوران کودکی، در یادگیری با مشکل مواجه بوده. وقتی سمیر ۶ ساله بود، خانوادهاش از دبی به آمریکا رفتند. انگلیسی زبان دوم آنها بود. مادرش به این نتیجه رسید که تدریس خصوصی، بهترین راه کمک به فرزندش است. سمیر میگوید: «وقتی مادرم ماجرا را به من گفت، از ارزش و مزایای آموزش دونفره آگاه شدم. همان زمان، اپلیکیشنهای اوبر و ایربیانبی کلی سر و صدا به پا کرده بودند.»
او با دنیس درباره لزوم دسترسی آسان دانشجوها به معلم خصوصی صحبت کرد. و ایده ایجاد ارتباط میان دانشجویانی که به کمک نیاز داشتند و دانشجویان ممتاز همان دوره، شکل گرفت. آنها اسم پروژه را Knack گذاشتند و ساخت اپلیکیشن را آغاز کردند.
سمیر از کارش استعفا داد و با دنیس، در موسسه «گیتور هچری» (وابسته به دانشگاه فلوریدا) ثبت نام کردند. این موسسه به دانشجویان، فضایی برای کار میدهد، از آنها حمایت میکند و آموزشها و منابع لازم برای تاسیس استارتآپشان را در اختیارشان میگذارد.
سمیر میگوید: «با پساندازهایم، مخارجم را پرداخت میکردم و تقریبا هر چه داشتم، وقف Knack کردم.»
آنها از«دیوید سوکر» که فوق لیسانس مهندسی کامپیوتر داشت و طراحی اپلیکیشن را بلد بود، نیز دعوت کردند به تیمشان بپیوندد. او نیز یکی از موسسان و حالا، مدیر ارشد فناوری شرکت است.
آنها عمدا یک مهندس را به تیمشان آوردند. اگر از یک شرکت خارجی میخواستند برایشان اپلیکیشن طراحی کند، هزینههایش سر به فلک میکشید.
آنها نسخه بتا Knack را سال ۲۰۱۵ به اجرا درآوردند. استقبال دانشجویان دانشگاه فلوریدا نشان داد سمیر و دنیس، درست فکر میکردند و تقاضا برای تدریس «دانشجو به دانشجو» زیاد است. کاربران، پیشنهادها و انتقادهای خود برای بهبود اپلیکیشن را نیز مطرح میکردند.
سال ۲۰۱۶، Knack در مسابقات «ایده بزرگ طرح کسبوکار»دانشگاه فلوریدا، اول و برنده ۲۵ هزار دلار شد. وقت آن بود که کسبوکارشان را جدی به اجرا درآورند و از گیتور هچری، فراتر روند. آنها چند کمک هزینه و سرمایه از دوستان و خانواده دریافت کردند. همه این مبالغ، روی هم ۷۵ هزار دلار شد و دفتر کاری در شهر تمپا فلوریدا، گرفتند. سمیر در آن زمان، یک شغل پارهوقت هم داشت. او پیک تحویل شیرینی بود. چند تن دیگر از موسسان نیز همزمان با کار در استارتآپ، شغلهای تماموقت داشتند.
آنها شروع به تبلیغ اپلیکیشن در پردیسهای دانشگاهی کردند تا هم مدرس جذب کنند و هم شاگرد. بهترین راه برای این کار، فرستادن افرادی تحت عنوان «سفیر» بود تا اپلیکیشن را در گردهماییهای دانشگاهها در سراسر آمریکا معرفی کنند.
سمیر میگوید: «ما با آنها مصاحبه کردیم و سپس استخدام شدند. ماهی ۳۰۰ تا ۵۰۰ دلار به آنها میدادیم، به علاوه لیست تاکتیکهایی که خودمان در دانشگاه استفاده کرده بودیم. مثلا میگفتیم بروید پیتزا بخرید و دانشجویان را یکجا جمع کنید. آنها را ترغیب کنید که بخواهند درباره اپلیکیشن بیشتر بدانند.»
سمیر و تمیش نیز همزمان، مشغول گسترش اپلیکیشن بودند. به توصیه هیات داوران مسابقات دانشگاه فلوریدا، به سانفرانسیسکو رفتند و سرمایهگذارانی از ساحل غربی نیز جذب کردند.
او میگوید: «در شهر تمپا، توانستیم یک میلیون دلار سرمایه جذب کنیم.» توصیه سمیر به دانشجویان و فارغالتحصیلانی که ایدهای دارند که میتواند به اپلیکیشن تبدیل شود این است: «پی آن را بگیرید.» او در ادامه میگوید: «ما خیلی نابلد بودیم و همین باعث تاخیر در کارمان شد. من در رشته حقوق درس خوانده بودم و اصلا تجربه کسبوکار نداشتم. بیشتر اعضای تیم هم مثل من بودند. ما کلی چیز از منتورها یاد گرفتیم. خیلی مصمم بودیم و از هر جا که میشد، پول جمع میکردیم.»
او در پایان میگوید: «من واقعا عاشق کارآفرینی هستم و خوششانس بودم که توانستم از سازمان Tampa Bay Wave برای راهاندازی کسبوکارم کمک بگیرم. بیتجربگی ما در این زمینه باعث شد فرآیند طولانیای را طی کنیم. خیلیها تجربهاش را دارند. فقط کافی است هلشان بدهی و کمی راهنماییشان کنی. امیدوارم بتوانم با کمک به کارآفرینان جوانی که مثل ما هستند، کمکی را که دیگران به ما کردند جبران کنم.»