زندهباد مخالف من
بخش پانزدهم
در بخشهای قبلی این سلسله مطالب به چهارده نمونه از شرکتهایی اشاره شد که توانستهاند از طریق پیادهسازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر تناسب حداکثری شغل با تواناییها و مهارتهای فردی، تمرکز ویژه بر ترویج شادکاری و افزایش بهرهوری از طریق ارائه مشوقهای شادیآور به کارکنان، توجه ویژه بهسلامت و رفاه کارکنان، یکسان دیدن کارکنان و مدیران در زمان پرداخت حقوق و مزایا، آزادیعمل در مورد مرخصیرفتن کارکنان، توجه به علایق خاص مشتریانشان، به چالش کشیدن و برانگیختن تواناییهای کارکنان، محور قرار دادن رعایت اصول اخلاقی همیشه و همهجا، برگزاری جشنهای کاری متعدد، ایجاد حسمالکیت در میان کارکنان، تقویت حس مربیگری کارکنان و هویتبخشی به کارکنان و محصولات به موفقیتهای بسیاری دست پیدا کنند. در بخش پانزدهم این مطلب به فرهنگ سازمانی در شرکت ورکیوا (Workiva) اشاره خواهد شد که فرهنگ سازمانی موفقی را با تاکید بر بحثهای سازمانی و استقبال از انتقادات سازنده کارکنان و مشتریان شکل داده است. شرکت ورکیوا که در زمینه طراحی پلتفرمهای ابری ویژه سازمانها و تقویت ارتباطات و تعاملات داخلی شرکتها و سازمانها فعالیت میکند، شرکتی است که خود سمبل تمام نمای ارتباطات شفاف و سازنده درونسازمانی محسوب میشود. در این شرکت یک فرهنگ سازمانی خاص حاکم است که ما را بهیاد جمله مشهور«زندهباد مخالفمن» میاندازد. در شرکت ورکیوا، شرایط بهگونهای شکل گرفته که مخالفت کارکنان با ایدهها و طرحهای پیشنهادی مدیریت شرکت نهتنها با برخورد چکشی و قهرآمیز مدیران شرکت مواجه نمیشود، بلکه تشویق نیز میشود و افرادی که با استدلالهای درست مدیریت شرکت و ایدههای مطرحشده توسط مدیران را به چالش میکشند و آنها را رد میکنند بهطور علنی موردتقدیر قرار میگیرند. در واقع مدیران ورکیوا نمادهای واقعی و تمامعیار صبر مدیریتی و انتقادپذیری سازمانی هستند که همین روحیه را به تمام کارکنان شرکت نیز منتقل کردهاند بهطوریکه در این شرکت کسی از انتقاد یا مخالفت دیگران با خود و ایدهها و طرحهای خود ناراحت و خشمگین نمیشود و به انتقاد دیگران نه بهعنوان عاملی ناخوشایند، بلکه بهعنوان خروجی یک پژوهش و نظرسنجی رایگان نگاه میشود که بهصورت خودجوش توسط دیگران انجام شده و نتایج موثر آن بدون هیچ چشمداشتی در اختیار مدیران یا کارکنان شرکت قرار میگیرد.
جالبتر آنکه همین رویکرد مبتنی بر انتقادجویی و استقبال از مخالفت دیگران در مورد رابطه شرکت با مشتریانش نیز مصداق پیدا میکند؛ بهطوری مدیران و کارکنان ورکیوا با آغوشیباز با هرگونه انتقاد و مخالفت و حتی حملات لفظی مشتریان به شرکت برخورد میکنند و به هیچوجه نسبت به این واکنشها موضع منفی نمیگیرند، چراکه معتقدند مشتریان و عوامل بیرون از شرکت با بیان نظرات منفی و انتقادآمیز خود در واقع نقش سفیران بخش تحقیق و توسعه و بازاریابی شرکت را بازی میکنند و باری سنگین را از دوش این بخشها و مدیریت شرکت برمیدارند.
در نتیجه حاکمبودن چنین فرهنگ سازمانی جالبی در شرکت ورکیوا است که این شرکت توانسته بهطور فزایندهای بر تعداد مشتریان وفادارش بیفزاید بهطوری که حتی مشتریان ناراضی از خدمات شرکت هم حاضرند همچنان با شرکت ورکیوا کار کنند، چراکه پیامدهای مثبت اعتراضات خود نسبت به عملکرد پیشین شرکت را بهصورت عملی و در قالب تغییر رفتار شرکت مشاهده کردهاند و همین مساله باعث ایجاد و تقویت حساعتماد نسبت به شرکت در میان مشتریان و البته در بین کارکنان شرکت شده است.