برای صد ساله شدن باید نخست متولد شد
دو روی سکه محیطهای کاری دیجیتال
- افزایش ارتباطات و تعاملات: سازمانهای امروزی از طریق بهکارگیری ابزارهای دیجیتالی متعدد و متنوع توانستهاند یک محیط کاری مشارکتی را پدید آورند که در آن همه افراد با همکاران و روسای خود در تماس و تعامل دائمی هستند و این چیزی است که در گذشته بهدلیل محدودیتهای لجستیک و فنی امکانپذیر نبود. علاوه براین، ارتباطات و تعاملات پیوسته برآمده از ابزارهای دیجیتال، هم در درون سازمانها و هم بیرون از آن با جهان خارج از سازمان اتفاق میافتد و این یعنی برداشتهشدن مرزها و فاصلههای مکانی و زمانی.
- افزایش سرعت و کاهش هزینهها: انتقال فایلها، تصاویر، صداها و دیتا از طریق شبکههای کامپیوتری و اتوماسیونی هم آسانتر و سریعتر از انتقال بهصورت سنتی است و هم موجب کاهش چشمگیر مربوط به آن است. امروزه اطلاعات و دادهها با چنان کیفیت و سرعت بالایی منتقل میشوند که چند دهه قبل جزو آرزوها و رویاهای بشر بود و این مساله جزو مزایای غیرقابل انکار دنیای دیجیتال محسوب میشود.
- به تصویرکشیدن بهتر و آسانتر اطلاعات: تکنولوژیهای نوین و نرمافزارهای پیشرفته این امکان را به همه افراد داده تا مانند طراحان و مهندسان ماهر، همه نوع اطلاعات را با شفافیت و وضوح کامل برای مشتریان و عوامل خارج و داخل سازمان به تصویر کشیده و با استفاده از نمودارها، طرحهای سهبعدی و ویدئوهای متنوع، همان چیزی را که در ذهن آنهاست به دیگران منتقل و داستان و پیام موردنظر خود و مدیران سازمان را برای دیگران به سادهترین و قابل فهمترین شکل ممکن بیان کنند.
- دانش بیشتر: نمایشگرهای کامپیوتر در واقع پرتابلهایی هستند به روی دنیای اطلاعات و به همین دلیل هم هست که کارکنان و مدیران امروز، بسیار بیشتر از کارکنان و مدیران دیروز میدانند و خیلی بیشتر و سریعتر از گذشته به دانش موردنیاز خود دست مییابند. آنها نهتنها به منابع ثابت اطلاعات و دیتا شامل گزارشها و تحقیقات انجامشده دسترسی دارند، بلکه این امکان را دارند تا بازخوردهای واقعی و فراگیری را از طریق رسانههای اجتماعی و شبکههای اجتماعی و شبکههای ارتباطی با مشتریان، فروشندگان و سایر کارکنان دریافت کرده و به این وسیله دانش کنونی خود را افزایش دهند.
نیمه تاریک دیجیتالی شدن محیط کار
اگرچه مزایای پرشماری برای استفاده از فناوریهای دیجیتالی در محیط کار وجود دارد که به برخی از مهمترین آنها در بالا اشاره شد، اما دیجیتالیشدن محیط کار دارای نیمهتاریک و معایبی نیز هست که در ادامه به آنها پرداخته خواهد شد:
-عدم تمرکز: هنگامی که افراد به نمایشگرهای کامپیوتر یا تلفنهمراه خود نگاه میکنند، بهواسطه دریافت پیامهای ورودی متعدد و اعلانهای ناخواسته، بهشدت دچار حواسپرتی و عدمتمرکز کافی در کار شده و همین مساله موجب میشود تا نتوانند روی یک موضوع خاص یا پروژهای که درحال اجرای آن هستند، تمرکز کنند و این مساله موجب کاهش بهرهوری و کارآمدی آنها در محیط کار میشود.
- از بین رفتن ارتباطات و تعاملات حقیقی: اگرچه امروزه حجم وسیعی از اطلاعات و دیتا بین افراد و سازمانها مبادله میشوند و کمیت اطلاعات مبادلهشده بسیار بیشتر از گذشتههاست اما این اتفاق درباره ارتباطات و تعاملات بین افراد و سازمانها رخ نداده است. حال آنکه ارتباطات دربردارنده چیزی فراتر از یکسری دادههای خشک و بیروح هستند. جزئیاتی مانند لحنصدا، زبان بدن و موقعیت انتقال اطلاعات همگی در انتقال هرچه بهتر و کاملتر اطلاعات و فهم درست آنها نقشآفرین و تاثیرگذار هستند و چنین جزئیاتی در ارتباطات دیجیتالی کارکرد و تاثیرگذاری خود را از دست میدهند. در واقع در محیطهای کاری حقیقی و در لابهلای گفتوگوهای رودررو، بسیاری از ایدههای نوآورانه، دیدگاههای جدید و کارهای پربازده شکل میگیرند.
- تضعیف روابط انسانی: هنگامی که افراد، زمان زیادی را باهم میگذرانند و در جلسات و ناهارخوری و در راهروهای شرکت با یکدیگر روبهرو میشوند و کلمات و نگاههایی بین آنها ردوبدل میشود، موجب شکلگیری و تقویت روابط عمیقی بین آنها میشود که بسیار اعتمادآفرین بوده و موجب گشایشهای بسیاری میشود. این اعتماد و گشایش در بلندمدت باعث ایجاد وفاداری و گرایش افراد برای نشاندادن بازخوردهای صادقانه و موثر خواهد شد که همه طرفین و کلیت سازمان از آن نفع خواهند برد. در حالیکه برقراری ارتباطات از طریق نمایشگرهای کامپیوتری و از طریق شبکههای مجازی به هیچعنوان نمیتواند به شکلگیری و تقویت چنین وفاداری و اعتماد متقابلی منتهی شود.
نگریستن به تکنولوژی با یک دیدگاه انسانی
بهطور کلی، در ارتباط با پیوند دو موضوع تکنولوژیهای دیجیتالی نوین و انسانیت و احساسات انسانی و بررسی آنها در محیط کاری دو موضوع اصلی و کلیدی قابلتوضیح است که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد:
۱- تکنولوژی مایه مباهات کارکنان در محل کارشان است: یکی از مهمترین انگیزهها و عوامل غرورآفرین برای کارکنان شرکتهای پیشرو در سالهای اخیر این بوده که در آنها محیط کارشان از پیشرفتهترین ابزارهای دیجیتالی برای انجام کارهای خود بهره میبرند و کارکردن در یک محیط تمام دیجیتالی را تجربه میکنند و به این موضوع بهعنوان یک مایه مباهات و برتری خود نسبت بهکارکنان سایر شرکتها نگاه میکنند.
۲- ابزارهای تکنولوژیک را در زندگی شخصی نیز میتوان بهکار برد: اغلب شرکتها و سازمانها میکوشند تا به هر شکل ممکن، زندگی شخصی کارکنان را از کارشان جدا کنند و همین هدف را در زمینه استفاده از تکنولوژیهای دیجیتالی در محل کار دنبال میکنند که البته این تلاش آنها هم بیثمر و هم برای بهرهروی فردی کارکنان، زیانبار است. واقعیت این است که چه شرکتها خوششان بیاید و چه خوششان نیاید، کارکنان در ساعات اداری اقدام بهکارهایی همچون چککردن ایمیلهای شخصی و شبکههای اجتماعی میکنند و علایق فردی خود را دنبال میکنند، بنابراین هنگامی که سیاستها و رویکردهای سازمانی یک شرکت براساس محدودکردن یا ممنوعیت این نوع فعالیتها باشد، کارکنان نسبت به محدودشدن زندگی شخصی خود واکنش نشان خواهند داد.