شروع کن، رشد کن، تغییرش بده
جمعسپاری سهام، سیگنالی مثبت برای سرمایهگذاران
من کارهای احمقانه زیادی در زندگیام انجام دادهام، اما گاه و بیگاه، به یکسری کارهای هوشمندانه که غیرعمد هم انجام دادهام، افتخار میکنم. در بخش احمقانه این ترازوی نامتوازن، با افراد نامناسبی ملاقات داشتم و در ارزهای دیجیتال سرمایهگذاری کردم. در بخش هوشمندانه، یک نهاد «سازوکار ویژه مالی» (Special-purpose entity یا به اختصار SPV) همزمان با شرکت اصلی خودمان تاسیس کردم. SPV یک هویت قانونی برای تحقق اهداف ویژه و موقت است. SPVها معمولا توسط شرکتهای بزرگتر ایجاد میشوند تا از ریسکهای مالی شرکت مادر در امان بمانند و به همین دلیل، توجه خیلی از سرمایهگذاران را به خود جلب میکنند. سرمایهگذاران آینده یک شرکت از این ساختار تقدیر میکنند، چون به جای اینکه با سهامداران کوچک متعددی سروکار داشته باشند، فقط با یک هویت، یعنی SPV طرف هستند که از طرف دهها یا حتی صدها سهامدار فعالیت میکند (شکل).
در کشور من هلند، یک SPV معمولا در قالب یک بنیاد غیرانتفاعی فعالیت میکند. این بنیاد مالک سهامهایی از طرف سرمایهگذاران خود است و سپس گواهینامههایی صادر میکند که تایید میکند سهام تحت مالکیت بنیاد، در واقع در اختیار سرمایهگذاران است. اگر مسائل فنی را کنار بگذاریم، این راه حل کاملا مشابه ساختارهای قانونی مختلفی است که شتابدهندهها و سرمایهگذاران خطرپذیر استفاده میکنند تا از شرکای محدود خودشان پول بگیرند و این پول را در استارتآپها سرمایهگذاری کنند. قصد من این بود که از این بنیاد عمدتا برای جذب سهام همبنیانگذاران، مشاوران و دیگر شرکای کسبوکار استفاده کنم. انتظار نداشتم که SPV ما در پایان این کمپین «جمعسپاری سهام شرکا» به یک ناجی تبدیل شود.
جمعسپاری سهام شرکا، به شکل عرضه آنلاین مالکیت سهام در یک شرکت خصوصی به گروه بزرگی از افراد انجام میشود. برخی منابع به من اعلام کردهاند که این روزها در این نوع تامین مالی، بیشتر از مسیرهای سنتی سرمایهگذاری پول جمع میشود و بازار هر سال رشد دو رقمی دارد. از نظر من، اجتنابناپذیر است که سرمایهگذاران خطرپذیر هم، همان مسیری را طی کنند که آژانسهای مسافرتی، آژانسهای کرایه اتومبیل، و کتابفروشیها طی کردند: یعنی یا انقراض، یا ویژهسازی. برای افرادی که بودجه محدود دارند و چشمشان به حاشیه سود است، استفاده از اپلیکیشنها و پلتفرمهای دیجیتال، منطقیتر از بنگاههای واسطهای است که دفتر کار و منشی و... دارند. فقط سرمایهگذارانی که بودجههای هنگفت و نیازهای خاص دارند، ممکن است از خدمات واسطهها استفاده کنند. بقیه، به پلتفرمها روی میآورند. وقتی بازار و مردم به تیندر۱ (Tinder، Happn و Grindr) روی آوردهاند، چه کسی به کارچاقکن نیاز دارد؟ جمعسپاری سهام شرکا، یعنی فروختن بخشی از مالکیت کسبوکارتان در ازای سرمایهای که خودتان تصمیم میگیرید آن را نگه دارید یا خرج کنید. این روش برای همه انواع کسبوکارها در کلیه مراحل چرخه عمر کسبوکار، کاربرد دارد. اما معمولا کسبوکارهایی از آن استفاده میکنند که در مراحل ۳ (شکلگیری)، ۴ (اعتبارسازی) و ۵ (تثبیتسازی) هستند. این واقعیت که میتوانید جمعسپاری سهام را با سرمایهگذاران فرشته یا سرمایهگذاران خطرپذیر ادغام کنید، ترکیب جالبی از یک رویکرد «تامین مالی چابک» ایجاد میکند که گزینههای شما را افزایش میدهد و وابستگی شما را به منابع خاص سرمایه کم میکند.
برای تیم من، استفاده از جمعسپاری برای تامین مالی استارتآپمان، تصمیم سادهای بود، چون تعداد افرادی که با کارهای قبلی من آشنایی داشتند، زیاد بود. عرصه سرمایهگذاری فرشته و خطرپذیر کاملا مبهم است و به صرف زمان زیادی نیاز دارد تا شبکهسازیهای شخصی انجام و اعتماد افراد جلب شود. برای کسانی که ارتباط خوبی با مشتریان و شرکای کسبوکار دارند، جمعسپاری سهام آسانتر است، چون به جای اینکه از چند نفر محدود بخواهید مبالغ زیادی سرمایهگذاری کنند، از تعداد زیادی از افراد میخواهید مبالغ اندکی سرمایهگذاری کنند. این موضوع موانع ورود را برای شرکتهای جدید که اعتبار خوبی دارند، کم میکند.
جمعسپاری سهام، مزایای دیگری هم دارد. یک دور جمعسپاری موفق یعنی شما توانستهاید مشتریان و شرکای خود را قانع کنید که علاوه بر خریدن محصول شما و حمایت از آن، بخشی از سهام آن را در آینده متعلق به خود کنند و این سیگنالی مثبت برای بقیه سرمایهگذاران است. در مقابل، برخی از سرمایهگذاران کوچک شما ممکن است بخواهند مشتریان شما هم بشوند، چون میخواهند کسبوکار شما هر طور شده موفق باشد. در صدر چنین اثرات بدهبستانی جالبی، هر بار جمعسپاری که انجام میدهید، میتوانید خود به خود آگاهی در مورد محصولتان را در رسانهها و در میان شرکای احتمالی بالا ببرید. همچنین به جمعیت سرمایهگذاران دسترسی خواهید داشت تا از آنها بازخورد و نظرات جدید بگیرید و با مشتریان بزرگ و سرمایهگذاران بیشتر، ارتباطات گرم برقرار کنید. چیزی که بهطور خاص در جمعسپاری مورد علاقه من است، این است که جمع سرمایهگذاران، تقاضاهای پیچیدهای مثل گرفتن سهام ممتاز، داشتن یک کرسی در هیات مدیره، دخالت در مدیریت اجرایی و مسائلی از این دست، ندارند. این جمع در سایه باقی میماند. برای هر نفر از آنها، فقط یک مجموعه شرایطی وجود دارد که باید روی آن توافق کنند و این شرایط در همه کمپینهای جمعسپاری تقریبا استاندارد هستند. در بخش بعد، در مورد نواقص جمعسپاری سهام شرکا و نیز نحوه سازماندهی آن خواهیم گفت.
۱- اپلیکیشنهای ارتباطی با محوریت شبکههای اجتماعی