شروع کن، رشد کن، تغییرش بده کودکی تا نوجوانی کسبوکار
مرحله ۱، شروع کار: کسبوکار شما در این مرحله، فقط یک ایده برای تولید محصول یا خدمت جدید است. مثل یک نوزاد تازه متولد شده، کسبوکار در این مرحله به مراقبت و توجه دائم نیاز دارد؛ وگرنه بیمار میشود و میمیرد. میتوان آن را مرحله آشناسازی یا آمادهسازی نامید. در این مرحله است که بهعنوان یک بنیانگذار یا کارآفرین یا حتی کارآفرین درونسازمانی، شروع به کشف امکانپذیری و دوام ایده و هدف خود میکنید. در این مرحله، هنوز از جای دیگر درآمد دارید و شاید مذاکراتی را با دوستانتان آغاز کنید که در مراحل بعدی یا عضوی از تیمتان شوند یا در تاسیس شرکت به شما کمک کنند.
کاری که باید در این مرحله انجام دهید این است که «چشمانداز محصول» داشته باشید و آماده شوید تا به تناسب محصول/ راهحل برسید؛ یعنی جستوجویی را شروع کنید که در مرحله بعد اتفاق میافتد. این مرحله وقتی به پایان میرسد که بتوانید درصد کوچکی از زمان و منابع را تامین کنید تا تحقیقات تکمیلی را شروع کنید و وارد بازی واقعی شوید.
مرحله ۲، اعزام به سفر: این مرحله دوران کودکی استارتآپ شما است. در این مرحله، همه کاری انجام میشود تا دوامپذیری ایده چک شود و کودک زنده بماند. در این مرحله، شما به یک بنیانگذار کسبوکار یا رهبر استارتآپ تبدیل شدهاید، چون روشی برای توسعه بیشتر ایده خود پیدا کردهاید. همچنین سرمایهگذاری اولیه از طریق دوستان، خانواده یا یک کارفرمای رسمی انجام شده است.
تمرکز این مرحله، که گاهی از آن بهعنوان «کشف مشتری» یاد میشود، بر تشکیل تیم اولیه همبنیانگذاران، توسعه یک استراتژی و تعریف اولین فرضیات مدل کسبوکار است که باید اعتبارسازی شود. مهمتر از آن، باید بفهمید محصولی که در ذهن دارید، همان چیزی است که مشتریان میخواهند. این کار را باید با گفتوگوهای متعدد با مردم و تست کردن فرضیات خودتان انجام دهید. بخشی از این کار، با ساختن نمونه اولیه سادهای از محصول انجام میشود که به شما امکان میدهد واکنش مشتریهای احتمالی را نسبت به محصولات بسنجید.
این مرحله وقتی به پایان میرسد که تناسب مشکل/ راهحل را تایید کنید؛ یعنی مشکلی را پیدا کردهاید که میخواهید آن را حل کنید و گروهی از کاربران هدف میخواهند برای راهحل شما پول بپردازند.
مرحله ۳، شکلگیری: تنها در این مرحله است که به یک بنیانگذار یا رهبر کسبوکار واقعی تبدیل میشوید. استارتآپ شما حالا تازه راه افتاده و شروع به برقراری ارتباط به زبان خودش میکند؛ البته هنوز به مراقبت روزانه نیاز دارد، درحالی که سعی میکند محیط خود را بشناسد.
در شروع این مرحله، تناسب مشکل/ راهحل را تایید کردهاید که یعنی چراغ سبز را برای ساختن محصول جدید گرفتهاید. اما اول، باید یک ساختار مالکیت درست کنید و توسعه محصول باید توسط بنیانگذاران، دوستان و خانواده یا از طریق عرضهکنندگان، مشتریان اولیه، سرمایهگذاران فرشته یا تیم نوآوری، تامین مالی شود. شما و همبنیانگذاران، در این مرحله در برابر کسبوکار تازه تعهد کامل دارید. بهطور کلی، وقتی بنیانگذاران هنوز نمیتوانند خودشان را برای رها کردن شغل روتینی که دارند متقاعد کنند و منابع خود را صرف شرکت جدید کنند، یعنی ایده آنها آنقدر بزرگ نیست که دیگران به آن اهمیت بدهند.
این مرحله میتواند توافقهای مختلف با سهامداران، سیستم پاداش و مشاورههای حرفهای را دربربگیرد. در پایان این مرحله، به تناسب چشمانداز/ بنیانگذاران رسیدهاید؛ یعنی همبنیانگذاران به این توافق میرسند که برای تحقق چشمانداز شرکت وارد کار بلندمدت شدهاند. تا این مرحله، کودک تازه راهافتاده ممکن است بازیگوشیهایی داشته باشد و از مسیر اصلی دور شود. اما از حالا به بعد، رشد وارد مرحله جدیتری میشود.
مرحله ۴، اعتبارسازی: در این مرحله، کودک یادگیری را شروع میکند. استارتآپ شما کارش را با رسیدن به تناسب محصول/ بازار شروع میکند؛ یعنی اعتبارسازی کلیه فرضیات مدل کسبوکار. این مرحله برای خیلی از استارتآپها، سختترین مرحله است. در این مرحله، سعی دارید فرضیات مدل کسبوکار خود را اثبات کنید تا به اولین نشانههای موفقیت، رشد و درآمدزایی برسید. هر اطلاعاتی را که بتوانید، در مورد مشتریان خود بهدست میآورید و تا جایی که ممکن باشد، در هزینهها صرفهجویی میکنید. نمونه اولیه محصول شما در این مرحله به محصول نهایی نزدیک میشود.
در مرحله اعتبارسازی، علاوه بر موفقیت محصول، اندازه بازار را هم اعتبارسازی میکنید. این مرحله وقتی به پایان میرسد که محصول بهخوبی جا افتاده باشد و بازار بزرگی برای آن فراهم باشد. به هر حال، چون این مرحله جستوجو در قلمرویی ناشناخته است، ممکن است به چند دور تامین مالی اضافه نیاز داشته باشد. در پایان این مرحله، بر چالش تناسب محصول/ بازار غلبه میکنید؛ یعنی محصولی ساختهاید که مشتری خواهان آن است، آن را مورد استفاده قرار میدهد و حتی با خوشحالی به دیگران توصیه میکند.
مرحله ۵، تثبیتسازی: در این مرحله، کودک به مرحله نوجوانی رسیده، اما هنوز آماده رفتن به دبیرستان نیست و باید یاد بگیرد از خودش مراقبت کند. استارتآپ شما زمان صرف میکند تا نواقصی را که در فرآیند آن وجود دارد برطرف کند. وقتی پایهریزی کسبوکار هنوز تمام نشده، آن کسبوکار آماده رشد کردن نمیشود. در این مرحله روی چالش تناسب کسبوکار/ بازار کار میکنید؛ یعنی عبور از فرضیات اعتبارسازی نشده که به کانالهای مشتری، مشارکتهای کسبوکار و دیگر اجزای مدل کسبوکار شما مربوط است. همچنین باید کارها را به یک تیم مدیریتی شایسته که میداند چطور کسبوکار را رشد دهد محول کنید. مراحل اعتبارسازی و تثبیتسازی، دوران ابتدا و انتهای کودکی استارتآپ شما را تشکیل میدهند. بنیانگذاران باید به تمایز این دو مرحله دقت کنند، چون کودکان کمسن و نوجوانان رفتارهای متفاوتی دارند.