قانون اساسی نوآوری دیجیتالی

قسمت صدو  هشتاد و یکم

بسیاری از شما شاید چیزهایی در مورد قانون «مور» شنیده باشید، قانونی که گوردن مور، از بنیان‌گذاران شرکت اینتل حدود ۴۰ سال پیش آن را پیشنهاد داد و باعث شکل‌گیری و گسترش نوآوری‌های متعدد این شرکت طی دهه‌های اخیر شد. به واسطه همین قانون بود که تحولات شگرفی در زمینه قدرت محاسباتی تراشه‌های نیمه رسانا و ابعاد ترانزیستورها چه در شرکت اینتل و چه در دنیای الکترونیک رخ داد. امروزه قانون مور اگرچه در دنیای تکنولوژی‌های دیجیتال همچنان کاربرد و مصداق دارد اما به تنهایی جوابگوی نیازهای دنیای پرسرعت تکنولوژی‌های دیجیتالی نیست.

 دلیل این ادعا آن است که پیشرفت سریع و خیره‌کننده تکنولوژی‌های دیجیتال آن قدر که برای خود شرکت‌ها، مهندسان و حتی ژورنالیست‌ها خوب و سازنده است برای مدیران این شرکت‌ها خوب نیست، چراکه موجب می‌شود آنها از قافله تکنولوژی عقب بمانند و نتوانند روش‌های مدیریتی‌شان را همگام با تحولات و پیشرفت‌های سریع تکنولوژی دگرگون سازند. برای رفع این مشکل، به قانون جدیدی نیاز است که می‌تواند چنین باشد: تکنولوژی به سرعت تغییر پیدا می‌کند؛ اما سرعت تغییر سازمان‌ها خیلی آهسته‌تر از سرعت تغییر تکنولوژی‌هاست.

امروزه تحولات دیجیتالی بیش از آنکه یک چالش فنی برای سازمان‌ها و شرکت‌ها باشند یک چالش رهبری و مدیریتی به حساب می‌آیند که باید فورا به آن رسیدگی شود. در حال حاضر نقش دانش نیروی انسانی در سازمان‌ها به شدت افزایش پیدا کرده و نیروی انسانی نیز چیزی است که به سختی می‌توان آن را کنترل کرد. حال سوال اینجاست که در این دنیای پرهیاهوی یکه‌تازی تکنولوژی و جهش‌های دیجیتالی چگونه می‌توان شرکت‌ها و سازمان‌ها را به سمت نوآوری هدایت کرد و مدیریت نوآوری را تحقق بخشید. در ادامه به چهار توصیه در این زمینه اشاره خواهد شد.

*به سازمان‌تان کمک کنید تا دگرگون شود

به این دلیل که تحولات دیجیتالی بیشتر چالشی مدیریتی به شمار می‌آیند پس یکی از اولویت‌های مدیران باید این باشد که به نیاز و علاقه افرادشان برای تغییر کردن و توانمندسازی سازمان برای تغییر کردن توجه ویژه‌ای داشته باشند. در واقع مدیران دوستدار نوآوری و تحول باید تلاش برای دگرگونی دیجیتالی را از حالت یک پروژه خارج کرده و به یک استراتژی و فرآیند پیوسته و فراگیر تبدیل کنند. تنها در این حالت است که آنها می‌توانند بستر مناسبی برای نوآوری‌های دیجیتالی در سازمان‌های تحت رهبری‌شان ایجاد کنند و سازمان‌هایی واقعا نوآور پدید آورند.

*دیدگاه‌ها را تغییر دهید

اغلب کارکنان به‌صورت خواسته یا ناخواسته، تغییر و دگرگونی را دوست ندارند مگر آنکه مزایای این تغییر و تحولات برای آنها روشن شود و به اثبات برسد. علاوه‌بر این برای هر تغییری در درجه اول به تغییر دیدگاه‌ها و نگرش‌ها نیاز است و این، وظیفه مدیران و رهبران سازمان است که زمینه این تغییر نگرش و دیدگاه‌ها را فراهم آورند. هنگامی که کارکنان یک سازمان به این نتیجه برسند که تغییر خوب و ضروری است آن گاه آنها خود برای اجرایی کردن تغییرات پیش‌قدم می‌شود. بنابراین مدیران برای اجرای درست و کامل تحولات نوآورانه نیازی ندارند که کارکنان را تحت فشار قرار دهند بلکه کافی است به آنها بقبولانند که در شرایط پس از پیاده‌سازی تغییرات، آنها وضعیت بهتری پیدا خواهند کرد و آن شرایط با توانمندی‌ها و خواسته‌های آنها تناسب بیشتری دارد.

*از کارکنان‌تان بخواهید تا سیستم‌های پیشین را به تدریج کنار گذارند

پس از آنکه دیدگاه‌ها و نگرش‌های کارکنان در مورد تحولات آتی تغییر پیدا کرد نوبت به کنار گذاشتن روش‌ها و سیستم‌های قدیمی می‌رسد. مدیران باید به این واقعیت توجه داشته باشند که به فراموشی سپردن روش‌ها و رویه‌هایی که سال‌ها به کار گرفته شده و افراد به آن خو گرفته‌اند کاری دشوار و پیچیده است و این طور نیست که به سادگی بتوان با بخشنامه و تهدید و تطمیع افراد را به سمت استفاده از روش‌های جدید و نوآورانه هدایت کرد. در واقع در اینجا باید بیشتر از قدرت نرم استفاده کرد، نه قدرت سخت مدیریتی. در اینجا هم مدیران باید اولویت خود را بر شناساندن مزیت‌ها و پتانسیل‌های روش‌ها و مسیرهای جدید و نوآورانه قرار دهند و به آنها اثبات کنند که سیستم قبلی در مقایسه با سیستم جدید از قابلیت‌های کمتر و ریسک بیشتری برخوردار بوده و با پیاده‌سازی سیستم جدید، شرایط به‌طور حتم بهتر و مطلوب‌تر خواهد شد.

*نحوه تعاملات و ارتباطات درون سازمانی را تغییر دهید

یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های بسیاری از شرکت‌های بزرگ و نامدار جهان در سال‌های اخیر این بوده که اغلب آنها در زمینه ایجاد تعامل و هماهنگی بین واحدهای مختلف خود با بخش فناوری اطلاعات یا IT سازمان به مشکل برخورده‌اند. این مشکل از آنجا ناشی می‌شود که جنس کارکردها و عملکرد بخش فناوری اطلاعات با سایر بخش‌ها یک تفاوت اساسی دارد و آن هم اینکه سرعت و دامنه تغییر و تحولات در سیستم‌ها و رویکردها و رویه‌های این بخش به سرعت برق و باد بوده و تا سایر بخش‌های یک سازمان بخواهند خود را به یک سبک ارتباط و تعامل با این بخش سازگار سازند رویه‌ای جدید و سیستمی متفاوت باسیستم قبلی در بخش IT سازمان حاکم می‌شود و همین مساله کار را برای کلیت سازمان دشوار می‌سازد. در این میان، فقط مدیریت سازمان است که می‌تواند با اتخاذ رویکردهای هوشمندانه و هدفمند و با طراحی سیستم‌های ارتباطی منعطف و پویا از بروز بی‌نظمی و ناهماهنگی در درون سازمان در تعامل با بخش IT جلوگیری کند. مشارکت دادن کارکنانی از سایر بخش‌های سازمان در پروژه‌های در حال اجرا و آتی بخش IT و همچنین اطلاع‌رسانی پیوسته و دقیق در مورد برنامه‌ها و رویکردهای جدید و آینده بخش فناوری اطلاعات می‌تواند در بهبود شرایط و کاستن از ناهماهنگی‌ها و اختلالات درون‌سازمانی موثر باشد.

alavitarjomeh@gmail.com