هوشیار و در صورت نیاز به دنبال مشاوره قانونی باشید
مایکل لوپز، یک نویسنده آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی، متخصص در زمینه سلامتی و تندرستی، به خوبی میداند اینکه مشتری دستمزد یک فریلنسر را ندهد، شبیه چیست. سال گذشته، او موافقت کرد تا برای یک شرکت تسهیلات ترک مواد مخدر که شبکهای از مراکز درمانی داشت کار کند. او در گذشته کارهای کوچکی برای این مشتری انجام داده بود؛ اما ماموریت جدید بسیار بزرگتر بود. این پروژه دو ماه طول کشید و تغییر خوبی برای مایکل بهشمار میرفت. او کار را تمام کرد و یک صورتحساب ارائه داد. اما پاسخی از شرکت دریافت نکرد؛ بنابراین یک هفته بعد با ایمیل، کارش را پیگیری کرد.
مایکل لوپز، یک نویسنده آگهیهای تجارتی و مطالب تبلیغاتی، متخصص در زمینه سلامتی و تندرستی، به خوبی میداند اینکه مشتری دستمزد یک فریلنسر را ندهد، شبیه چیست. سال گذشته، او موافقت کرد تا برای یک شرکت تسهیلات ترک مواد مخدر که شبکهای از مراکز درمانی داشت کار کند. او در گذشته کارهای کوچکی برای این مشتری انجام داده بود؛ اما ماموریت جدید بسیار بزرگتر بود. این پروژه دو ماه طول کشید و تغییر خوبی برای مایکل بهشمار میرفت. او کار را تمام کرد و یک صورتحساب ارائه داد. اما پاسخی از شرکت دریافت نکرد؛ بنابراین یک هفته بعد با ایمیل، کارش را پیگیری کرد. باز هم با پاسخ روبهرو نشد. بعد از دو هفته، با تلفن شروع به پیگیری کرد. اما باز هم با عدم پاسخگویی مواجه شد. مایکل میگوید «پس از ۴ هفته، با یک تماس و ایمیل دیگر کارم را پیگیری کردم و به من گفته شد که آنها مشغول کار روی پرداخت و بازبینی کار من هستند.» «آنها همچنین به من گفتند که احساس نمیکنند از نتایج ارائه شده استفاده کنند، بنابراین مطمئن نیستند که پرداخت کامل منصفانه باشد.» او متعجب، عصبانی و دلخور شده بود. او میگوید «خیلی غمگین و ناراحت شدم.
اما در نهایت به این احساس غم و ناامیدی در خودم پایان دادم. بله آنها در اشتباه بودند؛ اما چیزهای زیادی هم بود که من اشتباه انجام داده بودم.» بهعنوان مثال، او بدون قرارداد کار میکرد. او میگوید: «قرارداد چیزی بود که من میدانستم به آن نیاز دارم.» خوشبختانه هماتاقی مایکل یک حقوقدان بود. مایکل به یاد میآورد که هماتاقی وکیلش یک نامه به مشتری او نوشت با این مضمون که یا حقوق مایکل را پرداخت کنند یا وارد اقدام قانونی خواهند شد. یک هفته بعد، مشتری موردنظر از مایکل عذرخواهی کرد و وجوهی برای پرداخت به او داد. او میگوید: «فکر نمیکردم جنگیدن با آن ارزش داشته باشد.» اما این کار یک کمک بود. مدتی نهچندان بعد، مایکل از ابزارهای «اتحادیه فریلنسرها» و « Legal Zoom» استفاده کرد تا یک قرارداد الگو برای ماموریتهای آیندهاش بنویسد. او از آنچه در شرکت تسهیلات ترک مواد مخدر بر او گذشت بهعنوان یک تجربه «سخت» یاد میکند. او میگوید: «من از آن زمان به بعد قراردادهای خود را به روز کردم و اکنون سیاست پرداختی بسیار سختی دارم.» «اگر یک مشتری نمیخواهد به آن وفادار بماند، من هم با او کار نخواهم کرد. این بخشی از واجد شرایط بودن مشتریان با کیفیت است.»
ارسال نظر