امی زیاری، پس از سه سال کار در Bateman Group، یک آژانس روابط عمومی واقع در سان‌فرانسیسکو، این شرکت را ترک کرد؛ چون به «اشکال استارت‌آپی» آن پی برد و تجربیات حرفه‌ای ورای روابط عمومی می‌خواست.اما او در نهایت دلش برای فرهنگ بیتمن و اهمیت آن در مشاوره تنگ شد. او در سال ۲۰۱۵ به این شرکت بازگشت. امی می‌گوید «گرچه مسیر حرفه‌ای من یک مسیر عادی نبوده است؛ اما خوشحالم که شرکت را ترک کردم. حتی الان خوشحال‌ترم که به این شرکت برگشته‌ام.»به گفته او بازگشت به کارفرمای سابق او بهترین تصمیم حرفه‌ای‌اش بوده است.

امی می‌گوید «یکی از جذاب‌ترین جنبه‌های بازگشت این بود که شرکت به‌طور قابل‌توجهی رشد کرده بود؛ اما اکثر رهبران ارشدی که من با آنها آشنایی داشتم در شرکت حفظ شده بودند.» «بنابراین برای من این بهترین سناریو بود: ویژگی‌ها و ارزش‌های شرکت همان بودند؛ گرچه موفقیت شرکت و فرصت‌های آن گسترش یافته بود.»هنوز چیزهای زیادی برای بهره‌برداری وجود داشت. او مجموعه متفاوتی از مشتریان داشت و شرکت در دوری او، فرآیندها و برنامه‌های جدید بسیاری را ایجاد کرده بود. «منابع و اسناد جدید بسیار زیادی وجود داشت که برای کمک به پرسنل در نقش‌های متفاوت هدف‌گذاری شده بود؛ منابعی که زمانی که برای بار اول آنجا بودم وجود نداشت.»همچنین امی خود را به عنوان یک رهبر ارشد در سازمان دوباره تثبیت کرد. زمانی که او بیتمن را ترک کرد، عنوان او مشاور ارشد بود. او به عنوان مدیر محتوا و استراتژی رسانه به شرکت بازگشت. امی که اکنون به سمت نایب‌رئیسی دست یافته است، می‌گوید «من از هر فرصتی استفاده می‌کنم تا کار فوق‌العاده‌ای انجام دهم و به رهبر سازمانی ارشد نشان دهم که بازگرداندن من، انتخاب درستی بوده است.»

او همچنین از اشتراک دیدگاه و دانش خود اطمینان یافت. طی سال‌هایی که او از شرکت دور بود، در مورد بهینه‌سازی موتورهای جست‌وجو و بازاریابی آنها بسیار آموخت. او می‌گوید «اینها موضوعاتی نیست که اکثر افراد در شرکت ما در مورد آنها تجربه داشته باشند.» او می‌افزاید «زمانی که افراد در این حوزه‌ها مشاوره می‌خواهند، من داوطلب این کار می‌شوم.» «مردم به‌طور کلی سپاسگزار کمک شما هستند.» زمانی که همکاران از او در مورد علت ترک شرکت می‌پرسیدند، او صادقانه پاسخ می‌داد. او می‌گوید «من حقیقت را به آنها می‌گفتم، اینکه عاشق شرکت بودم؛ اما می‌خواستم تجربه کار در یک استارت‌آپ را به‌دست آورم.» این تجربه همچنین اثر مثبتی بر چگونگی مدیریت او دارد. او می‌گوید «من اکنون به زیردستانم می‌گویم: حقیقت این است که اکثر افراد سرانجام می‌خواهند شرکت را ترک کنند؛ بنابراین بهتر است به‌جای ترس از آن، این واقعیت را بپذیرید.»