10 اصل راهبردی برای مدیران تازه کار

نویسنده: بیل کوهن

مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

می‌گویند تجربه مانند شانه‌ای است که زندگی بعد از ریختن موهایتان به شما هدیه می‌کند و این حکایت مدیرانی است که باید مدت‌ها مدیریت کنند تا به تجربه و پختگی کافی برای مدیریت کردن برسند و چه بسا بسیاری از آنها در این مسیر و پیش از رسیدن به بلوغ مدیریتی مجبور شوند از دنیای مدیریت خداحافظی کنند. با این همه می‌توان مدیران تازه‌کار و کم‌تجربه را به ابزارها و دانشی مجهز کرد که مانند دندانه‌های شانه تجربه عمل می‌کنند و با استفاده بهنگام از آنها می‌توان موفقیت‌های بزرگی را به‌وسیله مدیران جوان و تازه‌کار رقم زد. در اینجا به ۱۰توصیه کاربردی و ارزشمند برای این گروه از مدیران اشاره شده است.

1) کاملا متعهد به هدفی مشخص باشید. شما نمی‌توانید به‌جایی که می‌خواهید برسید، وقتی که نمی‌دانید آنجا کجاست. هدف شما باید دقیقا مشخص شود و بعد از آن باید کاملا به آن هدف متعهد باشید. یکی از اشتباهات اغلب مدیران تازه‌کار به متزلزل بودن و از این شاخه به آن شاخه پریدن آنها مربوط می‌شود. اغلب این مدیران به اشتباه فکر می‌کنند که تغییر پی در پی مسیر حرکت و تعویض پروژه‌ها و رویکردها علامت خلاق بودن و نوآوری است، در حالی که به هیچ‌عنوان چنین نیست و تعهد داشتن به هدف از پیش تعیین‌شده از ضروریات مدیریت موفق به حساب می‌آید.

2) ابتکارعمل را در دست بگیرید و آن را حفظ کنید. دلیل اصلی این موضوع این است که نه‌تنها در کسب‌وکار، بلکه در زندگی هم رقابت وجود دارد. چه بسیار ایده‌های فوق‌العاده‌ای که به دلیل تاخیر در عملی شدن و تبدیل به محصول شدن هدر رفته‌اند یا اینکه از سوی فرد یا شرکت دیگری به بهره‌برداری رسیده‌اند و شخص دیگری این کار را انجام داده و فرد بسیار موفقی شده است. تفکرات و برنامه‌ریزی‌ها اگر منجر به اقدامی عملی نشوند، بی‌ارزش هستند بنابراین اگر فردی ابتکار عمل را در دست نگیرد و آن را حفظ نکند، یک رقیب این کار را انجام می‌دهد.

3) صرفه‌جویی کنید تا منابع خود را افزایش دهید. نمی‌توانید در همه‌جا نیرومند باشید. این ایده برای صرفه‌جویی کردن یا از بین بردن اتلاف وقت یا منابع در موقعیت‌های بی‌اهمیت ضروری است. مدیران جوان و کم‌تجربه در ماه‌ها و سال‌های اولیه مدیریتشان دست به کارهایی می‌زنند که به نوعی آزمون و خطا بوده و موجب از بین رفتن منابع مادی و معنوی سازمان‌ها و شرکت‌های تحت رهبری‌شان می‌شود، در حالی که آنها می‌توانند با صرفه‌جویی در منابع مالی، انرژی و مهم‌تر از همه نیروی انسانی، روی اولویت‌های اصلی تمرکز کنند و آنها را با صلابت و اقتدار تمام به انجام برسانند.

4) از تعیین موقعیت راهبردی استفاده کنید. برای رسیدن به هدف راهبردی، نیاز مبرمی به حرکت ماهرانه نسبت به تغییرات محیطی یا تغییرات غیرمنتظره دیگر دارید. ممکن است نیاز به اصلاح رویکرد و موقعیت نهایی خود داشته باشید، حتی وقتی که در حال رسیدن به هدف خود هستید، به همین دلیل اگر آنچه شما انجام می‌دهید کاربردی ندارد، نیاز به تغییر راهبردهایتان دارید.

5) کارهای غیرمنتظره انجام دهید. وقتی با دیگران رقابت دارید، بسیار موثر است که رقبا را شگفت‌زده کنید و کاری غیرمنتظره انجام دهید. شرکت سونی این کار را با استفاده از ترانزیستور انجام داد. گرچه ترانزیستور در آمریکا اختراع شده بود، اما شرکت‌های آمریکایی همچنان به فناوری لوله خلأ پایبند بودند و برآورد می‌کردند که ترانزیستور نمی‌تواند برای سال‌های متوالی سودده باشد و به همین جهت آن را به‌کار نبردند. اما سونی با به‌کارگیری ترانزیستور در محصولاتش ظرف دو سال، رادیو ترانزیستوری قابل حملی را ساخت که به سرعت رقیبان را از میدان رقابت خارج کرد.

6) مواردی را ساده نگه دارید. اگر می‌خواهید کمتر دچار اشتباه شوید، راهبرد خود را ساده نگه دارید. راهبردها و مفاهیم برتر آنهایی هستند که هرگز منجر به پیچیدگی بسیار نمی‌شوند و اجرای آنها ساده است. مدیران جوان در بسیاری موارد بر پیچیدگی زیاد و اجرای پروژه‌های پیچیده تاکید می‌کنند و به این وسیله می‌کوشند نقش و جایگاهشان را در شرکت و در مقابل دیدگان سهامداران برجسته کنند. اما از این مساله غافل هستند که کارها و پروژه‌های ساده و سهل‌الوصول بهتر و سریع‌تر پیش می‌روند و مدیریت آنها برای مدیران به‌ویژه آنهایی که تجربه چندانی در زمینه مدیریت ندارند، آسان‌تر خواهد بود.

7) همزمان جایگزین‌های چندگانه‌ای را تهیه کنید. چون مطمئنا برخی اقدام‌های ناشی از تصورات شما درست از آب درنمی‌آیند، پس باید همیشه «طرح B» را داشته و آماده اجرای آن باشید. همیشه به یاد داشته باشید که اگر یک ایده کار نمی‌کند، هدف را رها نکنید، بلکه با جایگزین آن پیش بروید. اصرار بی‌مورد برخی مدیران جوان بر اجرای یک پروژه صرفا با یک روش می‌تواند به شکست‌های فاحش و از میان رفتن حیثیت و اعتبار کاری آنها منتهی شود.

8) مسیر غیرمستقیم به هدفتان را پیش بگیرید. راهبردی را مورداستفاده قرار دهید که ممکن است تفاوت ایجاد کند. برای مثال، شرکت سونی ترانزیستور را در محصولات خود به‌کار برد و مزایای آن را نشان داد و مستقیما به سراغ تولید ترانزیستورهای متفاوت نرفت. مدیران جوان و کم تجربه باید همیشه به‌یاد داشته باشند که مسیر مستقیم همیشه بهترین مسیر نیست، بلکه مسیرهای غیرمستقیم، متفاوت و خلاقانه می‌توانند به موفقیت‌های بزرگ منتهی شوند.

9) زمان‌بندی و تعیین مسیر را تمرین کنید. اجرای راهبرد درست در زمان اشتباه یا مسیر اشتباه می‌تواند به حدی بی‌اثر باشد که انگار خود آن راهبرد اشتباه بوده است. ذهن مدیران جوانی که به تازگی از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده‌اند، سرشار از ایده‌ها و اطلاعات جدیدی است که می‌تواند راهبردهای فوق‌العاده‌ای را شکل دهد اما نکته مهم در اینجا این است که بهترین راهبردها چنانچه در زمان و مکان نامناسبی به مرحله اجرا درآیند، نه‌تنها مفید نخواهند بود بلکه اثر معکوسی خواهند داشت.

10) جور دیگر قضایا را ببینید. یکی از رازها و دلایل اصلی موفقیت بسیاری از مدیران و رهبران تاثیرگذار جهان در ویژگی خاص بودن و جور دیگر دیدن آنها نهفته است. تجربه نشان داده که اگر مدیری بخواهد صرفا با پیروی از روش‌های موفق پیشین به موفقیت برسد، یا اصلا موفق نخواهد شد و شکست خواهد خورد و یا اینکه یکسری موفقیت‌های کوچک و کم‌اهمیت را به‌دست خواهد آورد که چنین موفقیت‌هایی در دنیای پرتکاپو و سرشار از رقابت‌ها و تحولات سریع محلی از اعراب نخواهد داشت.

منبع: Business Insider