مدل موسسه خیریه فورد در رسیدن به بازدهی مالی و اجتماعی
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
موسسه خیریه فورد در نظر دارد در کنار اعطای کمکهای بلاعوض، اطمینان یابد که کمکهای آن در جاهایی سرمایهگذاری میشود که اثر مثبتی داشته باشند. ابتدا توضیحی در مورد «سرمایهگذاری تاثیرگذار» را لازم میدانیم. Impact Investing یا سرمایهگذاری تاثیرگذار به سرمایهگذاریهایی اشاره دارد که روی شرکتها و سازمانهایی انجام میشود که علاوهبر بازدهی مالی یک تاثیر اجتماعی یا محیطزیستی قابلسنجش و مفید نیز ایجاد کند. موسسه خیریه فورد برای عدالت اجتماعی، مانند بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ با اهداف انساندوستانه، تقریبا ۵ درصد درآمد سالانه خود را در امور خیریه صرف میکند و این در حالی است که باقی آن را برای اطمینان از اینکه این شرکت خواهد توانست آن هزینهها را جبران کند و برای همیشه فعالیت کند، دوباره بهکار میگیرد.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
موسسه خیریه فورد در نظر دارد در کنار اعطای کمکهای بلاعوض، اطمینان یابد که کمکهای آن در جاهایی سرمایهگذاری میشود که اثر مثبتی داشته باشند. ابتدا توضیحی در مورد «سرمایهگذاری تاثیرگذار» را لازم میدانیم.Impact Investing یا سرمایهگذاری تاثیرگذار به سرمایهگذاریهایی اشاره دارد که روی شرکتها و سازمانهایی انجام میشود که علاوهبر بازدهی مالی یک تاثیر اجتماعی یا محیطزیستی قابلسنجش و مفید نیز ایجاد کند. موسسه خیریه فورد برای عدالت اجتماعی، مانند بسیاری از سرمایهگذاران بزرگ با اهداف انساندوستانه، تقریبا ۵ درصد درآمد سالانه خود را در امور خیریه صرف میکند و این در حالی است که باقی آن را برای اطمینان از اینکه این شرکت خواهد توانست آن هزینهها را جبران کند و برای همیشه فعالیت کند، دوباره بهکار میگیرد.
کل درآمد این شرکت حدود ۱۲ میلیارد دلار است که به این معنا است که سالانه حدود ۶۰۰ میلیون دلار برای برنامههای خیریه وجود دارد. یعنی ۹۵ درصد پول این موسسه در سهام، سرمایهگذاری خصوصی، املاک و مستغلات و سرمایهگذاری مخاطرهپذیر صرف میشود و نه بر همان مسوولیتهای اجتماعی که این موسسه زمان اهدای این کمکها بر آنها پافشاری میکرد.
در سالهای اخیر دارن واکر، رئیس این موسسه، از این عدم توازن که از دید او یک «قطع ارتباط کلاسیک» موثر بر موسسات دارای توان مالی بالا ولی بیتفاوت مانند فورد به حساب میآید، ابراز نارضایتی کرده است. او میگوید «بدون گسترش بخشی از این ۹۵ درصد موفق به حل مشکلات بزرگ نخواهیم شد.» «بنابراین آنچه به آن امیدوارم این است که ما در حال رسیدن به یک نقطه عطف هستیم؛ یک نقطه شروع که در آن حرکت آنی به سمت یک گفتوگوی نرمال درباره چگونگی استفاده موسسات از کمکهای ما از حاشیه به متن در حال شکل گرفتن است. برای مدت زمان طولانی این مساله کنار گذاشته شده بود. من فکر میکنم زمان آن فرارسیده است تا این مساله را موردتوجه قرار دهیم و ظرفیت استفاده از کمکهای مالی خود برای پیشرفت در ماموریتمان را اثبات کنیم.» برای این هدف، واکر برنامههایی برای استفاده از یک میلیارد دلار کمک این موسسه در دهه بعد بر سرمایهگذاریهای مرتبط با این ماموریت را اعلام کرد. سرمایهگذاریهایی در پروژههایی که بازدهی موردنیاز فورد را ایجاد میکند؛ اما همچنین از مسائلی مانند مسکن ارزان یا خدمات مالی بهتر برای اقشار کمدرآمد نیز حمایت میکند.
منطق این قضیه با جزئیات در پستی در وبلاگ Equals Change فورد تحت عنوان «رها کردن قدرت بخشش چالش بزرگ بعدی برای بشردوستی» توضیح داده شده است. این تعهد فورد را به بزرگترین موسسه خصوصی تبدیل کرده است که در این زمینه فعالیت میکند.طبق گزارش شبکه سرمایهگذاری تاثیرگذار جهانی (GIIN) که یک گروه صنعتی است که روند بازار را دنبال میکند، سرمایهگذاری تاثیرگذار به سرعت رشد داشته است. در شبکه آن به تنهایی، بالای ۲۵۰۰ سرمایهگذار متفاوت وجود دارند که با بیش از ۴۰۰ صندوق همکاری میکنند که اندازه آنها بعد از دو سال همکاری در سال ۲۰۱۶ از ۱۵ میلیارد دلار به بیش از ۷۷ میلیارد دلار رشد داشته است. خاویر دی سوزا بریگز، نایبرئیس موسسه فورد برای فرصت اقتصادی و بازارها، ارزش این بازار نوظهور برای سرمایهگذاریهای تاثیرگذار را بیش از یک تریلیون دلار برآورد میکند؛ چرا که مدیران صندوقهای بازنشستگی، صندوقهای سرمایه حکومتی و افراد با دارایی زیاد به آن توجه نشان دادهاند. بنابراین این بازار برای ورود وسیعتر سرمایهگذاران باز شده است.
واکر چند ماه پیش، زمانی که سعی در حل این مشکل فورد داشت، زمینه را برای این نوع از دگرگونی آماده کرد. شکایت او از این بود که یک احساس خودبینی اغلب موسسان را از بازبینی اثر کارشان دور میکند. اکنون هدف اثبات پتانسیل این نوع جدید از سرمایهگذاری است، به طوری که سایر ایفاگران، بهخصوص موسسان، درحالیکه بازگشت سرمایه ایجاد میکنند، از پولشان استفاده بهتری میکنند. چنین حرکتهایی منجر به یک نقص اساسی در مدل ناپایدار خیریه میشود. درحالیکه برخی سازمانها با صرف کمکهای خود برای ایجاد اثرات بزرگتر و فوریتر به یک تفکر کوتاهمدت تبدیل شدهاند؛ بسیاری از گروهها هنوز از مدل سنتی پیروی میکنند: تخصیص میزان مشابه در هر سال همزمان با افزایش پیچیدگی چالشهای جهانی. واکر میگوید «باید ایدههای سنتی خود در مورد چگونگی سرمایهگذاری را رها کنیم و با مسوولیت و محتاطانه آن را انجام دهیم.» هدف فورد ایجاد مدل بزرگتری است که نشان دهد شما میتوانید با دادن شانسی به موسسات برای حضور همیشگی گرچه با ایجاد تغییر از طریق استراتژیهای سرمایهگذاری، بهطور همزمان به یک بازدهی مالی جذاب و یک بازدهی اجتماعی دست یابید.
فورد بخش زیادی از وجوه غیرقابل بازیابی را به علل مختلف اختصاص میدهد و این دلیلی است که چرا آنها باقی کمکهای خود را در جای دیگر سرمایهگذاری میکنند. اما طی پنج دهه گذشته، آنها سرمایهگذاریهای گروهی بر مبنای برنامه انجام دادهاند که مربوط به مسائلی مانند توسعه شهری، مالکیت مسکن و سرمایهگذاری خرد به امید ایجاد تغییر و جبران هزینه اولیه میشود. به عبارتی این برنامه اولیه گروه بود. تفاوت این است که آنها نه میلیاردها دلار بلکه میلیونها دلار خرج کرده بودند؛ بنابراین میتوانند از عهده برنامههای جاهطلبانه بربیایند. بسیاری از دیگر سرمایهگذاران همانطور که واکر خاطرنشان میکند از جمله موسساتی مانند Rockefeller، Kellogg، MacArthur و گیتس نیز به دنبال این فضا هستند. همچنین یک شبکه رسمی از گروهها به نام Mission Investors Exchange وجود دارد که در حال ترکیب شیوهها و روشها برای ایجاد دانش بیشتر در مورد بازار هستند. فورد در نظر دارد روشهای خود را جمعآوری کند و آنها را مرحله به مرحله به اشتراک بگذارد.
تاکنون حداقل یک نکته برای کارآفرینان نوظهور وجود دارد. دیسوزا بریگز میگوید «همواره این پرسش مطرح خواهد شد که در مورد تاثیر اجتماعی چه فکری میکنید؟ در مورد خط سود مالی چه فکری میکنید؟» امید است که مخارج فورد محیطی به صورت «تقویت متقابل» ایجاد کند؛ به این معنی که هر چه افراد بیشتری از سود غیرمترقبه در فعالیتهای خوب اجتماعی آگاه شوند، در نتیجه سرمایهگذاران بیشتری شرکتهای خود را ساختاربندی خواهند کرد. واکر میافزاید «ما به تشویق فرصتهای سرمایهگذاری و توسعه محصول بیشتر امیدواریم.»
منبع: Fastcompany
ارسال نظر