عدم توازن فرهنگی و تضعیف خلاقیت در محیط کار
نویسنده: Michael Blanding
مترجم: احسان زائری
Ehsan. zaeri@mail. um. ac. ir
مدیریت اصطکاک فرهنگی نه تنها محیط کار هماهنگتری را پدید میآورد، بلکه تضمینی برای بهدست آوردن مزیتهای خلاقیت نهفته در چند فرهنگ گرایی است. واضح است که در محیط کاری جهان امروز شرکتها برای کسب موفقیت، احتیاج به تنوع فرهنگی در تیمهای کاری دارند. مطالعات علمی و عقل سلیم دلالت بر این دارند که استفاده از افراد متفاوت با دیدگاههای مختلف میزان خلاقیت تیمهای کاری را برای حل مسائل افزایش میدهد، البته با در نظر گرفتن این فرض که تمام اعضای این تیمها در یک راستا حرکت میکنند.
نویسنده: Michael Blanding
مترجم: احسان زائری
Ehsan.zaeri@mail.um.ac.ir
مدیریت اصطکاک فرهنگی نه تنها محیط کار هماهنگتری را پدید میآورد، بلکه تضمینی برای بهدست آوردن مزیتهای خلاقیت نهفته در چند فرهنگ گرایی است. واضح است که در محیط کاری جهان امروز شرکتها برای کسب موفقیت، احتیاج به تنوع فرهنگی در تیمهای کاری دارند. مطالعات علمی و عقل سلیم دلالت بر این دارند که استفاده از افراد متفاوت با دیدگاههای مختلف میزان خلاقیت تیمهای کاری را برای حل مسائل افزایش میدهد، البته با در نظر گرفتن این فرض که تمام اعضای این تیمها در یک راستا حرکت میکنند. اما اگر فرض مذکور برقرار نباشد چه اتفاقی رخ خواهد داد؟ قطعا شرکت در معرض تعارضات بین فرهنگی قرار خواهد گرفت و تنشهای به وجود آمده حتی بر کسانی که تنها ناظر این رفتارها هستند اثرات نامطلوبی به جا میگذارد.
پروفسور روی چاو، استادیار مدرسه کسبوکار هاروارد، در خلال تهیه طرحی در مورد شرکت چینی اپرل که کارمندان آن از کشورهای گوناگونی مثل هنگکنگ، چین، آلمان و فرانسه هستند با چنین سوالاتی مواجه شد. پروفسور چاو شاهد بروز برخی تنشها و سوءتفاهماتی بود که بر اساس اختلافات فرهنگی رخ میدادند، هرچند که این اختلافات از نظر کارمندان این شرکت امری عادی تلقی میشد، اما تاثیر این موضوع بر کسانی که غیرمستقیم شاهد بروز این مسائل بودند نظر آقای چاو را به خود جلب کرد. پروفسور چاو این مشکل را با محیط کار خصمانه در مواردی همچون آزار و اذیت جنسی یا تبعیض نژادی مقایسه میکند و اذعان دارد که ارزش و کارآیی کارمندانی که حتی مستقیما هدف چنین سوءاستفادههایی نیستند در معرض آسیب قرار خواهد گرفت و برای این موضوع از اصطلاح عدم توازن فرهنگی محیطی استفاده میکند. تاثیرات غیرمستقیم تعارضات فرهنگی همواره وجود دارد. بهعنوان مثال شهروندان ایالات متحده و چین با مشاهده ستیز رهبرانشان، احساس ناخوشایندی نسبت به یکدیگر خواهند داشت. با این تفاسیر چرا چنین چیزی نباید در سازمان و شرکتها رخ دهد؟
پروفسور چاو این مفهوم را در مطالعات متفاوتی به کار گرفت. او در اولین مطالعه از شرکتکنندگان آنلاین خواست تا افراد با اهمیت در شبکه اجتماعیشان را با توجه به پیش زمینه فرهنگی و اینکه آیا نظر مثبتی نسبت به همدیگر دارند، لیست کنند. سپس از آنان خواست تا تمرین ارتباط لغات را انجام دهند و با این روش قابلیت آنها را در ارتباط دادن ایدههای متفاوت بین فرهنگها مقایسه کرد. بعد از بررسی پاسخها معلوم شد کسانی که افراد بیشتری از فرهنگهای مختلف با نظر غیر مثبت نسبت به همدیگر را در شبکه اجتماعی خود داشتهاند در این آزمون ۲۳ درصد از دیگران بدتر بودهاند. به نظر پروفسور چاو این موضوع منطقی به نظر میرسد، درست مثل کودکی که با مشاهده اختلافات والدین خود، ازدواج را موضوعی چالشبرانگیز و سخت تلقی میکند. کسانی که شاهد اختلاف و تعارض در اطراف خود هستند با درگیر کردن افراد از فرهنگهای مختلف در ذهن خود این ایده را پرورش میدهند که مفاهیم و ایدهها در فرهنگهای مختلف ناسازگار هستند و به راحتی قابل جمع نخواهند بود.
در دومین مطالعه از شرکتکنندگان خواسته شد دو نفر از دوستان یا آشنایان را که پیشزمینه فرهنگی یکسان یا متفاوت و همچنین ارتباط مطلوب یا نامطلوبی با دیگران داشتهاند را به خاطر آورند. سپس از آنان خواسته شد طرح تجاری پروفسور چاو در مورد خانه مد چین را مطالعه کرده و سپس ایدههای خود را در مورد ترکیب مدهای غربی و آسیایی برای کلکسیون سال بعد ارائه کنند. وقتی متخصصان طراحی به بررسی خلاقیت در ایدهها پرداختند، مشخص شد که کمترین خلاقیت در ایدهها متعلق به کسانی است که دو نفر از آشنایان با پیش زمینه فرهنگی متفاوت و ارتباط نامطلوب با دیگران را به خاطر آوردهاند. بهعنوان انسان ما توجه بیشتری به اطلاعات منفی نشان میدهیم، چرا که این اطلاعات نمایانگر سیگنالهای خطر هستند. جالب توجه است که عدم توازن فرهنگی محیطی از میزان خلاقیت میکاهد اما هماهنگی فرهنگ محیطی خلاقیت را افزایش نمیدهد. این موضوع نشاندهنده طبیعت انسان است. به گفته پروفسور چاو، انسان توجه بیشتری به اطلاعات منفی نشان میدهد چرا که این اطلاعات نشاندهنده سیگنال خطر هستند. اطلاعات مثبت وزن کمتری به خود اختصاص میدهند. پروفسور چاو در مطالعه آخر مفهوم عدم توازن فرهنگی محیطی را کمی بیشتر میشکافد. این بار شرکتکنندگان، فیلمی از تعامل دو نفر در یک موقعیت تجاری را تماشا کردند. در ۶ سناریوی ممکن افراد با فرهنگ یکسان یا متفاوت در تعاملی مثبت، منفی و خنثی نشان داده میشوند. بعد از دیدن این ویدئو اطلاعاتی مربوط به دو فرهنگ مختلف به شرکتکنندگان داده شد. بعد از قرار گرفتن در معرض این شرایط افراد درگیر با این موضوع نمیدانستند که شرکتکنندگانی که عدم توازن فرهنگی محیطی را تجربه میکنند به نسبت کسانی که در معرض هماهنگی فرهنگی یا تعامل خنثی هستند، در این آزمون از نظر خلاقیت ۲۴ درصد ضعیفتر عمل میکنند.
برخوردهای فرهنگی
مطالعات مذکور برای کسانی که در محیطهای تجاری و متنوع از نظر فرهنگی مشغول به کار هستند نشاندهنده ریسک قرار دادن افراد با فرهنگهای ناهمسان در کنار یکدیگر است و همچنین اهمیت وافر ایجاد محیطی که تعارضات فرهنگی را حداقل سازد. بروز تعارضات فرهنگی در محیطی که افراد از فرهنگهای مختلف در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند تا حدی اجتناب ناپذیر است، اما مساله اساسی چگونگی مواجهه با این تعارضات است. در بسیاری اوقات دیده میشود که مدیران بدون ایجاد پیوندهای مناسب بین افراد با فرهنگهای مختلف سعی در استفاده از آنان در کنار یکدیگر دارند. همان طور که پروفسور چاو در مطالعات قبلی خود نشان داده است، آگاهی افراد از مفروضات و تعصبات فرهنگی خود تاثیر بسزایی در بهبود خلاقیت در محیطهای چند فرهنگی دارد. او اذعان دارد که مدیران با تشویق کارمندان خود برای آگاه شدن از تعصباتشان در مورد دیگر فرهنگها میتوانند تاثیرات مخرب عدم توازن فرهنگی را کاهش دهند. برای مثال با تشویق کارمند برای ثبت تفکرات و مشاهدات روزانه خود در دفاتر شخصی. مدیریت اصطکاک فرهنگی نه تنها از تاثیرات مخرب عدم توازن فرهنگی میکاهد، بلکه در استفاده حداکثری از خلاقیت حاصل از تعدد آرا و فرهنگها، مفید واقع میشود.
ارسال نظر