سازماندهی شبکههای مشارکتی در عصر جدید نوآوری
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
سازمانهای فعلی ما باید با جهانی روبهرو شوند که سرشار از اختلالات است؛ جهانی که تغییری بنیادی را میطلبد. سازمانهای ما برای مواجهه با چالشهای متفاوت و انطباق سریع با تحولات، به سازماندهی حول اکوسیستمهایی نیاز دارند که در آن برای پیشرفت در جهان به شدت مرتبط امروز، باید بخشی از یک شبکه همکاری بزرگتر باشند. امروزه سازمانهای بزرگتر چه خود را با تحولات وفق دهند و چه نابود شوند، باید با یک حقیقت مطلق روبهرو شوند: تکنولوژی ابزارهایی برای دگرگونی به آنها ارائه میدهد.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
سازمانهای فعلی ما باید با جهانی روبهرو شوند که سرشار از اختلالات است؛ جهانی که تغییری بنیادی را میطلبد. سازمانهای ما برای مواجهه با چالشهای متفاوت و انطباق سریع با تحولات، به سازماندهی حول اکوسیستمهایی نیاز دارند که در آن برای پیشرفت در جهان به شدت مرتبط امروز، باید بخشی از یک شبکه همکاری بزرگتر باشند.امروزه سازمانهای بزرگتر چه خود را با تحولات وفق دهند و چه نابود شوند، باید با یک حقیقت مطلق روبهرو شوند: تکنولوژی ابزارهایی برای دگرگونی به آنها ارائه میدهد. اما آیا آنها بهعنوان رهبر سازمان، میتوانند افرادشان را با خود همراه کنند؟ باید گفت آنها نیاز به برجستهسازی رهبری سازمانی دارند.
امروزه ساختار کسبوکار ما نمیتواند به تنهایی دوام بیاورد. این ساختار نیاز به گسترش ورای شرکای سنتی خود دارد و باید بیاموزد با طیف جدیدی از شرکا همکاری کند. حتی شرکایی که قبلا رقیب آن بودهاند و به این ترتیب اساسا با جهان متفاوتی که در آن زندگی میکنیم خود را وفق دهد. با این حال، تحول از موقعیت فعلی ارائه محصولات و خدمات ویژه، به یک حالت مشارکتی، یک چالش اضطرابآور است. در این حالت مشارکتی، آنها بخشی از یک اکوسیستم شرکا هستند که تجربیات آنها را منتقل میکنند. این امر چگونگی سازماندهی کسبوکارها را دگرگون کرده است و به تغییر بنیادی نیاز دارد و نیازمند برجستهسازی مدیریت است تا چنین تحولی را برانگیزد. اکوسیستمهایی که نهایتا مدلهای کسبوکار جدید را ایجاد میکنند، اغلب ظرفیت زیادی برای چابکی، آزادی و وابستگی دوطرفه دارند و ارزشها را در میان یک گروه مشابه خودشان به اشتراک میگذارند که همه اینها به این «نیاز به تغییر» مرتبط میشود. یک اکوسیستم که از گروهی بزرگ و متنوع از شرکا ایجاد شده و همه شرکا برای یکدیگر ارزش قائلند و ارزش افزوده ایجاد میکنند، میتواند بسیار مهیج باشد. شرکای شبکهای که در جهت تحول دستورالعملهای موجود در هر سازمان حرکت میکنند، هر یک سهم خود را دارند و تجربه مشتری تازهای ایجاد میکنند که چشماندازی سرشار از نوآوری است.
دلسردکننده بودن سازگار شدن با سیستم مشارکتی
در گذشته، برای رفع نیاز خاص یک سازمان برجسته خود را سازگار میکردیم، چرا که آنها این فرآیند را کنترل میکردند، زنجیره ارزش را دیکته میکردند و نتیجه نهایی را که احساس میکردند نتیجه درستی است تعیین میکردند. اما دیگر اینگونه نیست. امروزه میتوانید نظر متفاوتی داشته باشید؛ اینکه چرا چیزی که آن را ضروری میدانید به تلاش جمعی نیاز دارد و به تنهایی قابل مدیریت نیست، در حالی که مصرفکننده قضاوتکننده نهایی است و نیازهای فراوانی دارد. هر چه ایدهها و مفاهیم تازهتری ظهور میکنند، بیشتر به این موضوع پی میبرید. اما برای برآورده کردن تقاضای رو به افزایش مشتریان، وقتی هر نوع ایده یا مفهومی را مطرح میکنید، هر چه بیشتر به آن واقعیت ببخشید، این ایده با دادهها، انرژی و درک جدید تغییر میکند؛ اما این امر نیاز به تعهد و همکاری بیشتر برای رفع نیازهای فزاینده تجربه مشتری دارد.
موقعیت کنونی سابقه شما خواهد بود
وعده نوآوری باید واضح باشد. این وعده اجازه نوآوریهای موفقیتآمیز بیشتر، به چالش کشیدن وضعیت موجود برای دستیابی به مزیت رقابتی قابلتوجه را میدهد، اما بهطور مداوم سازمانها را از حوزه امن موجودشان خارج میکند. این وعده نیاز به سطح بسیار متفاوتی از رهبری متمرکز دارد که میخواهد تغییرات و ریسکهای پیشرو را پشت سر بگذارد. موقعیت فعلی هیچ جایی برای مخفی شدن ارائه نمیدهد.تغییر موقعیت کنونی دشوار است. مشاهده چیزی کاملا متفاوت در یک مفهوم بزرگتر و در یک روند اشتراکیتر نیاز به تغییرات اساسی در تفکر دارد. پیامد نهایی که نیاز به ارسال آن داریم، ایجاد راهحلهای نوآورانه سازنده از روشهای متفاوت و به شدت مرتبط است که از همکاریهای ناشی از اکوسیستم وسیعتر بهدست میآید و راهحلهایی را ایجاد میکند که تجربیات جدید و واقعا متفاوت برای مشتری ارائه میدهند؛ تجربیاتی که میتوانند نیازهای آنها را مرتفع کنند.
لزوم وجود تفکر متفاوت
در مورد هر حرکتی برای پیوستن به اکوسیستمهای نوآوری با احتیاط فکر کنید. اگر آنها به خوبی مدیریت شوند، بهطور بالقوه بازده بالا و جذابی دارند و برای شرکا به شدت ارزشمند هستند. اما آنها تقریبا همیشه برای بازارهای موجود مخل هستند و نیاز به تمرکز وسیع و منبعیابی برای ایجاد یک دگرگونی دارند.ما بر این باوریم که این نگرش اکوسیستم بهطور فزایندهای به جریان اصلی تولید ارزش برای ارائه نوآوری تبدیل خواهد شد. پلتفرمها، مشارکتهای استراتژیک و مدلهای جدید کسبوکار به دستورالعملی در هر سازمان جهانی تبدیل خواهند شد و اکوسیستمها محیط سازماندهنده برای عمل به اینها هستند. امروزه با رشد آگاهی در مورد اهمیت نوآوری، مفهوم «اکوسیستم نوآوری» مطرح شده است. این مفهوم بیانکننده این امر است که نوآوری از طریق شبکههای تعاملی در سطوح متفاوت رخ میدهد. در این مدل، نوآوری یک سیستم جامع و مرتبط در نظر گرفته میشود که در تعامل نزدیک با محیط اطرافش قرار دارد و در این اکوسیستم همه ذینفعان باید خود را با تغییرات محیط خارجی وفق دهند. اکوسیستمهای نوآوری بهطور واضح برای همه افراد نیستند، بلکه این نوع تفکر نوآوری حول اکوسیستمها و تفکر پلتفرم (platform thinking) منبع رو به رشدی از اختلال در میان بسیاری از صنایع (اگر نگوییم همه) به علاوه سازماندهی ابزار برای رفع این مشکلات اجتماعی پیچیده است که نیاز به راهحلهای بنیادی دارند.
منبع: innovationmanagement
ارسال نظر