استراتژیهای سبز کارشناسان سلامت ایمنی و محیطزیست
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. com
روز به روز، شرکتهای بیشتری به اهمیت مساله پایداری و جنبههای زیستمحیطی و اجتماعی فعالیتهای خود آگاه میشوند. آنها میدانند که با حرکت به سمت پایداری، جایگاه مستحکمی در جامعه و بازار هدف خود به دست آورده و نسبت به رقبایشان مزیتی مهم به دست میآورند. یکی از مهمترین افرادی که میتوانند به شرکتها و سازمانها در این مسیر کمک کنند، کارشناسان سلامت، ایمنی و محیطزیست (HSE) هستند؛ کارشناسانی که معمولا تعدادی از آنها در هر سازمان وجود دارند.
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
روز به روز، شرکتهای بیشتری به اهمیت مساله پایداری و جنبههای زیستمحیطی و اجتماعی فعالیتهای خود آگاه میشوند. آنها میدانند که با حرکت به سمت پایداری، جایگاه مستحکمی در جامعه و بازار هدف خود به دست آورده و نسبت به رقبایشان مزیتی مهم به دست میآورند. یکی از مهمترین افرادی که میتوانند به شرکتها و سازمانها در این مسیر کمک کنند، کارشناسان سلامت، ایمنی و محیطزیست (HSE) هستند؛ کارشناسانی که معمولا تعدادی از آنها در هر سازمان وجود دارند. آنها علاوهبر آنکه اطلاعات بسیاری درباره عملکرد شرکت و روندهای کاری آن دارند، درک و دانش عمیقی هم درباره محیطزیست و راههای رسیدن به پایداری دارند. با این حال، در پیش گرفتن استراتژیهای زیر میتواند موفقیت آنها و سازمانشان را در رسیدن به هدف خود تضمین کند:
• بهکارگیری یک نظام مدیریت محیط زیست. در حال حاضر هم بسیاری از شرکتهای جهانی دارای چنین نظامی هستند و برخی از آنها گواهینامههای ایزو را هم دریافت کردهاند. داشتن یک نظام مدیریت محیطزیست، گامی قدرتمند برای حرکت به سمت پایداری است و بسیاری از فعالیتهای شرکت را به صورت خودکار درآورده و بر آنها نظارت میکند. در این میان، میتوان یک سند چشمانداز هم تهیه کرد و در آن رسالتهای زیستمحیطی و اجتماعی شرکت را ذکر کرد. به این صورت، کارکنان متوجه اهمیت پایداری در نگاه مدیران ارشد خود میشوند و آن را جدیتر میگیرند. در نظام مدیریت محیطزیست خود میتوانید تحلیلهای آثار را هم بهکار بگیرید. به این صورت که در هنگام خرید یا انتخاب گزینههای مختلف فعالیت شرکت خود، به آثار آنها توجه بیشتری داشته باشید.
بهعنوان مثال، ممکن است بتوانید با هزینهای مشابه، سوخت پاکتری خریده یا محصولی برای بخش اداری خرید کنید که آثار زیستمحیطی کمتری در زمان تولید آن بر جای مانده است، البته آثار محصولات تنها به دوره عمر آنها محدود نمیشود و قابلیت بازیافت آنها را هم باید در نظر گرفت. یکی دیگر از اقدامات مناسبی که میتوانید برای نظام مدیریت محیطزیست در نظر بگیرید، تعیین اهداف است. طبیعت، محدودیتهایی دارد و نمیتواند خود را با انسانها انطباق دهد. به همین دلیل، انسان است که باید خود را با طبیعت انطباق دهد. به رسمیت شناختن این محدودیتها و تلاش برای انطباق با آنها باعث میشود تا خلاقیت و تفکر بیشتری در افراد شکوفا شده و حرکت به سمت آنها امکانپذیر شود. به عنوان مثال، اگر از یک معمار خواسته شود ساختمانی را به صورتی طراحی کند که مصرف انرژی آن ۱۰ درصد کاهش یابد، احتمالا به سادگی این کار را انجام خواهد داد. اگر از او خواسته شود که صرفهجویی انرژی را به ۵۰ درصد برساند، اندکی کار او دشوار میشود، اما کافی است انگیزه و خواست کافی داشته باشد تا با نگاه عمیقتر و تفکر متفاوت، آن را عملی سازد. به این صورت شاید بد نباشد که شما هم گاهی اهدافی دشوارتر و چالشیتر برای خود و شرکت خود تعیین کنید.
• نظامهای مدیریت مواد شیمیایی. حتی در سازمانهای خدماتی هم مواد شیمیایی و سمی بسیاری وجود دارند: رنگها، حشرهکشها، مواد شوینده، حلالها، خوشبوکننده هوا، چسب و... بهطور معمول، افراد مختلفی در سازمان مسوول خرید مواد شیمیایی مختلف هستند و بسیاری از آنها هم یا به مرور زمان تاریخ مصرفشان میگذرد یا توجه کافی به نحوه مصرفشان نمیشود. این مساله میتواند سلامت و ایمنی کارکنان را به خطر بیندازد. تا زمانی هم که تمام اطلاعات آنها گردآوری نشده و به صورت منسجم برایشان تصمیمگیری نشود، انجام اقدامی مناسب برای کاهش مخاطرات آنها ممکن نخواهد بود. تعیین چارچوبی برای خرید و انتخاب مواد شیمیایی هم اقدام دیگری است که با داشتن یک نظام متمرکز مدیریت مواد شیمیایی میتوان آن را عملی کرد.
• جایگزینسازی مواد شیمیایی. همانطور که گفته شد، پس از جمعآوری اطلاعات به روز درباره مواد شیمیایی مورد استفاده سازمان خود، میتوانید ارزیابی مناسبی از محصولاتی داشته باشید که باید جایگزین شوند. در بسیاری از مواقع کافی است از فروشندگان و تامینکنندگان خود بخواهید که گزینههای دارای مواد سمی کمتر را به شما معرفی کنند. خوشبختانه هماکنون هم در بسیاری از حوزهها میتوانیم محصولاتی را پیدا کنیم که «سبز»تر هستند. در صورتی که مشکل شما به این سادگی حل نشود، نیاز خواهید داشت از نظرات کارشناسی یک شیمیدان بهرهمند شوید.
• شیمی سبز. شیمی سبز یکی از حوزههای نوظهور پایداری است که تلاش میکند راههای کمضررتری برای تولید محصولات شیمیایی پیدا کند. این علم، میزان سمی بودن محصولات فرعی تولید و همچنین کارآیی عملیات تولیدی را هم مدنظر قرار میدهد. اگر نیاز دارید تا نگاه عمیقتری به محصولات داشته و از فرآیندهای تولیدی آنها هم مطمئن شوید، این تکنیک میتواند به شما کمک کند. به عنوان مثال، چندی پیش یک شرکت داروسازی در ایالت تگزاس آمریکا از تکنیک شیمی سبز در فرآیند تولیدی ایبوپروفن (مسکن درد) استفاده کرد. بررسیها نشان دادند که فرآیند تولیدی سنتی آنها از ۶ مرحله تشکیل شده و ۶۰ درصد از محصولات نهایی را محصولات فرعی تشکیل میدادند. به این صورت میزان ایبوپروفن تولیدی بسیاری ناچیز بود و آثار زیستمحیطی و هزینههای ناشی از این فرآیند هم بسیار بالا بود. آنها توانستند از کاتالیزور دیگری در فرآیند تولیدی خود استفاده کنند که پس از اتمام کار قابل بازیافت و استفاده دوباره بود. فرآیند تولیدی جدید تنها ۳ مرحله داشت و ۹۹ درصد از محصولات نهایی هم یا ایبوپروفن (۸۰ درصد) بودند یا کاتالیزور قابل بازیافت یا محصول فرعی استیک اسید (ماده اصلی سرکه). تقریبا همیشه راهی وجود دارد تا محصولات شیمیایی را به شکلی تولید کنیم که آسیبهای کمتری به منابع داخلی شرکت و منابع محیطزیست پیرامون وارد کند.
منبع: کتاب حرکت به سمت پایداری
ارسال نظر