سازمان چابک، اجبار آینده
مهدی جباریان
در دنیای کسبوکار امروز، بهدلیل حضور پویاییهای روزافزون، سازمانها دیگر نمیتوانند از ساختارهای بوروکرات در پاسخگویی بهره ببرند و در نتیجه اغلب مجبور به دوباره سازی ساختارها و نمودارهای سازمانی شدهاند یا اینکه در گذر زمان به فراموشی سپرده شدهاند. شرکتهایی که با این موج حرکت کردهاند تلاش میکنند چابکتر باشند، اما این تغییرات با مشکلات عدیده همراه است. چابکی، توانایی نوسازی، تغییر سریع و انطباق موفقیتآمیز سازمان از سوی خودش است. چابکی به دو عنصر نیازمند است: اول اینکه سازمان چابک باید دارای توانمندی پویایی باشد، یعنی توانایی حرکت سریع، چالاکی و پاسخگویی.
مهدی جباریان
در دنیای کسبوکار امروز، بهدلیل حضور پویاییهای روزافزون، سازمانها دیگر نمیتوانند از ساختارهای بوروکرات در پاسخگویی بهره ببرند و در نتیجه اغلب مجبور به دوباره سازی ساختارها و نمودارهای سازمانی شدهاند یا اینکه در گذر زمان به فراموشی سپرده شدهاند. شرکتهایی که با این موج حرکت کردهاند تلاش میکنند چابکتر باشند، اما این تغییرات با مشکلات عدیده همراه است.چابکی، توانایی نوسازی، تغییر سریع و انطباق موفقیتآمیز سازمان از سوی خودش است. چابکی به دو عنصر نیازمند است: اول اینکه سازمان چابک باید دارای توانمندی پویایی باشد، یعنی توانایی حرکت سریع، چالاکی و پاسخگویی. دیگر اینکه چابکی به ثبات نیازمند است، یعنی یک بنیاد ثابت و استوار از اصولی که نباید تغییر کنند؛ بنیان و اسکلت محکمی که سازمان را حفظ میکند. در حقیقت یک سازمان باید چابک و مستحکم باشد.
در کسب و کارهای کوچک، استحکام به فرد کارآفرین باز میگردد. شرکت میتواند چابک باشد بدون اینکه دارای استحکام زیاد باشد، اما بعد از شکلگیری و رشد، استحکام اهمیت مییابد. امروزه تغییرات هم در سازمان و هم در محیط پیش میآیند و چابکی میتواند تبدیل به مزیت رقابتی شود. باید توجه داشت میزان نیاز چابکی در صنایع متفاوت است و در صنایعی با فناوری بالا هر لحظه نیاز به حضور آن حس میشود.البته برای سازمانهای بزرگ چابکی مفهومی پیچیده است. اکثر این سازمانها با سیستم سلسله مراتبی رشد کردهاند و به موفقیت رسیدهاند؛ سیستمی که تصمیمات در بالا گرفته میشود و به سطوح پایین منتقل می شود. در عصر حاضر این رویکرد دیگر جوابگو نیست و آنان باید ساختار خود را تغییر دهند و فضای بیشتری در اختیار افراد بگذارند، درحالیکه پیش از این با قوانین و دستورات ثابت عمل میکردند و دیگر لازم است که منعطفتر باشند. در این شرایط، زمانی که سازمان به سمت چابکی حرکت میکند، احساس عدم توانایی کنترل به راس هرم منتقل میشود و شرکتهای بزرگ سعی میکنند مانند یک شرکت کوچک عمل کنند که البته امکانپذیری آن بهدلیل موانع حاصله با سختی مواجه است.
بنابراین مساله مهم در ساخت سازمان چابک حضور منابع انسانی چابک است که هم توانمندی کافی در تصمیمگیری و برنامهریزی عملیاتی را داشته باشند و هم تعهد کافی در زمینه کار در سازمان را دارا بوده و علاقهمند همکاری و تلاش با سازمان باشند.اصل مهم دیگر سازمان چابک، ایجاد دسترسیهای لازم اطلاعاتی و دانش و هماهنگی این سیستم با دیدگاه کلان شرکت است تا سازمان بتواند در عین تمرکززدایی اطمینان یابد که تصمیمات در جای جای سازمان بر اساس تفکر کلان و منطبق با واقعیات صورت میگیرد.همچنین آموزش افراد به نوعی که تفکر آنان را به سوی تفکر سیستمی سوق دهد اهمیت بسیاری در چابکسازی سازمان دارد. افراد باید بتوانند از تفکرات سیستم آگاه شوند و آن را بهطور کامل درک کنند تا از تاثیرات تصمیمات خود در سایر بخشها در طولانیمدت و کوتاهمدت آگاه باشند.
ارسال نظر