نویسنده: شانا لیبوویتز

مترجم: سید حسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

وقتی یک فرد برای نخستین بار به‌عنوان مدیر یک شرکت یا سازمان انتخاب می‌شود، به‌طور ناخواسته‌ای تحت فشار سنگین و پیش‌بینی نشده‌ای قرار می‌گیرد که تحمل آن برای آن فرد به‌خصوص اگر جوان و کم تجربه هم باشد، بسیار دشوار و گاه غیرممکن خواهد بود. در چنین شرایطی است که بسیاری از این مدیران کم تجربه زیر بار مشکلات له می‌شوند و عملکردی ناامیدکننده از خود بروز می‌دهند یا اینکه کلا قید مدیر بودن را زده و پس از مدتی استعفای خود را تقدیم هیات‌مدیره می‌کنند و فقط تعداد اندکی از این مدیران هستند که می‌توانند با مدیریت کردن اوضاع و کمک گرفتن از دیگران عملکرد درخشانی از خود بروز داده و تهدید‌ها را به فرصت‌هایی ارزشمند برای پیشرفت خود و شرکتشان تبدیل می‌کنند و در نتیجه نردبان ترقی را با موفقیت طی کرده و به مدیرانی بزرگ تبدیل می‌شوند. در اینجا پنج توصیه طلایی برای مدیران جوان و تازه‌کاری که نمی‌خواهند در برابر مشکلات ماه‌ها و سال‌های اول کار مدیریتی تسلیم شوند و سودای تبدیل شدن به مدیرانی بزرگ و تاثیرگذار را در سر می‌پرورانند ذکر شده است.

1) به افرادتان اعتماد داشته باشید و به آنها تفویض اختیار کنید

یکی از اشتباهات مهلک و جبران‌ناپذیر اغلب مدیران کم‌تجربه در این است که آنها می‌کوشند به‌طور مستقیم در تمام کارها دخالت کنند و تمام تصمیمات را خودشان بگیرند تا به این وسیله اختیار امور از دست‌شان خارج نشود، غافل از اینکه با این کار هم سرشان را بیش از حد شلوغ می‌کنند و هم تصمیمات نادرست و غیرکارشناسی اتخاذ می‌کنند. در اینجا چاره کار این است که به افرادتان اعتماد کنید و با واگذاری اختیارات و مسوولیت‌ها به آنها به گونه‌ای عمل کنید که آنها از آزادی عمل و اختیار کافی برای نشان دادن لیاقت و توانمندی‌ها برخوردار شوند و در نتیجه بسیاری از ناممکن‌ها را ممکن سازند. یک بار خود من که در سن ۲۴ سالگی به‌عنوان مدیرعامل یک شرکت بحران‌زده انتخاب شده بودم و موظف بودم کشتی به گل نشسته شرکت را از بدترین شرایط اقتصادی ممکن نجات دهم، در معرض چنین انتخابی قرار گرفتم. در آن زمان از من خواسته شده بود از هر طریق ممکن از جمله کاستن از تعداد پرسنل شرکت و کاهش چشمگیر هزینه‌ها در جهت بهبود شرایط شرکت گام بردارم. من در آن شرایط در وضعیت بسیار بدی قرار داشتم، با این همه نمی‌خواستم بسیاری از نیروهای توانمند و لایق شرکت را اخراج کنم. به همین دلیل ترتیب جلسه‌ای عمومی و صمیمانه را با تمام پرسنل شرکت دادم و مشکلات و چالش‌های فراروی شرکت را خیلی صادقانه و ساده برای آنها توضیح دادم و به آنها تاکید کردم که تا حد امکان می‌خواهم کاهش هزینه‌های شرکت را از طریق راه‌هایی غیر از اخراج افراد تحقق دهم. تنها چند روز پس از این جلسه بود که سیلی از پیشنهادها و طرح‌های ابتکاری ناب و موثر به سمت من سرازیر شد و شرکت توانست بدون اخراج حتی یک نفر از بحران خارج شود.

2) از افرادتان نظر بخواهید و از آنها مشاوره بگیرید

یکی دیگر از اشتباهاتی که از بیشتر مدیران تازه‌کار سر می‌زند به غرور کاذب آنها برمی‌گردد و اینکه آنها به اشتباه فکر می‌کنند بیشتر و بهتر از افرادشان می‌دانند. یک مدیر هر چقدر هم دارای تحصیلات و توانمندی‌های بالایی باشد، باز هم به مشورت و کمک‌های فنی و فکری دیگران نیاز دارد و چه مشاوری بهتر از کارکنان باتجربه و آگاه از شرایط موجود در شرکت. مشورت گرفتن از افراد نه تنها باعث افزایش آگاهی مدیر و کمک به آنها برای اتخاذ تصمیمات بهتر می‌شود، بلکه زمینه مساعدی را برای آشکار شدن پتانسیل‌ها و توانایی‌های کارکنان برای مدیران فراهم می‌آورد تا در مراحل بعدی کار بتوان از کارکنان نخبه در پست‌های کلیدی استفاده کرد. مدیران تازه‌کار نباید هیچ‌گاه فراموش کنند که هستند بسیاری از کارکنان که به تغییر مدیریت شرکت به‌عنوان فرصتی ارزشمند برای نشان دادن توانایی‌ها و پتانسیل‌های خود و عرض اندام در برابر مدیریت جدید می‌نگرند. پس باید به این فرصت با دقت و خردمندانه نگاه کرد و از طریق مشورت گرفتن از کارکنان با یک تیر دو نشان زد.

3) با ارائه بهترین عملکردتان، الگویی عملی برای کارکنان خود باشید

اگرچه مدیران ارشد نباید نسبت به عملکردشان به کارکنان پاسخگو باشند، اما باید به یاد داشته باشند که کاملا زیر ذره‌بین آنها قرار دارند و نحوه گفتار و کردارشان مورد توجه کارکنانشان قرار دارد. در واقع مدیران یک سازمان بهترین و در دسترس‌ترین الگوی کاری افرادشان هستند و به شکل شگفت‌انگیزی بر آنها تاثیر می‌گذارند. این تاثیرگذاری در مورد مدیران تازه‌کاری که کارکنان هنوز در مورد آنها ذهنیت خاص و پیش قضاوتی ندارند بیشتر است.

4) به خود و افرادتان اجازه و جسارت ریسک کردن بدهید

موفق‌ترین مدیران و رهبران دنیا کسانی بوده‌اند که دل را به دریا زده و ریسک کرده‌اند. بنابراین بر مدیران تازه‌کار که یکی از ویژگی‌های بارزشان جسارت و متهور بودن است، واجب است که اجازه هر گونه ریسک کردن معقول را به خود و افرادشان بدهند، چرا که تجربه نشان داده اعتماد کردن به غریزه و نترسیدن از اشتباه می‌تواند از مدیران تازه‌کار و کم تجربه مدیرانی بزرگ و توانمند بسازد.

5) هیچ کدام از پل‌های پشت سرتان را خراب نکنید

گاهی اوقات مدیران تازه‌کار به خاطر کم تجربه بودن دست به اقداماتی می‌زنند و تصمیماتی را اتخاذ می‌کنند که موجب خراب شدن پل‌های پشت سرشان می‌شود، درحالی‌که این کار کاملا اشتباه است و به آینده کاری آنها لطمه می‌زند. مدیران تازه‌کار باید به تمام مشتریان، تامین‌کنندگان، کارکنان و حتی رقبایشان به‌عنوان شرکای بالقوه خود و شرکتشان در آینده نگاه کنند و در نتیجه نباید به گونه‌ای عمل کنند که آنها را از خود برنجانند و همکاری‌های بالقوه آنها را در آینده از دست بدهند.

منبع: entrepreneur