۶ سوالی که طرح کسبوکار شما باید به آن پاسخ دهد
مترجم: سیده محبوبه حسینی
برخی از ما در اینکه بودجه یا وقت کافی برای شروع کسبوکارمان نداریم، همصدا هستیم. با این حال، اگر یک روحیه کارآفرینی، استعدادی متوسط و اشتیاق زیادی دارید، میتوانید بدون کمک مالی یک کسبوکار را شروع کنید. برای پشتیبانی این موضوع، یک بررسی سریع انجام دادیم و دهها مقاله و ایده کسبوکار بدون هزینه یا با هزینه ناچیز را پیدا کردیم؛ کسب وکارهایی که حتی میتوان با هزینه کمتر از ۱۰۰ دلار شروع کنید. باید توجه داشت برخی سرمایهگذاریها در میانه راه شکست میخورند، درحالی که برای شروع به مقداری بودجه نیاز دارند.
مترجم: سیده محبوبه حسینی
برخی از ما در اینکه بودجه یا وقت کافی برای شروع کسبوکارمان نداریم، همصدا هستیم. با این حال، اگر یک روحیه کارآفرینی، استعدادی متوسط و اشتیاق زیادی دارید، میتوانید بدون کمک مالی یک کسبوکار را شروع کنید. برای پشتیبانی این موضوع، یک بررسی سریع انجام دادیم و دهها مقاله و ایده کسبوکار بدون هزینه یا با هزینه ناچیز را پیدا کردیم؛ کسب وکارهایی که حتی میتوان با هزینه کمتر از ۱۰۰ دلار شروع کنید. باید توجه داشت برخی سرمایهگذاریها در میانه راه شکست میخورند، درحالی که برای شروع به مقداری بودجه نیاز دارند. اگر قصد دارید برای تحقق رویایتان روی حساب بانکی یا قرض بانکی خود حساب کنید، باید دقیقا بدانید که وارد چه کاری میشوید. یک طرح کسبوکار قوی، عامل مهمی است و بسیاری از قالبهای رایگان در دسترس هستند. یکی را که دوست دارید انتخاب کرده و استفاده کنید. در ادامه چند سوال که طرح کسبوکار شما باید به آن پاسخ دهد وجود دارد. ما به شما اخطار میدهیم که بهطور سختگیرانهای با خودتان صادق باشید. اگر ایده شما قابلیت اجرایی ندارد، بهتر است که الان با این واقعیت مواجه شوید تا اینکه همه پسانداز زندگی خود را در آن سرمایهگذاری کنید. سوالاتی که باید به آنها پاسخ دهید عبارتند از:
1) چه چیزی محصول شما را متفاوت میکند؟
ما فرض میکنیم که محصول شما خواسته، نیاز یا علاقهای را تامین میکند. اما اگر اینطور نباشد در ایده خود تجدیدنظر کنید. اگر جنبههای منحصربهفرد محصول شما در برابر رقبای مشابه قابلدفاع نیست، وقت آن رسیده است که بساط خود را جمع کرده و به خانه برگردید. گاهی بازار نمیداند که به محصول شما نیاز دارد و این مشکلی ایجاد نمیکند. هنری فورد جمله معروفی دارد که: «اگر من از آنها بپرسم چه چیزی نیاز دارند، آنها پاسخ میدهند که به اسبهای سریعتر نیاز دارند.» اولین قدم مشخص کردن نیازی است که با استفاده از محصول شما برطرف خواهد شد. سپس باید مشخص کرد که آیا این نیاز هماکنون برطرف میشود یا خیر؛ اگر اینطور است، چگونه و توسط چه کسی؟ اولین سوال مهمی که ما همیشه میپرسیم این است که چرا مشتریان آیندهنگر محصول شما را به جای محصولات رقیب میخرند؟ درصورتیکه قادر نباشید این سوال را بهدرستی و با قطعیت پاسخ دهید، پس باید یک مرحله به عقب بازگردید.
2) آیا بخشهای بازار به اندازه کافی بزرگ هستند که برای این تفاوت ارزش قائل شوند؟
مشخص کنید که کدام بخش از بازار برای تفاوت محصول شما، ارزش قائل است. اندازه این بخش از بازار را تخمین بزنید. حال باید اندازه این بخش را به میزان درصد افرادی که حاضر نیستند هزینه سودآوری کسبوکار شما را پرداخت کنند، کاهش دهید. آیا هنوز میتوانید بهطور منطقی حجم کافی برای اینکه کسبوکارتان از نظر اقتصادی عملی شود، داشته باشید؟
3) آیا چیزی که محصول شما را متفاوت کرده، قابل دفاع است؟
اگر ایده شما بسیار خوب باشد بهتر است بدانید که رقیبان حاضر در بازار که جیب پرپولی دارند بهراحتی میتوانند محصول شما را کپی کرده و شما را از بازار بیرون کنند. نمونههای زیادی وجود دارد که در آن، کپیکنندگان از افراد با ایدههای خوب سبقتگرفتهاند. شما به طرحی نیاز دارید که خود را از این اتفاق محافظت کنید. شاید بتوانید از طریق ثبت اختراع، از مالکیت معنوی محصول خود حفاظت کنید یا شاید به برخی دلایل، ایده شما قابل کپی کردن نباشد. چه موانعی برای محافظت از محصول خود در اینگونه مسائل در نظر گرفتهاید؟
4) چگونه میتوانید با پیام بازاریابی موثر، به بخش مشتریان هدف دست یابید؟
اینکه در بازاریابی گفته شده: «اگر یک تلهموش بهتر بسازید، مردم دنیا خودشان مسیر خانه شما را پیدا میکنند» غلط است. اگر کسی از تلهموش شما مطلع نباشد، هیچکس به سراغ شما نیامده و در خانه شما را نمیزند. در مورد این مساله که بهوضوح با پیامهای بازاریابی خود به بخش مشتریان هدف خواهید رسید، اطمینان حاصل کنید. شما به یک برنامه واضح از هزینههای موثر برای دستیابی به مشتریان نیاز دارید. اگر عایدی شما از هر مشتری تنها ۴۰ دلار است، هزینه بازاریابی ۵۰ دلاری به ازای هر مشتری، منطقی نیست.
5) چگونه میتوانید عملی بودن ایده خود را بهسرعت و ارزان، ثابت کنید؟
اگر میترسید که برای راهاندازی محصول به سرمایهگذاری زیاد نیاز پیدا کنید، راهی را پیدا کنید تا این ذهنیت را به چالش بکشد. راههای زیادی وجود دارند که عملی بودن محصول شما را بدون صرف هزینههای گزاف، ثابت میکنند. روشهایی نیز وجود دارد که از طریق آن میتوانید از تولیدکنندههای شخص ثالث استفاده کنید یا اینکه نسخه اول را با دست و بدون نیاز به تجهیزات گرانقیمت، تولید کنید. روش دیگر چیست؟ روش دیگر این است که محصول خود را در یک محدوده جغرافیایی راهاندازی کنید. برای مثال، میتوانید با شرکتی که یک نرمافزار را برای صنعت مدیریت املاک توسعه میدهد، کار کنید. از طریق همکاری با چند شرکت مدیریت املاک محلی شروع به کار کنید تا ایده را ثابت کنید و با چالشها مواجه شوید. سپس میتوانید به دیگر مناطق جغرافیایی بروید. این احتمال که نسخه اولیه از محصول شما، با شکست مواجه شود، خوب است. پیشنهاد میکنیم که هر چه سریعتر و ارزانتر، شکست بخورید. تا حد ممکن، هزینه راهاندازی را کاهش دهید. از بازخوردهای بازار، استفاده کنید. تغییرات ضروری را لحاظ کنید؛ همانند چیزی که برای شرکتهای نرمافزاری اتفاق میافتد. قبل از اینکه بهطور کامل روی آن سرمایهگذاری کنید، ثابت کنید که ایده شما موفق خواهد بود. گاهی اوقات مجبور میشوید نسخههای اولیه را زیر قیمت اصلی، به فروش برسانید.
6) جریان وجه نقد شما به چه صورت است؟
باید اطمینان حاصل کنید که الگوی مالیتان برای پیشروی، از تصمیمات شما پشتیبانی میکند. ما پیشنهاد میکنیم که محافظهکارانه عمل کنید. راهاندازی محصولات جدید، بیشتر از آنچه فکر میکنید به زمان و پول نیاز دارد؛ مگر اینکه در زمینه راهاندازی محصول جدید تجربه داشته باشید. پس حتما باید برآوردهای سختگیرانهای را در نظر بگیرید. اگر جنبه اقتصادی محصول شما نتواند تمامی جوانب را پشتیبانی کند، باید ایدهها را بازبینی کنید. یک سرمایهگذاری جدید میتواند هیجانانگیز و پربازده باشد؛ هرچند که خالی از ریسک نخواهد بود. پاسخ صادقانه به این سوالات، میتواند در تصمیمگیری آگاهانه به شما کمک کند.
منبع: Entrepreneur
ارسال نظر