چگونه به سوال «آیا دنبال شغل جدید هستی» پاسخ دهم؟
نویسنده: Liz Ryan
مترجم: مریم مرادخانی
مشاور عزیز،
من همیشه سعی میکنم در محل کار، نسبت به اتفاقات پیرامونم هوشیار باشم و اخیرا متوجه نشانههایی شدهام که از وقوع مشکلی بزرگ در سازمان خبر میدهند. این نشانهها آنقدر جدیاند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. تابستان گذشته، شرکت تعداد زیادی از کارمندان را اخراج کرد. بعد از این اتفاق، جو غم و افسردگی در محیط کار حکمفرما شد و تا به همین لحظه، شرایط بهتر نشده است. مدیران همچنان در تلاشند که هزینهها را کاهش دهند.
نویسنده: Liz Ryan
مترجم: مریم مرادخانی
مشاور عزیز،
من همیشه سعی میکنم در محل کار، نسبت به اتفاقات پیرامونم هوشیار باشم و اخیرا متوجه نشانههایی شدهام که از وقوع مشکلی بزرگ در سازمان خبر میدهند. این نشانهها آنقدر جدیاند که نمیتوان آنها را نادیده گرفت. تابستان گذشته، شرکت تعداد زیادی از کارمندان را اخراج کرد. بعد از این اتفاق، جو غم و افسردگی در محیط کار حکمفرما شد و تا به همین لحظه، شرایط بهتر نشده است. مدیران همچنان در تلاشند که هزینهها را کاهش دهند. امسال، از افزایش حقوق هیچ خبری نبود و در عوض، حق بیمهها افزایش یافت. مدیران دائما جلسههای محرمانه تشکیل میدهند و ما نمیدانیم پشت درهای بسته چه میگذرد.ما اجازه نداریم حتی یک سنت پول خرج کنیم. من تصمیم گرفتم به دنبال کار جدید بگردم. من به هیچکدام از همکارانم نگفتهام که مخفیانه به دنبال کار هستم. نسبت به تغییر شغل خیلی وسواس دارم چون در حال حاضر شغل دارم. نمیدانم شغل فعلیام تا چه حد ثبات دارد اما فکر کنم از این نظر مثل بقیه شغلها است.
هفته گذشته مدیرم کنار میز کارم ایستاد و خیلی بیمقدمه گفت: «تو دنبال کار هستی؟» من اصلا انتظار چنین سوالی را نداشتم اما سعی کردم آرامشم را حفظ کنم و گفتم: «نه به آن صورت. اما اینجا یک خبرهایی هست و همه میدانند». او گفت: «دنبال کار نگرد!» و رفت. خیلی برایم عجیب بود. به نظرم او دچار دو احساس متناقض بود، ترس و اعتماد. او از عملکرد من راضی است، کار کردن در کنار من را دوست دارد و نمیخواهد من را از دست بدهد. من تحت تاثیر قرار گرفتم اما مشکل اینجاست که او هیچوقت از کارکنانش حمایت نمیکند. او هرگز ما را تشویق نکرده و وقتی به کمک نیاز داریم، پشت ما را خالی میکند. او تا به حال حقوق من را اضافه نکرده و موقع اختلافات، طرف من را نمیگیرد. وقتی به من گفت «دنبال کار جدید نگرد» به نظرم هم درخواست میکرد و هم تهدید.
شاید با خودش فکر کرده که میتواند با استفاده از اهرم ترس من را از استعفا منصرف کند. اگر این طور فکر کرده، سخت در اشتباه است. برایش متاسفم که نمیتواند احساساتش را بیان کند. بهتر بود با من مثل یک انسان برخورد کند، نه مثل یک کارمند زیر دست. میتوانست بگوید: «اگر شرکت را ترک کنی دلمان برایت تنگ میشود». در این صورت برایش احترام بیشتری قائل میشدم. آیا جوابی که به سوال او دادم مناسب بود یا جواب بهتری هم وجود دارد؟ ممنون میشوم راهنماییام کنید.
پاسخ:
دوست عزیز، تو به خوبی توانستی آن موقعیت را مدیریت کنی و پاسخت کاملا هوشمندانه بود. پرسیدن این سوال، که «آیا دنبال کار جدید هستی»، از سوی مدیر سازمان اصلا منطقی نیست، چه از روی ترس باشد، چه از روی اعتماد و چه هر دو. اگر از روی ترس باشد، این یعنی او به طور غیرمستقیم میگوید که اگر به دنبال شغل جدید باشید، اخراج خواهید شد. همین رفتار باعث میشود تا با استعدادترین کارکنان شرکت در تصمیم خود برای استعفا مصمم شوند. اگر مدیر تو با تمام وجود از رفتن تو غمگین میشود، پس باید دست به کار شود، احساساتش را به زبان بیاورد و محیط خوشایندتری را برای کارمندانش فراهم کند. وقتی مدیر سازمان به دلایلی مثل ترسهای شخصی یا هراس از ورشکستگی نتواند شرایط را مدیریت کند، این مشکل اوست. اگر از نظارت بر کارکنان و عملکرد رو به افول سازمان خسته شده است، میتواند به فکر یک شغل جدید باشد. این به آن معنا نیست که شما دست روی دست بگذارید و هیچ اقدامی نکنید.
اگر یک کارمند به طور پنهانی در جستوجوی کار است، باید مراقب باشد که مدیرش از این ماجرا بویی نبرد. چون اگر مدیر سازمان جزو آن دسته از افرادی باشد که در شرایط بحرانی دست و پای خود را گم میکنند، ممکن است تصور کند که همه کارکنان دور از چشم او به دنبال کارند و تصمیم بگیرد همه را تهدید به اخراج کند، حتی اگر کارکنان واقعا در جستوجوی کار نباشند. مدیری که دچار ترس شده باشد، میتواند بهراحتی شما را به پنهانکاری متهم و اخراج کند حتی اگر چنین کاری نکرده باشید. به هر حال تو باید به دنبال کار جدید باشی. در این شکی نیست که تو باید در یک جای جدید و تحت نظارت یک مدیر جدید کار کنی.اگر مدیرت دوباره از تو درباره جستوجوی شغل جدید سوال کرد، میتوانی مسیر مکالمه را تغییر دهی و درباره موضوعی صحبت کنی که او از آن اجتناب میکند.
اگر از تو پرسید «داری دنبال کار میگردی؟»، میتوانی در جواب بگویی: «ظاهرا سازمان با مسالهای روبهرو شده. آیا برای حل این مشکل برنامه خاصی دارید؟ آیا چیزی هست که من و سایر کارکنان از آن بیخبریم؟» میتوانی به او کمک کنی تا سرش را از زیر برف بیرون بیاورد و حقایق را ببیند. باید به او کمک کنی تا بتواند مسوولیت کارهایش را بپذیرد و پاسخگو باشد. وقتی همه شواهد نشان میدهند که شرکت با مشکلی بزرگ دست و پنجه نرم میکند، این که تو به دنبال شغل جدید هستی به مدیر سازمان ارتباطی ندارد. وقتی مدیر از تو انتظار دارد که شواهد را نادیده بگیری، این یعنی او در حل مساله ناتوان است. او و اعضای تیمش اگر به این رویه ادامه دهند، دیر یا زود چارهای جز استعفا نخواهند داشت. اگر قصد داری مکالمهات با مدیر را با مسالمت پیش ببری و تمایلی نداری از او درباره چشمانداز سازمان سوالی بپرسی، میتوانی در پاسخ به سوال «آیا دنبال کار جدید هستی»، یکی از این سه پاسخ غیر صریح را ارائه دهی:
* من همیشه سعی میکنم اطلاعاتم به روز باشد. کسی چه میداند در آینده چه اتفاقی میافتد؟
* من فقط تلاش میکنم تا ارتباطاتم را حفظ کنم.
* چرا این سوال را میپرسید؟
شاید یک روز مدیر سازمان سراغ تو بیاید و از تو برای جستوجوی یک کار جدید کمک بخواهد. آیا بهتر نیست او با ترسهایش مواجه شود و پیش از اعتماد به کارکنان، اول به خودش اعتماد کند؟
منبع: Forbes
ارسال نظر