سبز کردن خطوط تولید
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail. com
صنایع و شرکتهای تولیدی بیش از پیش باید به سمت پایداری و سبز کردن فعالیتهای خود حرکت کنند. زمین به سمت مشکلات زیستمحیطی فراوانی پیش میرود و جوامع و دولتها نسبت به این موضوع حساسیت پیدا میکنند. یک شرکت تولیدی دیگر نمیتواند مانند قرن بیستم گازهای سمی خود را به آسانی در فضا پراکنده کرده و فاضلابهای شیمیایی را در رودخانهها و دریاچهها تخلیه کند.
نویسندگان: دارسی هیچکاک و مارشا ویلارد
مترجم: مهدی نیکوئی
nikoueimahdi@gmail.com
صنایع و شرکتهای تولیدی بیش از پیش باید به سمت پایداری و سبز کردن فعالیتهای خود حرکت کنند. زمین به سمت مشکلات زیستمحیطی فراوانی پیش میرود و جوامع و دولتها نسبت به این موضوع حساسیت پیدا میکنند. یک شرکت تولیدی دیگر نمیتواند مانند قرن بیستم گازهای سمی خود را به آسانی در فضا پراکنده کرده و فاضلابهای شیمیایی را در رودخانهها و دریاچهها تخلیه کند. در صورتی که آنها همچنان به روند گذشته خود ادامه دهند، علاوه بر مواجه شدن با مشکلات قانونی و دولتی مختلف، جایگاه اجتماعی خود را هم از دست داده و بازارشان را به رقبایشان واگذار خواهند کرد. اما این شرکتها برای پایدارسازی فعالیتهایشان چه میتوانند بکنند؟
گام نخست پایدارسازی و سبز کردن فعالیت شرکتهای تولیدی از طراحی محصول آغاز میشود. محصولی که طراحی سبزی نداشته باشد، با نگهداری و مراقبتهای ویژه هم نمیتواند به خوبی یک محصول سبز باشد. گام دوم پایدارسازی، تمرکز بر فعالیتهای تولیدی و خطوط تولیدی شرکت است. محدودکردن مصرف انرژی و حرکت به سمت بهرهوری بیشتر و بیشتر مهمترین نقش را در رسیدن به اهداف خواهد داشت. هر میزان که مصرف انرژی کاهش یابد، میزان انتشار گازهای گلخانهای هم کمتر خواهد شد، اما استراتژیهای در دسترس شرکتهای تولیدی تنها به همین موارد محدود نمیشوند و میتوان کارهای بسیار دیگری را هم در دستور کار قرار داد.
همکاری با زنجیره تامین: مدیریت زنجیره تامین روز به روز اهمیت بیشتری به عنوان یک استراتژی کسبوکار به دست میآورد. نتیجه این استراتژی نهتنها کاهش اثرات زیستمحیطی، بلکه کاهش هزینهها و عدم قطعیت هم هست. امروزه نه تنها از کارخانهها و صنایع خواسته میشود که در مقابل محصولات خود پاسخگو بوده و به سمت پایداری حرکت کنند، بلکه باید نسبت به عملکرد تامینکنندگان خود و هر آن چیزی که در تولیدشان بهکار میگیرند، حساس باشند. گاهی برای مدیریت کردن این روابط، پرسشنامههایی برای تامینکنندگان ارسال میشود تا درباره شیوه عملکرد آنها اطلاعاتی به دست آید. در این میان، مواردی مشاهده شده که عوض کردن تامین کننده به عنوان یک تصمیم مناسب پایداری شناخته شده است. برخی از سازمانهای تولیدی هم از تامینکنندگان خود درخواست میکنند سیستمهای مدیریت زیستمحیطی را در شرکت خود ایجاد کرده یا گواهینامههای ایزو ۱۴۰۰۰ را دریافت کنند. به وسیله این شیوهها، شرکتها از مواد اولیه و نیمساخته ورودی خود اطمینان یافته و تعهدهای زیستمحیطی و اجتماعی خود را به شکل مناسبتری نشان میدهند. از طرف دیگر، در دورانی که صنایع به سمت تولید چابک (بدون انبارداری) حرکت میکنند، همکاری و ارتباطات عمیق با تامینکنندگان باعث میشود که نظارت بیشتری بر جریان ورودیها اعمال شده و از اختلالهای ناخواسته جلوگیری شود. البته علاوهبر هماهنگتر شدن جریان ورود مواد، تولید و خروج محصولات، هزینههای انبارداری هم کاهش مییابد و برای تولید یک میزان مشخص از محصول، نیاز به سرمایه کمتری هم خواهد بود. در این صورت، علاوهبر آنکه جایگاه اجتماعی شرکت بهبود مییابد، توان رقابتی آن نیز افزایش خواهد یافت.
گواهینامه محصول: سیستمهای مختلفی برای ارائه گواهینامه به کالاها و محصولات تولیدی شکل گرفتهاند که قصد دارند مشتریان را از وجود ویژگیهای لازم در خریدهایشان مطمئن کنند. یکی از این ویژگیها، پایداری محصولات و انطباق آن با محیط زیست است. گواهینامههایی که استانداردهای زیستمحیطی محصولات و کالاها را تضمین میکنند، ممکن است بر ویژگیهای خود محصول یا شیوه تولید آن تمرکز کنند. برخی از گواهینامهها حتی به اثرات اجتماعی تولید محصول بر جوامع محلی و پیرامونی هم توجه میکنند. تلاش برای رسیدن به این گواهینامهها و تضمینهای موسسات ارائهدهنده آنها میتواند مشتریان را از شیوه عملکرد و اثرات فعالیت یک شرکت تولیدی مطمئن سازد. (در ایالات متحده چندین سال است که از مهر «ارگانیک» برای تضمین محصولات کشاورزی سبز استفاده میشود. اینگونه تضمینها و گواهینامهها در ایران هنوز هم ظرفیتهای زیادی برای توسعه دارند، اما میتوانند به خوبی مانند نشان «حلال» در جامعه فراگیر شوند.)
ضایعات صفر: فعالیتهای طبیعت بر این اصل استوار است که ضایعات یک ارگانیسم، غذای ارگانیسم دیگری است و به این صورت، مجموع ضایعات فعالیتهای طبیعت صفر میشود. به همین دلیل است که طبیعت میلیونها سال است که توانسته به بقای خود ادامه دهد. با این حال، این موضوع در فعالیتهای انسانی مشاهده نمیشود و هنوز هم ضایعات فراوانی در خطوط تولیدی مختلف ایجاد میشود. ضمن آنکه با افزایش بهرهوری میتوان میزان ضایعات هر خط تولیدی را به صفر نزدیک کرد، مفهوم «ضایعات صفر» معنای گستردهتری دارد. در هر خط تولیدی محصولات فرعی مختلفی تولید میشود که نیازی به آنها نیست. با این حال، استراتژی ضایعات صفر توصیه میکند که باید تمام این محصولات فرعی به عنوان ورودی خطوط تولیدی دیگر (چه داخلی و چه خارجی) قرار گرفته و از تحمیل آنها به محیط زیست خودداری شود. لازم است این نکته تذکر داده شود که محصولات فرعی علاوهبر مواد فیزیکی، شامل گازهای انتشاری و انرژی خروجی خط تولید هم میشود. با پیش گرفتن این استراتژی همزمان میزان سود شرکت و میزان پایداری آن افزایش مییابد.
افزایش مسوولیت محصول: یکی از روندهای جدیدی که در سالهای گذشته گسترش یافته، مسوولیت محصول است. بسیاری از شرکتهای تولیدی کنونی در تمام چرخه عمر محصول خود در برابر مشکلات احتمالی پیشآمده مسوولیت پذیرفته و بهویژه مهمترین ویژگیهای محصولاتشان را تضمین میکنند. به این صورت با رخ دادن اشکال در عملکرد محصول، شرکت تولیدی اقدام به تعویض آن محصول میکند. در سالهای دور بسیاری از شرکتها در مقابل این روند مقاومت میکردند، اما اکنون به این نتیجه رسیدهاند که باید وفاداری خود را در مقابل جامعه و محیطزیست به این شکل نشان دهند. اکنون میزان مسوولیتپذیری به سمتی پیش میرود که شرکتها حتی باید در مرحله بازیافت یا از بین بردن محصولات (در انتهای عمر آنها) هم مسوولیت و نقش مستقیمی داشته باشند.
منبع: کتاب حرکت به سمت پایداری
ارسال نظر