مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی

alavitarjomeh@gmail.com

قسمت نهم

همه شما در یک گفت‌وگوی دائمی با درون خودتان به سر می‌برید. این گفت‌وگو می‌تواند مثبت یا منفی یا خنثی باشد. آنچه در این گفت‌وگو روی می‌دهد، تعیین‌کننده دیدگاه شما خواهد بود. ممکن است دوستانی داشته باشید که بی‌پروا و با اعتماد به نفس بالا هر مساله‌ای را حل می‌کنند و چنین به نظر می‌رسد که از توانایی جادویی خاصی برای مقابله با مشکلات برخوردارند. این مهارت تا حد زیادی از نحوه تعامل و ارتباط آنها با خودشان سرچشمه می‌گیرد. چندی پیش، با همکاری در محیط کار آشنا شدم که می‌توانست از هر موقعیتی لذت ببرد و این توانایی او مرا به شگفتی می‌انداخت. یادم می‌آید در آن دوران، در وضعیت کاری نامطلوبی به سر می‌بردم و کاملا بدبین و ناامید نسبت به همه چیز بودم. در یک کلام از هر کس و هر چیزی متنفر بودم، اما وقتی قابلیت‌های آن همکارم را دیدم تصمیم گرفتم دریابم او چگونه می‌تواند حتی از دشوارترین و پرفشارترین موقعیت‌ها نیز لذت ببرد.

من فهمیدم مهم‌ترین دلیل، موفقیت عاطفی و احساسی او در توانایی‌اش برای سخن گفتن با خود از طریق برخورد با مسائل گوناگون نهفته بود. گاهی می‌دیدم که او با خود زمزمه می‌کند و خود را تشویق به تقویت ذهن و بهبود افکارش می‌کند. شاید این کارش کمی غیرعادی به نظر می‌رسید، اما واقعا موثر بود. او توانسته بود گفت‌وگوی درونی‌اش را به یک سطح جدید ارتقا دهد و به جای سرزنش کردن خود، می‌کوشید دیدگاهی سازنده ارائه دهد. او افکارش را سازمان می‌داد و می‌کوشید با مدیریت درست آنها، به لذت و رضایت دست یابد.

همه شما چنین قابلیتی دارید، هنگامی که در موقعیت پرفشاری قرار دارید، مواظب افکارتان باشید و به این فکر کنید که چطور موجب افزایش یا کاهش شادی تان می‌‌شوند و اگر دیدید که افکارتان در حال کاستن از لذت و شادی تان هستند، آنها را از خود برانید و به جای آنها افکار مثبت ایجاد کنید. من خودم همیشه می‌کوشم فقط به چیزهایی بیندیشم که باعث انبساط خاطرم می‌‌شوند و مرا در حالتی متعادل نگه می‌دارند. یک بار داشتم روی ارسال یک ایمیل مهم برای رئیسم کار می‌کردم تا نیاز مبرم خود برای کار روی یک پروژه جدید را به او منتقل کنم. من فکر می‌کردم که کاملا آمادگی انجام آن پروژه را دارم. درست در وسط نوشتن ایمیل بودم که گفت‌وگوی درونی‌ام حالتی منفی پیدا کرد و انگار کسی به من می‌گفت نمی‌توانم آن پروژه جدید را حفظ کنم و در انجام آن موفق نخواهم بود.

واکنش من در قبال فضای منفی به وجود آمده این بود که با هوشیاری کامل با خودم به گفت‌وگو پرداختم و دلایلی را ذکر کردم که ثابت می‌کرد می‌توانم آن پروژه را با موفقیت انجام دهم و اینکه در پروژه‌های مشابه در گذشته موفق بوده‌ام و خودم را قانع کردم که به این چالش نیاز دارم. من تمام توانایی‌ها و استعدادهایم را برای انجام دادن درست آن برشمردم و توانستم اعتماد و انگیزه خود را بازیابم. مهم‌ترین جنبه استفاده از گفت‌وگوی درونی عبارت است از همدردی و درک درست. در بسیاری از مواقع هنگامی که شما تصمیمی می‌گیرید، باید فکر کنید که آن کار را بر اساس دلایل درستی انجام داده‌اید و آن کار باعث موفقیت‌های فزاینده شما در آینده خواهد شد؛ مگر آنکه عکس آن ثابت شود.

منبع: کتاب Work Happy Now