لزوم استفاده از راهکارهای هوش تجاری
پیمان احمدی
هوش تجاری به مجموعهای از مهارتها، فناوریها و برنامههای کاربردی گفته میشود که بهمنظور جمعآوری، یکپارچهسازی، تجزیه و تحلیل و ایجاد دسترسی به انباره های داده سازمان مورد استفاده قرار میگیرند. هوش تجاری در قالب پردازش تحلیلی برخط به تحلیل دادههای تجاری و ایجاد بستری مناسب برای اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند میپردازد. هوش تجاری نه بهعنوان یک محصول و نه بهعنوان یک سیستم، بلکه بهعنوان یک معماری و رویکردی جدید مورد نظر است که البته شامل مجموعهای از برنامههای کاربردی و تحلیلی است.
پیمان احمدی
هوش تجاری به مجموعهای از مهارتها، فناوریها و برنامههای کاربردی گفته میشود که بهمنظور جمعآوری، یکپارچهسازی، تجزیه و تحلیل و ایجاد دسترسی به انباره های داده سازمان مورد استفاده قرار میگیرند. هوش تجاری در قالب پردازش تحلیلی برخط به تحلیل دادههای تجاری و ایجاد بستری مناسب برای اتخاذ تصمیمات دقیق و هوشمند میپردازد. هوش تجاری نه بهعنوان یک محصول و نه بهعنوان یک سیستم، بلکه بهعنوان یک معماری و رویکردی جدید مورد نظر است که البته شامل مجموعهای از برنامههای کاربردی و تحلیلی است.
راهکارهای هوش تجاری مدیران سازمانها را قادر میسازد تا با استفاده از شاخصهای کلیدی عملکرد و نمایش مقادیر این شاخصها در داشبوردهای مدیریتی و همچنین استخراج گزارشهای تحلیلی و تصمیم ساز از بین دادههای موجود در بانکهای اطلاعاتی نرمافزارهای اجرایی شده، از وضعیت سازمان در جنبههای مورد نظر آگاهی یافته، فرصتها و تهدیدهای کسبوکار را شناسایی و تجزیه و تحلیل کنند. این راهکارها با انجام فرآیند جمعآوری، یکپارچه سازی و پایش اطلاعات بانکهای اطلاعاتی نرمافزارهای عملیاتی و انتقال آن به انبار داده بستر لازم جهت تصمیمگیری سریع، دقیق و کاملا صحیح مدیران را فراهم میآورد.
هوش تجاری ابزاری جدید برای ارتقای سازمانها
محیط کسبوکار امروزه مستلزم نوعی پاسخگویی است که بتواند به یک آگاهی بهنگام و دقیق در شرایط بازرگانی دست یابد. کسبوکارها برای موفقیت نیازمند دسترسی سریع و آسان به اطلاعاتی درباره مشتریانشان، امور داخلی سازمانها، شرایط بازار خارجی و سالم بودن فعالیتهای تجاریشان هستند. اینکه چرا اطلاعات و تحلیل دادهها بهعنوان شاهرگ اقتصاد معرفی شده، باید گفت یک سازمان از بدو تولد تا پایان عمرش در بخش های مختلف، داده ایجاد میکند و دیدن چشمانداز سازمان با این دادههای پراکنده امکانپذیر نخواهد بود و از آنجاییکه سیستم گزارشدهی در سازمانها به صورت سلسلهمراتبی تعریف شده و مدیران عالی سازمانها نیاز به اطلاعات موجز و خلاصه شده دارند در نتیجه باید اطلاعات چندینبار قالببندی، خلاصه و سپس گزارش شود.
برای غلبه بر چنین مشکلی فناوری فرآیند داده که همان هوش تجاری نامیده میشود به کمک سازمانها و شرکتها آمده و وظیفه تحلیل، تهیه استراتژی و پیشبینی اطلاعات را مکانیزه و اتوماتیک کرده تا تصمیمات بهتر اخذ شود.برخلاف نظر بسیاری که هوش تجاری را بهعنوان یک ابزار یا سیستم میدانند، هوش تجاری بهعنوان یک معماری مطرح میشود که مجموعهای از برنامههای کاربردی و تحلیلی است که به استناد پایگاههای داده عملیاتی و تحلیلی به اخذ تصمیم برای فعالیتهای هوشمند تجاری میپردازد.اثربخشی سیستم هوش تجاری میزان تحقق اهداف یک سیستم هوش تجاری در سازمان است.
بازار، هوش تجاری را ابزاری برای برتری رقابتی و پایشگر و تحلیلگر بازار و مشتریان میداند. از نظر فناوری نیز هوش تجاری یک سیستم هوشمند است که با پردازش دقیق دادهها، نقطه دخالت سختافزار و نرمافزار در مغز افزارها به حساب میآید. به بیان سادهتر هوش تجاری چیزی نیست، مگر فرآیند بالابردن سوددهی سازمان در بازار رقابتی با استفاده هوشمندانه از دادههای موجود در فرآیند تصمیمگیری.
در سازمانی که هوش تجاری در آن بهکار گرفته میشود، مدیران میتوانند اطلاعات هزینهها را از داخل سازمان استخراج کنند و بدانند که هزینهها چه هستند و تصمیمهایی برای کاهش و حذف آنها بگیرند. تغییرات آینده را پیشبینی کنند و برای مسائل خود راهحلی مناسب داشته باشند. بهمنظور افزایش درآمد، شرکتها باید علاوهبر افزایش فروش خود، مشتریان فعلی خود را حفظ کنند. حفظ مشتریان اغلب کاری بسیار پسندیده است.
امروزه سازمانهایی در محیط رقابتی موفق خواهند بود که از حوزه فعالیت خود درک و ارزیابی عمیقتری داشته و برای خود مزیتهای رقابتی بیشتری فراهم سازند. به کمک افزایش هوشمندی رقابتی و هوش سازمانی است که سازمانها بر رقبای خود برتری یافتهاند و جایگاه ویژهای در عرصه رقابت کسب میکنند. در عصر حاضر تنها تمرکز بر وقایع و بررسی اطلاعات گذشته چندان کارساز نیست، بلکه بررسی دقیق محیط و کسب اطلاعات از رخدادهای در حال ظهور است که حیات سازمان را استمرار میبخشد.
معمولا ۲۰ درصد از مشتریان۸۰درصدسود شرکت را تامین میکنند. شرکتها باید ابتدا مشتریانی که سود بیشتری را عاید میسازند، حفظ کنند. باید بدانید هوش تجاری کاربرد بسیاری در این بخش نیز دارد. گام بعدی تجزیه و تحلیل رفتار بازار، فروش و مشتریان پرسودده هستند. این دانش به مدیران کمک میکند تا مشتریان خود را مدیریت کنند. برای جلب نظر مشتریان ممکن است پارامترهای کانالهای هزینههای فروش عمده به مشتریان یا تغییر در حاشیه سود و... مد نظر قرار گیرد. نکته مهم این است که رفتارها با مشتریان یکسان نیست و هر مشتری یا گروهی از مشتریان روابط خاص خود را خواهند داشت. سرانجام اینکه علاوهبر مشخصههای اطلاعاتی فوق سایر اطلاعات مدیریتی برای تصمیمگیری در سازمانها نیز وجود دارد که نیاز به تحلیلی برای تصمیمگیری دارد، مثل اطلاعاتی در حوزه ماموریت اصلی سازمان یا شرکت، اطلاعات منابع انسانی، اطلاعات تولید و ساخت، اطلاعات خدمات ارائه شده و... تکنولوژی هوش تجاری راهحلی برای بهکارگیری این اطلاعات و ایجاد هوشمندی در مدیران است که آگاهانه تصمیمگیری کنند و تصمیم آنان مبنی بر واقعیات و درک آگاهانه آنان از تغییرات فعلی و آتی و استفاده از سوابق در سازمان باشد.
محیط کسبوکار امروزه مستلزم نوعی پاسخگویی است که بتواند یک بینش و آگاهی در لحظه در بازار رقابتی بهدست دهد. کسبوکارها برای دستیابی به اهداف پیشرو بودن نیازمند دسترسی به اطلاعات در مورد مشتریان، وضعیت سازمان، موقعیت خود در بازار رقابتی و شرایط روز بازار هستند.
فرآیند بهبود کارآیی مدیریت سازمان از طریق بهره گیری از رویکرد هوش تجاری شامل ۵ بخش است:
-طرح (به چه هدفی میخواهیم برسیم؟)
-پایش(فعالیتها به چه صورت انجام میشود؟)
- تحلیل(آیا فرآیندهای در جریان بهدرستی اجرا میشود یا با مشکل روبهروست؟)
- هدایت (چه فعالیتهایی باید صورت پذیرد؟)
- بهبود(آیا روال جاری قابل ارتقا و اجرای بهتر است؟)
ارسال نظر