صداقت و راست گویی، نتیجه میدهد
نویسنده: گری روش
رئیس شرکت هیدریک انداستراگلز
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
چند سال پیش، شرکت دیزنی به دنبال یک مدیرعامل جدید میگشت و به همین منظور از شرکت مشاوره ما دعوت کرد تا در پیدا کردن فردی لایق به آنها کمک کند. پس از مدتی مذاکره با هیاتمدیره شرکت دیزنی دریافتم که آنها روی استخدام جیم مک نرنی، متخصص موتورهای جت در شرکت جنرال الکتریک و مدیرعامل شرکت ۳M به اتفاق نظر رسیدهاند. آنها از من خواستند تا کاری کنم که جیم مک نرنی، جذب شرکت دیزنی شود.
نویسنده: گری روش
رئیس شرکت هیدریک انداستراگلز
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
چند سال پیش، شرکت دیزنی به دنبال یک مدیرعامل جدید میگشت و به همین منظور از شرکت مشاوره ما دعوت کرد تا در پیدا کردن فردی لایق به آنها کمک کند. پس از مدتی مذاکره با هیاتمدیره شرکت دیزنی دریافتم که آنها روی استخدام جیم مک نرنی، متخصص موتورهای جت در شرکت جنرال الکتریک و مدیرعامل شرکت 3M به اتفاق نظر رسیدهاند. آنها از من خواستند تا کاری کنم که جیم مک نرنی، جذب شرکت دیزنی شود. جیم یک جوان بااستعداد و نخبه بود و من او را یکی از بهترین مدیران عامل دنیا میدانستم و این من بودم که چند سال پیش از آن، او را به عنوان رئیس و مدیرعامل شرکت 3M به آن شرکت پیشنهاد کرده بودم و همین مساله باعث شد تا من در برابر پیشنهاد شرکت دیزنی برای جذب او مقاومت کنم. من در پاسخ به درخواست شرکت دیزنی گفتم: «من نمیتوانم کاری کنم که فردی که به پیشنهاد من به مدیرعاملی شرکت 3M درآمده است، از آن شرکت خارج شود و این برخلاف اصول اخلاقی مورد قبول شرکت ماست.»
با این همه، مدیران شرکت دیزنی که از ارزش بالای جیممکنرنی آگاه بود، از من خواستند تا ضمن نزدیک شدن به او و جلب نظر مساعدش برای پیوستن به شرکت دیزنی، آنها را در این راه یاری کنم که در اینجا هم باز با پاسخ منفی من روبهرو شدند. در اینجا هم من به آنها گوشزد کردم که چون من و شرکتم در انتخاب جیم در شرکت 3M نقش مستقیم داشتهایم، نمیتوانیم برای خروج او از آن شرکت گام برداریم و به عبارت بهتر به مشتری قبلی خود خیانت کنیم در مرحله سوم، هیات مدیرت شرکت دیزنی از من پرسیدند که اگر آنها خودشان مذاکرات مقدماتی را با جیم انجام دهند و چراغ سبز اولیه را از او دریافت کنند، آیا در این حالت حاضرم به آنها کمک کنم و من در پاسخ به آنها گفتم: «بهطور یقین نه، من به هیچ عنوان حاضر نیستم که کوچکترین قدمی برای خروج جیم از شرکت 3M بردارم؛ حتی اگر شما از او موافقت اولیه و چراغ سبز دریافت کنید.»
این، پاسخ قاطع من بود و من فکر میکردم و میکنم که این تصمیم هم به نفع شرکت دیزنی بود و هم شرکت خودم. خوشبختانه شرکت دیزنی در قبال این پاسخ موضعی مثبت گرفت و پس از عقد قرارداد پژوهشی با ما، یک مدیرعامل جدید که توسط ما معرفی شده بود، را انتخاب کرد. پس از این واکنش مثبت بود که من از هیات مدیرت شرکت دیزنی پرسیدم که چرا با وجود خودداری من از برآورده ساختن خواسته آنها، باز هم شرکت من را برای این کار برگزیدند؟ آنها در پاسخ به من گفتند که یکی از شرکتهای رقیب ما را در برابر همین آزمون اخلاقی قرار داده بودند که آنها در این آزمون مردود شدند.
قضیه از این قرار بود که شرکت دیزنی از آن شرکت رقیب ما خواسته بود تا مدیری را که خود به شرکتی دیگر پیشنهاد داده و زمینه انتصاب او را فراهم کرده بودند، به عنوان مدیرعامل جدید شرکت دیزنی جذب کنند که شرکت رقیب ما برخلاف ما، از شرکت دیزنی خواسته بود تا پس از انجام مذاکرات اولیه و گرفتن چراغ سبز از آن مدیر موردنظر، بقیه کار را به آنها واگذار کند و این یعنی زیرپا گذاشتن اصول اخلاقی، غافل از اینکه آنچه بیش از هر چیزی برای شرکت دیزنی حائز اهمیت است همانا صداقت و رعایت اصول اخلاقی است.
alavitarjomeh@gmail.com
ارسال نظر