هیچگاه صداقتتان را از دست ندهید
راوی داستان: بلت مک گریو؛ بنیانگذار و مدیرعامل شرکت لیدرشیب فور اینترنشنال فاینانس
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
مهمترین درسی که من تاکنون آموختهام آن است که هر فردی باید صداقت و درست کاریاش را درهمه حال و همه جا حفظ کند. صداقت، چیزی است که شما نباید آن را از دست بدهید. مهمترین اولویت برای حفظ آبرو و اعتبارتان در تلاش برای حفظ صداقتتان خلاصه میشود. حال سوال اینجاست که منظور از صداقت چیست و مصداق و مفهوم این کلمه کدام است؟ به عقیده من، صداقت هر فردی در درونیترین و عمیقترین احساسات و ارزشهای مورد قبول او نهفته است.
راوی داستان: بلت مک گریو؛ بنیانگذار و مدیرعامل شرکت لیدرشیب فور اینترنشنال فاینانس
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
مهمترین درسی که من تاکنون آموختهام آن است که هر فردی باید صداقت و درست کاریاش را درهمه حال و همه جا حفظ کند. صداقت، چیزی است که شما نباید آن را از دست بدهید. مهمترین اولویت برای حفظ آبرو و اعتبارتان در تلاش برای حفظ صداقتتان خلاصه میشود. حال سوال اینجاست که منظور از صداقت چیست و مصداق و مفهوم این کلمه کدام است؟ به عقیده من، صداقت هر فردی در درونیترین و عمیقترین احساسات و ارزشهای مورد قبول او نهفته است. هنگامی که من به عنوان مدیرمالی ارشد در شرکت بیک، که یک شرکت سازنده خودکار در فرانسه است، کارم را آغاز کردم، با مشکلات متعددی دست به گریبان بودم از جمله اینکه خانوادهام هنوز در پاریس به من نپیوسته بودند و در نتیجه باید بهتنهایی در شهر پاریس که برایم کاملا غریب و ناشناخته بود، زندگی میکردم. فقط یک هفته پس از آنکه کارم را در شرکت بیک آغاز کردم، رئیس شرکت مرا احضار کرد و از من خواست تا صورت سود و زیان شرکت را تا پایان ماه جولای و پیش از آغاز تعطیلات تابستانی آماده کنم. من از رئیس شرکت چند ساعتی مهلت گرفتم تا سری به دفاتر و حسابهای شرکت بزنم و اوضاع را بسنجم.
با بررسی اجمالی دفاتر مالی شرکت دریافتم که هیچگونه ترازنامهای مربوط به چهارماه منتهی به جولای در دفاتر مالی شرکت ثبت نشده است و ثبتهای مالی موجود نیز به هیچ عنوان کامل و کافی نبودند و در نتیجه تهیه صورت سود و زیان بدون وجود ترازنامه و ثبتهای مالی کامل امکانپذیر نبود. در آن موقعیت من باید بین سه گزینه و راه پیش رو، یکی را برمیگزیدم. یکی اینکه در مورد شرکت بیک دست به افشاگری میزدم و بهطور علنی و عمومی اعلام میکردم که این شرکت بزرگ و مشهور فاقد صورتهای مالی درست و کنترل مالی کامل بوده و وضعیت نظارتی مطلوبی ندارد. دوم اینکه سکوت میکردم و با وضعیت موجود کنار میآمدم و سوم اینکه تلاش میکردم تا راهی برای حل این مشکل پیدا کنم. من این مساله را با رئیس شرکت بیک در میان گذاشتم و از او تا ماه سپتامبر مهلت گرفتم. سپس با یکی از همکاران باسابقهام مشورت کردم و شرایط را برای او شرح دادم و توانستم با کمک او، مشکلات موجود را از سر راه برداشته و صورتهای مالی شرکت را در ماه سپتامبر آماده کنم. درسی که در این میان آموختم عبارت از این بود که هنگامی که رئیستان از شما انجام چیزی را میخواهد، در ابتدا به آن خوب فکر کنید و همه ابعاد کار را بسنجید و سپس انجام آن را تعهد کنید.
من خودم در شرکتهای گوناگونی کار کردهام و مناصب مختلفی را تجربه کردهام. من میدانم که کسب رضایت و جلب توجه رئیس شرکت برای کارکنان آن شرکت دارای اهمیت و اولویت فراوان است و همه در شرکت تلاش میکنند که نتایج و عملکردی را ارائه دهند که موجب خرسندی مقامات ارشد شرکت شود اما باید به یاد داشت که این امر نباید به بهای زیرپا گذاشتن اخلاقیات و آنچه درست و راست تلقی میشود، تمام شود. اگرچه کار کردن در شرکت بزرگ و مشهوری چون بیک، آن هم در کشوری چون فرانسه یک گزینه ایدهآل و عالی برای من محسوب میشد، اما من حاضر نبودم برای حفظ شغلم در آن شرکت، مثل مدیر مالی پیش از خودم عمل کنم (که به علت عملکرد ضعیف پیش از ورودم به شرکت بیک از آن شرکت اخراج شده بود). من تصمیم گرفته بودم که به محض مشاهده هرگونه خطا و لغزشی، به جای سکوت کردن و بیتفاوت گذشتن از آن، درصدد رفع مشکل و حل مساله برآیم.
alavitarjomeh@gmail.com
ارسال نظر