انتخاب پول یا اعتبار

یک ضرب‌المثل است که می‌گوید: «آبروی هر کسی، زندگی دوم اوست.» شبیه همین جمله را می‌توان در مورد شرکت‌ها نیز بیان کرد: «زندگی دوم هر شرکت، آبرو و اعتبار آن شرکت است.» همه می‌دانند که بدون برخورداری از اعتبار و آبروی کافی در میان مصرف‌کنندگان و مشتریان، هیچ شرکتی نمی‌تواند در بازار، اعتماد و اعتقاد عمومی را به دست آورد. هنگامی که شرکت کداک برای نخستین بار وارد بازار چین شد، همه ما مدیران شرکت به خوبی می‌دانستیم که باید هر کاری از دستمان برمی‌آید انجام دهیم تا جامعه و بازار چین، شرکت کداک و ارزش‌ها و استانداردهای آن را بشناسد و ما را باور کند.

در نخستین روزهایی که فعالیت‌مان را آغاز کردیم، تعرفه‌های سنگین و بسیار بالایی روی یک سری کالاهای دارای حساسیت بالا ازجمله فیلم‌های عکاسی وجود داشت. در آن زمان، ما محصول خاصی را در چین تولید نمی‌کردیم بلکه محصولات نیمه‌تمام و سرهم‌بندی نشده را از خارج از چین وارد می‌کردیم. اغلب محموله‌های شرکت ما که از خارج بارگیری می‌شد، شامل ۶ رول بزرگ مخصوص فیلم عکاسی بود که با توجه به توافق ما با اداره گمرک چین، قرار شده بود محموله‌های شرکت ما بدون گذشتن از مراحل گمرکی معمول و به‌طور مستقیم به انبار شرکتمان بارگیری و منتقل شوند. یک بار، یک محموله بزرگ که می‌بایستی حاوی ۶ رول بزرگ باشد، از گمرک به انبار شرکت منتقل شد که پس از باز شدن بسته‌بندی محموله مشخص شد به جای ۶ رول، ۱۰ رول در آن وجود دارد. اداره گمرک چین فقط تعرفه ۶ رول را از شرکت ما دریافت کرده بود؛ چراکه از وجود چهار رول اضافی اطلاعی نداشت حال آنکه تعرفه آن چهار رول اضافی چیزی نزدیک به یک میلیون دلار بود. روزی که این اتفاق افتاد، جمعه بود. کارمند مسوول شرکت کداک بدون اینکه روسای شرکت را در این مورد آگاه سازد، اقدام به بازگرداندن رول‌های اضافی به اداره گمرک کرد و به آنها اطلاع داد که یک اشتباه در مورد این محموله روی داده و چهار رول که تعرفه آنها توسط شرکت پرداخت نشده، در محموله وجود داشته است. در بعدازظهر روز جمعه که رول‌های اضافی به اداره گمرک عودت داده شدند، بسیاری از کارمندان مسوول گمرک به تعطیلات آخر هفته رفته بودند و کسی حضور نداشت تا رول‌های اضافی را تحویل بگیرد بنابراین به کارمند شرکت ما گفته شد تا صبح روز دوشنبه برای این کار اقدام کند. روز دوشنبه، کارمند مسوول و وظیفه‌شناسمان به ما در مورد آنچه روی داده است، اطلاع داد و ما به اتفاق هم به اداره گمرک رفتیم و چک مربوط به پرداخت تعرفه‌های چهار رول اضافی را تقدیم کردیم.

هنگامی که خبر این اتفاق منتشر شد، چند تن از دوستانمان در گمرک آمریکا که بیش از ۴۰ سال سابقه کار گمرکی داشتند، ضمن ابراز شگفتی از آنچه روی داده از ما پرسیدند: «چطور چنین چیزی ممکن است؟» و «آیا شرکت کداک آن کارمند را که بدون اطلاع دادن به مدیران شرکت، این کار را انجام داده است، تنبیه کرد؟» ما در پاسخ به این پرسش‌ها گفتیم که چنین مسائلی در شرکت کداک به هیچ عنوان جای شگفتی ندارد و ما هیچ گاه چنین کارمندی را توبیخ و مجازات نمی‌کنیم چرا که او وظیفه‌اش را انجام داده است، وظیفه‌ای که در شرکت کداک، انجام آن را به او آموزش داده‌اند. به واسطه همین حسن شهرت بود که ما توانستیم اعتماد مردم چین را به خود جلب کنیم و پیشرفت‌ها و موفقیت‌های بسیاری در آنجا بیابیم.

نویسنده: ینگ یه؛ رئیس بخش شمال آسیا در شرکت ایستن کداک

مترجم: سیدحسین علوی لنگرودی