پیچیدگی، مزیت رقابتی پنهان
مترجم:فریبا ولیزاده
منبع: sloanreview. mit. edu
چگونه شرکتی جهانی همچون مجموعه هتلهای IHG از اپراتورهای منحصربهفرد خود به منظور تحقق تصمیمگیری تحلیلی استفاده میکند؟ چگونه درخصوص زمان و نحوه استفاده از پلتفرم مدیریت موتور جستوجوی خود تصمیمگیری میکند؟ چگونه فرآیندهای خود را از دسترس رقبا دور نگه میدارد؟
MIT این پرسشها را با چهار تن از مدیران تیم فروش و بازاریابی بینالملل IHG در میان گذاشته است. به باور آنها، پرداختن به پیچیدگیهای دنیای مدرن بازاریابی، در واقع مزیت رقابتی چشمگیری را در اختیار کسب و کارها قرار میدهد که کپیبرداری از آن برای رقبا به مدت زمان قابلتوجهی نیاز دارد.
مترجم:فریبا ولیزاده
منبع: sloanreview.mit.edu
چگونه شرکتی جهانی همچون مجموعه هتلهای IHG از اپراتورهای منحصربهفرد خود به منظور تحقق تصمیمگیری تحلیلی استفاده میکند؟ چگونه درخصوص زمان و نحوه استفاده از پلتفرم مدیریت موتور جستوجوی خود تصمیمگیری میکند؟ چگونه فرآیندهای خود را از دسترس رقبا دور نگه میدارد؟
MIT این پرسشها را با چهار تن از مدیران تیم فروش و بازاریابی بینالملل IHG در میان گذاشته است. به باور آنها، پرداختن به پیچیدگیهای دنیای مدرن بازاریابی، در واقع مزیت رقابتی چشمگیری را در اختیار کسب و کارها قرار میدهد که کپیبرداری از آن برای رقبا به مدت زمان قابلتوجهی نیاز دارد.
به نظر شما کدام بخش از عملکرد IHG برای بقیه کسب و کارهای دنیا قابلتوجه و نو است؟
ما فعالیتهای زیادی را در زمینه تمرکز بیشتر بر بهبود عملکرد قیمتگذاری خود معطوف کردهایم. این تلاشها شامل انواع تخفیفها و انتخاب بهترین نرخهای ممکن بوده است. همکاری با تعداد زیادی از تیمهای مدیریتی محلی و هتلهای مختلف در یک سطح واحد به منظور آموزش بهترین استراتژیها و ساختارهای قیمتگذاری و البته کمک به تکتک هتلها برای تعیین قیمت بهصورت خودکار و مکانیزه از جمله این راهکارها بوده است.
تصمیمگیری درخصوص اختصاص منابع مالی به فرآیندهای بازاریابی بدون شک در سطوح ارشد سازمان انجام میشود، آیا این روش تاثیری بر مدل قیمتگذاری هم دارد؟
بله. این همان دلیل مدیریت درآمدها در IHG است. ما از هتلهایمان انتظار داریم تا ارزش واقعی تقاضای خردهفروشی را به خوبی درک کنند اما بازگشت دلارهایی که برای بازاریابی هزینه میشوند مسلما بهصورت خودکار در قالب رزروهایی که انجام میشوند، انعکاس پیدا میکند. هتلها این پولها را دریافت میکنند و باید درخصوص اعمال بهترین استراتژی قیمتگذاری و البته نحوه مدیریت درآمدشان به گونهای که سهم بازارشان به حداکثر برسد، تصمیمگیری کنند. بخش اعظمی از کمپینهای بازاریابی IHG پیرامون مولفههایی خاص به ویژه موقعیت شهرها و نقاط جغرافیایی که مقاصد گردشگری هستند، شکل میگیرد و البته از فرآیندهای تحلیلی برای تسهیل تصمیمگیری نیز استفاده میشود. اگر اوضاع بازارخوب باشد، نیازی به بررسیهای شدید برای اجرای کمپینهای تاثیرگذارتر نخواهیم داشت اما اگر بازار مستعد نباشد، اوضاع فرق خواهد کرد. بنابراین ما در حال توسعه بخشیدن به چرخه بازخورد مثبت هستیم. درست است که هنوز به نتایج مورد انتظارمان نرسیدهایم اما قطعا دنبال همان چیزی هستیم که بنیان تفکرات IHG را شکل داده است.
چرا این چرخه هنوز تکمیل نشده است؟ مشکل چیست؟
پیچیدگی کار بالاست. در بازاریابی مبتنی بر پایگاه داده، شما الزاما اطلاعات واضح و روشنی در اختیار ندارید. تصور کنید بازار رزرو IHG برای هفته آینده داغ است اما هفته بعد از آن چه؟ وقتی شما در مقام یک مصرفکننده از میان هتلهای IHG به جستوجو میپردازید، من بهعنوان یک بازاریاب لزوما نمیدانم شما دقیقا برای کدام هفته به دنبال اتاق هستید. ما هم اکنون به دنبال گردآوری دادههایی جزئیتر هستیم و در این مسیر از جستوجوهایی که در Trip Advisor یا Google Hotel Ads انجام میشود، استفاده خوبی به عمل آوردهایم. با وجود چنین اطلاعاتی و البته زمان و مکان جستوجو، جزئیات بیشتری برای ایجاد ارزش در دست داریم.
به نظر بهینهسازی بازاریابی موتورهای جستوجوی اینترنتی چالش چندان بزرگی نیست. آیا این طور است؟
بله، ولی باید اشاره کرد که چالش اصلی، کاربردیتر کردن این اطلاعات است. برای مثال، ما در قالب همکاری مشترک با یک شرکت اقدام به طراحی پلتفرم دیجیتالی کردهایم. این سیستم بهصورت یکپارچه با پلتفرم مدیریت موتور جستوجو که تکتک میلیونها کلمه کلیدی را بررسی و بهینهسازی میکند، در ارتباط است. اجرای مطلوب این سیستم چالشی بزرگ است، بهنظرم بسیاری از هتلها و شرکتها گرایشی به چنین فرآیندهای اتوماتیک و پیچیده الگوریتمی در حوزه بازاریابی مبتنی بر موتور جستوجو ندارند.
همزمان رقبا هم نظارهگر اقدامات شما هستند. چقدر نگران این مساله هستید؟ آیا رویکردتان به اندازهای قدرتمند هست که قابل کپیبرداری نباشد؟
این سوالی بسیار بجاست. در تعیین مشتریان هدف از مدلهای پیشبینی و حجم بسیار بالایی از داده و فرآیندهای بهینهسازی استفاده میکنیم. نمونه آن استفاده از روشهای مختلف بازاریابی برای تمرکز بیشتر بر مشتریان با ارزش است. ارائه انواع مختلف پیشنهادها و پیامهای تبلیغاتی به مشتریانی با سلایق گوناگون مهمترین بخش کار ما است. اساسا به دنبال بهینهسازی ارزش طول عمر واقعی مشتری در یک بازه زمانی خاص هستیم. در واقع بهطور همزمان سلایق و نیازهای مختلف مشتری را مدنظر قرار میدهیم. به نظر، این همان چیزی است که کپیبرداری از آن دشوار است. دانش بازاریابی برای مشتریان شناخته شده قدیمی شده است. دلیل این امر ظهورکلان داده و وجود پیچیدگیهایی در بازاریابی چند کاناله است. بسیاری از شرکتها سعی میکنند از روشهای استاندارد گذشته استفاده کنند، اما مسلما دشواریهایی را در زمینه مقابله با پیچیدگیهای عصر حاضر متحمل خواهند شد. با تمرکز بیشتر بر پیچیدگیهای بازاریابی در عصر مدرن، به جایی رسیدهایم که از عدم توانایی رقبا در کپیبرداری از رویکردمان اطمینان داریم. آنها به واسطه پیشنهادها و پیامهای تبلیغاتی ما، به خوبی میبینند چه میکنیم اما بدونشک توانایی مقابله با پیچیدگیهای بازاریابی، مزیتی رقابتی است که درک و تکرار آن زمان زیادی را میطلبد. البته توانایی کپیبرداری از هر چیزی و در واقع پیادهسازی آن، دو مقوله متفاوت هستند. به منظور تحقق چنین چیزی، به رهبری سازمانی نیاز دارید که به این رویکرد اعتقاد دارد، منابع را در جهت تحقق بهکار میبندد و توان اعمال تغییرات در فرآیندهای کنونی را دارد. آنها باید توان جایگزین کردن رویکرد موجود را با رویکردی که خطری بالقوه برای سازمان است، داشته باشند. این امر مستلزم فرهنگی زمینهساز است. علاوه بر این، حتی زمانی که کپیبرداری میکنید، این فرآیندها مشابه نخواهند بود زیرا جنبههای مختلفی از فرآیندهای تحلیلی بیش از آنچه علمی باشند، هنری هستند. شما با افرادی همکاری خواهید کرد که مسلما بینشها و دیدگاههای مختلفی نسبت به چگونگی برخورد با مسائل دارند.
ارسال نظر