برندگان، بازندگان و استراتژیهای نوین اقتصادی
تغییر قدرت جهانی و مدیریت چالشها در عصر جدید
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: strategy-business
اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، زمانی که بازارهای نوظهور با سرعت فوقالعاده زیاد در حال رشد بودند، شکاف بزرگ بین اقتصادهای صنعتی و اقتصادهای در حال توسعه شروع به کاهش کرد. این همگرایی علیه لیبرال کردن اقتصادی و بر مبنای ایدهای که سیستمهای مالی همه کشورها هماهنگ خواهند شد، اتفاق افتاد.
این دوره اکنون به اتمام رسیده است. کشورهای نوظهور بهخصوص در مقایسه با اقتصادهای توسعهیافته، به اندازه قبل به سرعت رشد نمیکنند؛ به علاوه شکاف بین سیستمهای متفاوت بارزتر شده است.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: strategy-business
اواسط دهه ۲۰۰۰ میلادی، زمانی که بازارهای نوظهور با سرعت فوقالعاده زیاد در حال رشد بودند، شکاف بزرگ بین اقتصادهای صنعتی و اقتصادهای در حال توسعه شروع به کاهش کرد. این همگرایی علیه لیبرال کردن اقتصادی و بر مبنای ایدهای که سیستمهای مالی همه کشورها هماهنگ خواهند شد، اتفاق افتاد.
این دوره اکنون به اتمام رسیده است. کشورهای نوظهور بهخصوص در مقایسه با اقتصادهای توسعهیافته، به اندازه قبل به سرعت رشد نمیکنند؛ به علاوه شکاف بین سیستمهای متفاوت بارزتر شده است. در نوزدهمین پژوهش جهانی سالانه مدیران عامل اجرایی شرکت PwC (شرکت چندملیتی خدمات حرفهای است که طیف وسیعی از خدمات و سرویسها شامل مشاوره مدیریتی، مشاوره مالی، مشاوره حقوقی، مالیات و حسابرسی را ارائه میکند) اعلام شد که تنها ۳۵ درصد رهبران شرکتی که در نظرسنجی شرکت کردهاند معتقدند جهان به سمت اتحاد بزرگتر اقتصادی در حال حرکت است. در عوض، ۵۹ درصد این مدیران اجرایی ارشد معتقدند که مدلهای چندگانه با یکدیگر وجود خواهند داشت و رقابت خواهند کرد. برای مثال توجه کنید که دولت و سرمایهگذاری تجاری در ایالات متحده آمریکا، چین، هندوستان، ژاپن و اتحادیه اروپا تا چه اندازه متفاوت اداره میشود. این ملتها و دولتها با فروض کاملا متفاوت در اقتصاد عمل میکنند. این کشمکش بین این مفروضات نه تنها کاهش نیافته، بلکه در حال رشد است.بهطور خلاصه، ترتیبات نوین اقتصادی در عصر حاضر در حال جایگزینی با نظامی است که تا پایان جنگ جهانی دوم وجود داشته است. در آینده قابل پیشبینی، اقتصاد جهانی با مجموعهای از روابط اقتصادی در حال تغییر و پیچیده تعریف خواهد شد. قطعا این روابط بهطور مداوم به یکدیگر متصل خواهند شد، اما با قوانینی که همیشه در حال تغییر است، همراه خواهند بود.بهعنوان یک رهبر کسب و کار، چگونه میتوانید این پیچیدگیها را مدیریت کنید؟ چگونه میتوانید با اعتماد و مهارت از این مرز عبور و به نظام بعدی اقتصادی برسید؟موثرترین روش توجه به سه روند اصلی است: پراکندگی قدرت اقتصادی، تحول مداوم مدلهای رشد هر کشور و اختلال سریعی که کسب و کارها از تغییر تکنولوژیک احساس میکنند. این روندها ممکن است به نظر بدیهی بیایند، اما هیچکدام از آنها کاملا آنچه که در برخورد اول به نظر میآیند نیستند. با نگاه دقیقتر به این روندها، شما میتوانید به سازمانتان کمک کنید تا قدمهای مورد نیاز برای پیشرفت در ترتیبات نوین اقتصادی در جهان بردارید. در این مقاله روند سوم را به تفصیل شرح میدهیم.
اختلال تکنولوژیک شتاب میگیرد
تکنولوژی همواره یک نیروی مخل بوده است. پس از سال ۱۹۴۵، دولتها به شدت در تحقیقات نظامی و فضایی سرمایهگذاری کردند. تکنولوژیهای تغییردهنده بازی مانند مسیریابی ماهوارهای و اینترنت محصول این سرمایهگذاریها هستند. امروزه طیف گوناگونی از تکنولوژیهای جدید شامل پیشرفتهای چشمگیر در علم روبوتیک، نانوتکنولوژی و پزشکی در حال ظهور هستند. همه اینها بر جوامع و کسبوکارهای ما تاثیر خواهند گذاشت، اما از چشمانداز تاثیر اقتصادی این پیشرفتها برجسته هستند. آنها خودشان تکنولوژی نیستند؛ بلکه عکسالعملهای سیاسی و تجاری در مقابل اختلال تکنولوژی هستند. اولین مورد امنیت سایبری میشود؛ امنیت سایبری مورد نیاز است، چرا که هکران اینترنتی برای دستیابی به مالکیت معنوی، ترساندن رقبا و اختلال در امور عمومی و خصوصی فعالیتهای خود را ادامه میدهند. طبق گزارش نیویورک تایمز در اکتبر ۲۰۱۵، از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۱۴ شمار حملات به سیستمهای کنترل صنعتی (به مجموعهای از سیستمهای کنترل گفته میشود که در صنایع مختلف کاربرد دارد) در سراسر جهان چهاربرابر شده است. این سطح از کارهای غیرقانونی حضور امنیت سایبری در هر نهاد کسب و کاری را ضروری میسازد. ممکن است یک دفاع جهانی علیه تهدیدهای سایبری عملی نباشد، چرا که این امر نیاز به سطوح بالایی از همکاری بینالمللی خواهد داشت.گرچه گزینه دیگر ممکن است منجر به اقدامات سختگیرانه شود که کسبوکار را محدود میکند. بهطور گسترده گزارشهایی وجود دارد که بسیاری از دولتها در فعالیت سایبری کشورشان مداخله کردهاند تا تاثیرات استفاده از اینترنت را برجسته کنند. بدون توجه به انگیزهها، این فعالیتها میتواند پتانسیل رشد اقتصادی را محدود کند بنابراین دولتها باید فعالیتهایشان را تنظیم کنند تا اهداف موردنظر مداخله با اثر بالقوه بر رشد اقتصادی متوازن شود.
دومین توسعه مرتبط با تکنولوژی تغییر ژئوپلیتیکهای انرژی است. توانایی کشورهای تولیدکننده نفت گواه بر بحران نفتی سال ۱۹۷۳ بوده است. اکنون تکنولوژیهایی که برای بهبود منابع غیرقراردادی نفت و گاز طراحی شده است، توازن عرضه و تقاضا را از بین برده است. اداره اطلاعات انرژی آمریکا تخمین میزند که ایالات متحده بهدلیل انقلاب فرکینگ (شیوه شکست لایههای زمین در هنگام حفاری برای استحصال گاز طبیعی به فرکینگ موسوم است) تا سال ۲۰۱۹ میتواند صادرکننده خالص انرژی باشد. حتی اگر قیمت نفت تا حدی دوباره به نقطه نخست بازگردد، استفاده رو به افزایش منابع تجدیدشدنی، اهمیت ژئوپلتیک تولیدکنندگان نفت را کاهش خواهد داد. جای شگفتی نیست که آمریکا و چین بهعنوان دو کشور بزرگ مصرفکننده نفت، بزرگترین سرمایهگذاران انرژی تجدیدپذیر هستند. علامت دیگر این تغییر، گروهی موسوم به Breakthrough Energy Coalition است که در نوامبر ۲۰۱۵ به درخواست بیل گیتس موسس مایکروسافت و مارک زوکربرگ موسس فیسبوک گرد هم آمدند. هدف این گروه سرمایهگذاری روی توسعه انرژیهای پاک و کاهش هزینههای مربوط به انرژیهای تجدیدپذیر است. مشارکت بین بخشهای عمومی و خصوصی در این تحقیق چند میلیارد دلاری تنها «جنگ روی تغییر آب و هوا» نیست بلکه تلاشی توسط رهبران صنعت تکنولوژی اطلاعات شامل بیل گیتس، مارک زاکربرگ، جف بزوس مدیر اجرایی آمازون، مارک بنیوف موسس Salesforce.com، مگ ویتمن مدیر اجرایی HP و سرمایهگذاران ریسککنندهای چون جان دوئر، وینود کسلا و رید هافمن است تا موقعیت فوقالعادهای بر عرضه انرژی در صنعت تکنولوژی ایجاد کنند.
سومین روند مهم مرتبط با تکنولوژی، توزیع جغرافیایی پیشرفتهای تکنولوژیک است که دیگر محدود به اقتصادهای توسعهیافته نمیشود. امروزه نوآوران تکنولوژی در سراسر جهان بیشتر توزیع شدهاند و هر جا باشند سرمایه به دنبال آنها است. برای مثال، طبق تحقیق Global Innovation ۹۴ درصد شرکتهای بزرگ پژوهش و توسعه را خارج از کشور مبدأ دنبال کردهاند. علاوهبر این، شرکتهایی با رد پایی از تحقیق و توسعه جهانی نسبت به رقبایی که کمتر جهانی شدهاند، از لحاظ مالی بهتر عمل میکنند. تکنولوژیهای مهم در حال ظهور در نقاطی هستند که بیشتر به آنها نیاز است. به طور مثال برای پرداختهای موبایل، این کار در آفریقا انجام میشود، جایی که میلیونها نفر هیچ دسترسی به بانکداری استاندارد یا ارتباطات از راه دور ندارند. در جهان صنعتی شده امروز، نهادهای مالی برای مطالعه بلاکچین (blockchain) تلاش میکنند. (یک پایگاه داده غولپیکر است که تمامی معاملات بیتکوین در آن ثبت میشود. این تکنولوژی برای اولین بار فقط برای تبادل ارزهای دیجیتالی بهوجود آمده بود ولی ویژگیهایی مانند رایگان بودن، امکان ثبت اسناد به صورت عمومی و غیرمتمرکز بودن آن باعث شد تا برای ارائه سرویسهای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد.) اگر ترکیب درستی از تکنولوژیهای جدید مالی در مقیاس جهانی ظاهر شوند، بهطور چشمگیری میتوانند ساختار صنعت خدماتی-مالی را تغییر دهند. در واقع، «تغییردهندگان بازی» در هر صنعتی میتوانند از هر نقطهای وارد این بازی شوند. این امر موجب پیشبینیناپذیر بودن میشود و تکیه بر منابع ثابت قدرت و ثبات ژئوپلیتیک را دشوارتر میسازد.
نسخهای برای کسبوکار
این روندها به تنهایی فایدهای نخواهند داشت. آنها در تعامل با یکدیگر الگوهای تغییر را ایجاد میکنند. گرچه شما نمیتوانید راههایی که آنها ترکیب خواهند شد را پیشبینی کنید، اما میتوانید برای مواجهه با انواع نااطمینانی که پیشروی شما است آماده باشید. برای مثال برخی ناظران صنایع انرژی بیان کردهاند که فرکینگ با کشمکشهای ژئوپلیتیک ترکیب خواهد شد و سیستم ثابت تولید نفت را مختل خواهد کرد که منجر به رکود طولانی در قیمتهای انرژی میشود. آنها دریافتند که این امر ارزش سرمایهگذاریها در تولید انرژی پاک را کاهش خواهد داد و اقتصاد بازارهای نوظهور را که از نظر نفتی غنی هستند مختل خواهد کرد.این تغییر در قیمت نفت با پراکندگی قدرت اقتصادی ترکیب میشود و همانطور که اکونومیست در اکتبر ۲۰۱۵ بیان کرد، شما با یک بحران اقتصادی جهانی بالقوه روبهرو خواهید شد. اما چنین بحرانی میتواند مزایای خاصی نیز داشته باشد. بدون هیچ اقتصاد غالبی که تصمیمگیرنده باشد، بحرانی از این نوع به بانکهای دولتی آسیایی و بانکهای بزرگ تجاری در آمریکا، آگاهی بیشتری از این منفعت مشترک میدهد. ممکن است آنها با موافقت دولتهایشان، به دنبال ایجاد یک قرضدهنده جهانی به عنوان آخرین راهحل باشند. با اندکی شانس، این کار منجر به بحرانی جهانی مانند آنچه اکونومیست تصور میکند نخواهد شد، تا شناخت دوطرفه از منافع مشترک در جهانی ایجاد کند که قدرتهای اقتصادی پراکندهاند. اما حتی بحرانها ضرورتا بد نیستند. در حقیقت، همه این نااطمینانیها میتواند منجر به فرصتهای بزرگ برای شرکتهایی شود که میتوانند رقابتی بودن را بهطور مناسب بیاموزند. محیط جدید حتی برای تصمیمگیرندگان باتجربه ناآشنا است. اگر در موقعیتی هستید که تصمیمات اصلی را برای یک بنگاه اقتصادی میگیرید، توصیه میشود تا بر این پنج نکته کلیدی تمرکز کنید.
1. یک قطب علمی با تمرکز بر حملات سایبری ایجاد کنید.
حملات سایبری یک واقعیت هستند. مانند همه خطرات بزرگ دیگر، آنها به دقت اشتیاق شما را برای ریسک امتحان میکنند، فرآیندهای کسب و کار را برای کاهش اثر آنها بازبینی میکنند و زیربنا و استعداد شما را برای حل چالشهای فنی و تجاری تنظیم میکنند. حداقل باید بتوانید بهطور موثر به حملات و قانونشکنیها واکنش نشان دهید و بدانید که پیش از انجام حملات چه کاری انجام دهید.
2. بر RMB1 تسلط یابید.
ضعف اقتصادی و مداخله دولت در آمریکا و اروپا، در ترکیب با رشد اقتصادی چین و لیبرالسازی، بهطور گسترده استفاده از RMB را هم از نظر ارز تجاری و هم ارز ذخیرهای قانونی کرده است. یکی از منابع مزیت رقابتی در سالهای آینده دسترسی به RMB خواهد بود. یکی دیگر از منابع، کارگزاری بانکی سودآور و ترتیبات پایاپای خواهد بود که بانکها را قادر به هدایت معاملات بینمرزی از طرف دیگر میسازد، شما نیاز به ثابت قدم ماندن در چشمانداز متغیر اقتصادی و یکپارچهسازی توانمندیهای خزانه خودتان، مانند پیشبینی سرمایه، ارز خارجی و مدیریت نقدینگی، با باقی کسب و کار خواهید داشت.
3. مدیریت موثر در یک جهان چندقطبی
سازمانها باید بدانند که چگونه اهداف کسب و کار و سیاستشان تحت تاثیر تغییر قدرت سیاسی و اقتصادی به یک جهان چندقطبی تغییر جهت داده است. بهخصوص در آسیا که چین بهطور فزایندهای برای نفوذ بر بازارها رقابت میکند و هندوستان به سرعت در حال رشد است. آنها نیاز به آمادهسازی توانمندیهای لجستیک خودشان خواهند داشت؛ بنابراین میتوانند ملزومات، کالاها، خدمات، سرمایه و استعدادها را در سراسر منطقه نفوذ جابهجا کنند.
4. هر جایی که به انجام کسبوکار میپردازید، استعداد را پرورش دهید.
دانش محلی و نیروی کار، بهخصوص تیم مدیریتی، باید فرصتها و ردپای کسبوکار شما را در سراسر جهان منعکس کنند. گرچه چرخشهای جهانی هنوز ارزشمند خواهند بود، اما تفاوتهای بین بازارها تحت مناطق نفوذ متفاوت نیاز به توسعه استعداد محلی و منطقهای بیشتری دارد. به علاوه مدلهای حکمرانی باید سازگار شوند و به دقت تصمیمگیری محلی را با ملاحظات و نیازمندیهای منطقهای و جهانی متوازن کنند.
5. پرورش نوآوری در همه جا
پویاییهای رقابتی در جهان به سرعت در حال تحول امروز به آسانی میتواند توسط شرکتهای نوپا که رهبرانشان روندها را پیشبینی میکنند و طبق آن پیش میروند، دچار اختلال شود. برای حمله متقابل، هر سازمانی نیاز به ایجاد یک فرهنگ نوآوری دارد که در جهان گسترش یابد. شرکتهای زیرکتر مراکز نوآوری با یک باور نسبتا آزادتر ایجاد خواهند کرد؛ تا شرکت را به سوی آیندهنگری (بهخصوص ۵ سال آینده شرکت) ببرد. آگاه باشید که ایجاد نهادها به زمان نیاز دارد و ایجاد اعتماد نیز به مراتب به زمان بیشتری نیاز خواهد داشت. هنوز این نهادها در اکثر کشورها وجود ندارند، اما بازارها میآموزند که آنها را بپذیرند و قدرتمند بودن را توسعه دهند. این امر در هر کشوری که گذاری به اقتصادی صنعتی داشته رخ داده است. ممکن است یک تعریف معمول جدید از ثبات وجود نداشته باشد، اما سازمانهای پایدار به استفاده از تاثیرشان برای توسعه رشد و بهبود مداوم که میتواند از کسبوکار حمایت کند، ادامه خواهند داد چرا که به آن نیاز دارند. دوراندیشترین رهبران سازمانی این نهادها در تلاشند تا بدانند چگونه میتوانند این نقش را ایفا کنند.
پاورقی: واحد پول چین که در معاملات بینالمللی از RMB استفاده میشود.
ارسال نظر