مدیریت وسوسه‌گر درون

پیروزی یا شکست؟ - ۲۷ اسفند ۹۴

گونتر مرتب پیغام می‌دهد: پیروزی، پیروزی، پیروزی.

پیروزی را از کجا می‌شناسی یا بالعکس شکست را از کجا می‌شناسی؟ روشن است؛ از دام‌هایی که گونتر سر راهت پهن می‌کند. مثلا اگر مدت‌های مدیدی است که از شغلت ناراضی هستی، گونتر با حرف‌های خود تو را در تصمیم‌گیری سست می‌کند که: «آدم رفقا و همکاران چند ساله رو ترک نمی‌کنه!» یا «بهتره همین کارو ادامه بدی، حداقل مطمئنه!»؛ درحالی‌که تو احساس می‌کنی مستحق مناسبات بهتری هستی. یا اگر چند وقت است که کاری مهم و حیاتی را مرتبا به آینده موکول می‌کنی، گونتر در هر فرصت ممکن خواهد گفت: «ای بابا صبر کن، فردایی هم هست!» بدین سان زمان سپری می‌شود و تو همچنان ناراضی می‌مانی و گونتر سعی در آرام کردنت دارد.

گونتر مرتب پیغام می‌دهد: پیروزی، پیروزی، پیروزی.

پیروزی را از کجا می‌شناسی یا بالعکس شکست را از کجا می‌شناسی؟ روشن است؛ از دام‌هایی که گونتر سر راهت پهن می‌کند. مثلا اگر مدت‌های مدیدی است که از شغلت ناراضی هستی، گونتر با حرف‌های خود تو را در تصمیم‌گیری سست می‌کند که: «آدم رفقا و همکاران چند ساله رو ترک نمی‌کنه!» یا «بهتره همین کارو ادامه بدی، حداقل مطمئنه!»؛ درحالی‌که تو احساس می‌کنی مستحق مناسبات بهتری هستی. یا اگر چند وقت است که کاری مهم و حیاتی را مرتبا به آینده موکول می‌کنی، گونتر در هر فرصت ممکن خواهد گفت: «ای بابا صبر کن، فردایی هم هست!» بدین سان زمان سپری می‌شود و تو همچنان ناراضی می‌مانی و گونتر سعی در آرام کردنت دارد.

اما در مورد پیروزی جور دیگری است: تو فارغ از برنامه‌های بازدارنده گونتر همیشه همان را انجام می‌دهی که باید انجام داد. از دید شخص ثالث، موفقیت تو امری اتفاقی و بدون زحمت جلوه می‌کند. درحالی‌که اساس این موفقیت همان گونتر تعلیم یافته است.

منبع: کتاب «گونتر وسوسه‌گر درون پیروز می‌شود»

مترجم: احمد صدیقی

انتشارات راه نوین