کیت هانلی به عنوان راهنما در زمینه طرز فکر و نویسنده «یک سال آرامش روزانه» اغلب به مشتریان خود کمک می‌کند تا استراتژی‌هایی را پیش بگیرند که آنها را از روز بدشان بیرون ببرد. او می‌گوید: «افراد نزد من می‌آیند و احساس می‌کنند گرفتار شده‌اند و هر آنچه را می‌توانستند امتحان کرده‌اند.» او اغلب با این پرسش آغاز می‌کند که علت حالت روحی منفی آنها چیست؟ او سعی می‌کند بفهمد منشأ این احساس منفی در کجاست. او می‌گوید: «نام بردن از این احساس منفی بسیار مفید است.» او به مشتریان خود توصیه می‌کند تا «کنجکاو» شوند، سپس سوال‌های زیادی می‌پرسد. مثلا این اتفاق فقط یکبار می‌افتد یا همیشه تکرار می‌شود؟ آیا قبلا نیز چنین احساسی داشته‌اید:

آخرین بار چه موضوعی باعث بروز این حس شد؟

او همچنین سعی می‌کند افراد را راهنمایی کند تا مشکلات را به شکل فرصت ببینند. اگر یک جلسه مهم با مشتری کنسل شد، با یک ساعتی که آزاد هستید چه می‌کنید؟ اگر کارمندتان کارش را برای ارائه درست محصول یا خدمات انجام نداد، در جهت کمک به او برای اینکه از این موقعیت یاد بگیرد چه اقدامی می‌کنید؟ کیت از همین تکنیک‌ها در مورد خودش و زمانی که روز بدی دارد بهره می‌برد. چند هفته پیش‌، حوالی ساعت ناهار او متوجه شد که دارای حالت روحی بسیار بدی است و به سرعت به دلیل آن پی برد: دو مشتری قرار خود را صبح آن روز با او کنسل کرده بودند. ذهن او به شدت درگیر این موضوع شده بود، اما او به سرعت به خود آمد و با خود فکر کرد «آیا مشتریان قرار خود را زیاد کنسل می‌کنند یا این اتفاق فقط مختص امروز است؟» و به این ترتیب با این تغییر چشم‌انداز می‌توانست مثبت‌تر فکر کند. ضمنا او چند دقیقه از شرکت خارج شد و به کاری که به آن علاقه داشت، پرداخت: گوش دادن به موسیقی.