تکنیکهای رهبری سازمانی خلاقانه
تفکرات خود را خارج از الگوهای ذاتی گسترش دهید!
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: innovation management
تعریف خلاقیت بهعنوان یک مفهوم دشوار است. بسیاری توانایی یافتن راهحلهای جدید و با ارزش را بهعنوان اصل اساسی رهبری خلاقانه میبینند. هنرمندان، طراحان، متفکران و رهبران فکر همگی برای قدرت ایدههایشان مثلا برای خلاقیتشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. خلاقیت موضوعی است که بسیار خوب مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و کتابهای علمی و کسبوکار بسیار مشهوری به این موضوع اختصاص یافته است.
خلاقیت به ایجاد هر چیز جدید با ارزشی بهطور مثال یک محصول، یک راهحل یا یک کار هنری اطلاق میشود.
مترجم: آناهیتا جمشیدنژاد
منبع: innovation management
تعریف خلاقیت بهعنوان یک مفهوم دشوار است. بسیاری توانایی یافتن راهحلهای جدید و با ارزش را بهعنوان اصل اساسی رهبری خلاقانه میبینند. هنرمندان، طراحان، متفکران و رهبران فکر همگی برای قدرت ایدههایشان مثلا برای خلاقیتشان مورد ستایش قرار گرفتهاند. خلاقیت موضوعی است که بسیار خوب مورد تحقیق و پژوهش قرار گرفته و کتابهای علمی و کسبوکار بسیار مشهوری به این موضوع اختصاص یافته است.
خلاقیت به ایجاد هر چیز جدید با ارزشی بهطور مثال یک محصول، یک راهحل یا یک کار هنری اطلاق میشود. منظور از کلمه «جدید» ممکن است یک خالق منحصربهفرد یا هر چیز نوظهوری باشد. بهطور مشابه «ارزش» ممکن است به طیف متنوعی از روشها از منفعت تدریجی راهحلهای عملی هر روزه تا ایدههای بزرگ که موجب تغییر جامعه میشوند تعریف شود. ما در آموزشها، رهبری خلاقانه را بهعنوان راهحلهای نوآورانه کسبوکار برای چالشهای بزرگ اجتماعی تعریف میکنیم. ارائه ایدههای جدید اغلب نیاز به آن چیزی دارد که به آن «فکر و اندیشیدن باز و ورای فضای محدود» اطلاق میشود. این ایده تفکر ما است که بهطور ذاتی از الگوهای مشابه قبلی پیروی میکند. حتی زمانی که عامدانه تلاش میکنیم تا از تصوراتمان استفاده کنیم، تفکر ما هنوز توسط مفاهیم و طبقهبندیهای موجود ساخته میشود. ما تلاش میکنیم در خلال تفکرات موجود، خلاقانه فکر کنیم و بنابراین محدود میمانیم. برای مثال، برخی از ما با کمک رسانههای سنتی مانند روزنامهها و مجلات تلاش میکنیم تا گذاری به دنیای دیجیتال داشته باشیم. اما همچنان احساس تبعیت از حفظ وضع موجود همراه ما است. این امر منجر به تفکری میشود که در نهایت محدودکننده است. همه فرصتهایی که ما در تلاش برای تصور آنها هستیم -تبلیغات آنلاین، اخبار آنلاین یا تجارت الکترونیک- از لحاظ مالی غیرجذاب یا بسیار کوچک هستند. بنابراین حتی وقتی در مورد این فرصتها بحث میکنیم، هرگز کوشش نمیکنیم تا بهراستی از کسبوکارهای جدید که بهطور بالقوه تغییردهنده روند موجود هستند آغاز کنیم. ما هنوز در فضای محدود و با تفکرات گذشته زندگی میکنیم.
رهبری خلاقانه میتواند با رفع عوامل بازدارنده و عادات، این فضای محدود را بشکند. این بازداریها میتوانند مربوط به سازمان باشند اما بهطور نمونه در ترسهای شخصی رهبری سازمان نمود پیدا میکند: ترس از شکست، از رها شدن و از انزوا. ممکن است این ترسها خیالی یا واقعی باشند اما در هر دو مورد بسیار ضروری است که ترسهای یک نفر را شناسایی کنیم و این ترسها را به جای ممانعتها به چالشهای تفکر خلاقانه تبدیل کنیم. این کار اغلب تلاش بسیاری را میطلبد تا فرد بتواند از فضای تفکر موجود رها شود و به ورای آن بیندیشد. در شرکتها این امر گاهی با «ایجاد یک سکوی سوزان» انجام میشود؛ به این معنی که موقعیت فعلی بسیار وخیم و نیازمند ایجاد یک راهحل است که تنها راه آن هم پریدن از کشتی است. مشاهده کردهایم که تنها تجربه فقدان مالی منجر به این امر نمیشود چرا که عکسالعمل نمونه در چنین شرایطی، تلاش برای تعمیر کشتی بهجای ترک آن است. برای مثال، در روزنامهها این امر در بیش از ۲۰سال برای کاهش مداوم هزینه رخ داده است- تلاشهایی برای تعمیر کشتی فرونشسته- تا جایی که همه روح، کیفیت، توانمندیها و کارآفرینی از بین رفته است.بنابراین رهبری خلاقانه نیاز دارد تا بتواند بهطور ساختگی تفکر خود را خارج از این الگوها و طبقهبندیهای ذاتی براند؛ در غیر این صورت در همین نقطه توقف خواهد کرد. مسیرهای متفاوتی وجود دارند که شما میتوانید تفکر خود را با آن تغییر دهید و به جهت دیگر برانید: میتوانید به «اعماق» دست یابید تا به ریشههای تفکرتان برسید. میتوانید هدف خود را «بسیار بالا» قرار دهید تا سقف فضای تفکرتان را بشکنید و بتوانید «قدرت نفوذ» وسیعتری داشته باشید. ما ۶ تکنیک را که به طبقهبندیهای زیر تقسیم میشود ارائه کردهایم که میتواند به رهبری خلاقانه کمک کند تا دیوارهای این «جعبه» را بشکافد:
دستیابی به اعماق
۱- درک مسیر ضروری تغییر
۲- تغییر شکل باور محدود فعلی
هدفگذاری بالا
۱- توسعه
۲- گذشتهنگری
نفوذ وسیع
۱- وابستگیها و قیاسها
۲- ادغام
دستیابی به اعماق
تشخیص مسیر ضروری برای تغییر: این عبارت به معنای پاسخ صادقانه به این پرسش است: جهان اساسا چگونه در حال تغییر است؟ و سپس تطبیق این پاسخ با موقعیت فعلی ما است. به دنبال عمیقترین نوع درک، اغلب از نوع غیرقابل تردید که ما به آن حقیقت میگوییم، باشید. این حقیقت جدید میتواند شوکهکننده باشد- درک درستی که بهطور مثال بیان میکند کسبوکار فعلی ضرورتا منسوخ است و باید مدل جدید کسبوکار جانشین شود.بنابراین ابتدا به دنبال عمیقترین عبارت باشید که بیانگر حقیقتی باشد که در مورد جهان شما نگران است. سپس از خودتان بپرسید آیا این عبارت همچنان یک حقیقت خواهد بود یا آیا جهان اساسا در حال تغییر است. سپس به دنبال پیامدهای غیرقابل اجتناب حقیقت جدیدتان باشید. چه خواهد شد؟ چه چیزهایی شکست خواهند خورد؟ فرصتها چیستند؟ چه عملکردی مورد نیاز است؟ اگر منابع کمیاب شوند چه؟ اگر دنیای دیجیتال فراگیر شود چه؟ اگر چین رهبر اقتصادی باشد چه؟ اینها پرسشهایی نیستند که ساختار سناریو را حمایت کنند اما میلیونها روند مسیر تفکر خلاق را ایجاد میکنند.تغییر شکل یک باور محدود فعلی: تغییرشکل هم یک مسیر مفهومی برای تفکر خارج از فضای موجود و هم یک ابزار عملی است. از نظر مفهومی تغییر شکل به این معنی است که اجازه دهید باورهای اساسی که بهطور معمول در خلال حوزه یا صنعت شما پذیرفته شده ظهور کنند و سپس آنها را بهمنظور تولید نوآوری تغییر دهید.
مثالهای بسیاری در این زمینه وجود دارند. تسلا باور معمول که ماشینهای برقی طیف بسیار محدودی را شامل میشوند، به چالش کشید. انرژی سبز- خورشیدی و بادی- این باور معمول را که قدرت الکتریکی تنها در مقیاس بزرگ از نظر اقتصادی قابل دوام خواهد بود را دگرگون کرد. آمازون این باور معمول را که مردم نمیتوانند تجربه خردهفروشی را در ذهن خود تغییر دهند، دگرگون کرد. و برنامه iTunes شرکت اپل کاملا این باور معمول را که کسی نمیتواند از موسیقی آنلاین کسب درآمد کند، تغییر داد.تغییر شکل به عنوان یک ابزار عملی بهطور شگفتانگیزی قدرتمند است. این عمل با شناسایی یک باور «محدود» اصلی که مربوط به حوزه یا صنعت شما است شروع میشود. برای مثال، صنعت تولیدی را تصور کنید و با این باور اصلی شروع کنید: «اتلاف بخشی از زندگی است». همواره مهم است که یک باور محدود را بهجای باور مثبت برای تغییر شکل انتخاب کنید.سپس، شما باورهای اساسی را فرمولبندی میکنید. شما باورهای اصولی مانند «از اتلاف نمیتوان اجتناب کرد» « اتلاف زمانی رخ میدهد که شما چیزی را میسازید» یا «برنامهریزی برای اجتناب، زمان زیادی خواهد برد» را ایجاد خواهید کرد.سپس این باورهای اساسی را در ذهن آنها تغییر داده و گسترش میدهید (که ثابت شده است که انجام آن آسانتر از پیروی باورهای اصلی محدود است). در این مثال کسی ممکن است این عبارت را که «برنامهریزی بسیاری برای اجتناب از اتلاف نیاز خواهد بود» را به «برنامهریزی برای اجتناب از اتلاف ممکن است فرصت بزرگی برای کسب و کار باشد» تغییر دهد. در نهایت، شما این عقاید تغییریافته را برای الهام بخشیدن به خود جهت ایجاد یک باور اصلی جدید استفاده میکنید. برای مثال: «هیچ اتلافی وجود ندارد، تنها ارزش پنهان وجود دارد». شما اکنون خارج از «فضای محدود» هستید و میتوانید از این باور اصلی جدید برای اکتشاف ایدهها، راهحلها و فرصتهای جدید کسب و کار جهت استفاده از ارزشهای پنهان استفاده کنید.
هدفگذاری بالا
اگر اولین مسیر برای خروج از فضای محدود، «دستیابی به اعماق» بود، به معنی مسیر به سمت تغییرات ضروری و باورهای پنهان، مسیر دوم کاملا مخالف است: «هدفگذاری به سوی ستارگان». بالا، بالا و بالاتر. برای این منظور ما تکنیک «توسعه» را پیشنهاد میدهیم که شامل گسترش، تحریک یا اغراق و بعد تکنیک «گذشتهنگری» میشود.توسعه: مستلزم ایجاد یک عامل بهطور ساختگی بزرگ یا برعکس بهطور باورنکردنی کوچک میشود. بنابراین از خودتان بپرسید: چه میشد اگر این محصول بینهایت گرانقیمت بود؟ یا چه میشد اگر این محصول رایگان بود؟ چگونه پول بهدست خواهید آورد؟ سپس تصور کنید اگر شما این کار را انجام میدادید چه پیامدهایی داشت و... آن را در مقیاس بسیار بزرگ انجام دهید.یک کاربرد این تکنیک استفاده از اهداف محرک است. برای مثال، یک کاهش کوچک در هزینه میتواند بهطور نمونه از طریق فشردن بودجه تحقق یابد و یک کاهش هزینه معتادل میتواند از طریق یک بازبینی بسیار دقیق و بهینهسازی مسیرهای فعلی کار کردن تشخیص داده شود. اما یک هدف کاهش هزینه ۸۰ درصدی را تصور کنید! این هدف به عنوان تحریک مدل کسب و کار فعلی بهکار میرود و بنابراین خلاقیت را برای ایجاد انواع جدید تحریک میکند. بهطور مثال جایگزینی کل نیروی فروش با مدل فروش «خودتان انجام دهید» مانند Google Adwords.
گذشتهنگری: به معنی ایجاد افق جاهطلبانه و سپس پرسش از خودمان در مورد اینکه چگونه به آنجا برسیم است. برای این کار نیاز به حرکت بزرگی است، حرکتی که نتواند با تفکر عادی حل شود بلکه نیاز به خلاقیت برای یافتن راهحل داشته باشد.
نفوذ وسیع
اگر ما به ماهیت رسیده باشیم و به ستارگان هم دست یافته باشیم، اکنون باید به نکات جنبی برسیم. ما میتوانیم این کار را با ارتباط برقرار کردن یا با ادغام دیدگاههای نامرتبط انجام دهیم. ارتباطات و قیاسها: ارتباطات به معنی جستوجو برای مفاهیم و ایدههایی که شما را به ایده اولیه مرتبط میکند، است. قیاس به معنی استفاده چیزی خارج از حوزه خودتان برای بیان یک نظر مهم یا الهام بخشیدن است. همانطور که مایکل میچالکو میگوید مثالی در زمینه چگونگی استفاده از ارتباطات و قیاسها برای باز کردن فکرتان در شرکت Pacific Power وجود دارد. مهندسان آنها به دنبال یک راهحل برای از بین بردن یخ از خطوط برق به عنوان عاملی که موجب فشار بر تیر چراغ برق میشود و میتواند آن را واژگون کند، بودند. آنها بسیار فکر کردند و در تلاش برای گسترش تفکرشان بودند. آنها از یک ظرف عسل استفاده کردند که یکی از آنها از هتل خریداری کرده بود. آنها از خود پرسیدند که چه ارتباطی در این میان وجود دارد: عسل ما را به فکر چه چیزی میاندازد؟ خرسها. چگونه یک خرس این مساله را حل خواهد کرد؟ خرس از تیر چراغ برق بالا میرود و تیر را به نوسان میاندازد و با این لرزشها عسل چکه چکه خواهد کرد. پس با استفاده از اصل لرزش، چه قیاسی میتواند یافت شود؟ چه چیز دیگری میتواند خطوط را به لرزه وادارد؟ هلیکوپترها. و در واقع، پس از پرواز هلیکوپترها بالای خطوط، با فشار باد به سمت پایین از موتورهایشان، از بین رفتن یخ سنگین با لرزش اتفاق خواهد افتاد.
ادغام: ترکیب دو یا بیشتر از مفاهیم موجود در یک مسیر جدید یا آنچه استیون جانسون «تلاقی ایدهها» مینامد است. موجسواری (سرفینگ) و قایقرانی (سیلینگ) با یکدیگر ادغام میشوند تا موجسواری با تخته (ویندسرفینگ) را ایجاد کنند و زمانی که کایتینگ با قایقرانی ادغام میشود، کایتسرفینگ ادغام بعدی در این زمینه بوده است. کدام دو جهان را میتوانید محکم با یکدیگر ادغام کنید تا مفهومی کاملا جدید بسازید؟
دستیابی به اعماق
حکایتی در مورد دو ماهی وجود دارد که یک اردک آنها را در حال شنا میبیند. اردک میگوید «آب تمیزی است، این طور نیست؟» زمانی که او میرود، ماهی اول از دیگری میپرسد «آب چیست؟» درک تفکری که اکنون در آن غوطهورید دشوار است. اگر هرگز خارج از فضای موجود حرکت نکنید، تشخیص فضایی که خلاقیت شما را محدود میکند سخت است. ما امیدواریم که شما با دستیابی به اعماق، هدفگذاری بالا و نفوذ گسترده جهت خود را بیابید. آنچه کارآ هست را بشناسید و مسیرهای جدید را برای گسترش فضای محدود تفکرتان بیابید.
ارسال نظر