مصرفکنندگان به عنوان سازندگان نام تجاری، نه فقط کاربران آن
ظهور نسل جدیدی از کارآفرینان
مترجم: فریبا ولیزاده
منبع: switchandshift
ما در عصری هیجانانگیز و در عین حال پرچالش زندگی میکنیم. در این میان گاهی ارائه برخی آمار و ارقام اهالی کسبوکار را به فکر فرو میبرد: مدیرعامل بازنشسته شرکت سیسکو، جان چمبرز، اخیرا اظهار کرده است که به باور وی ۴۰ درصد از شرکتهایی که این روزها مورد تحسین همگان هستند تا ۱۰ سال آینده وجود نخواهد داشت. مشاوران استراتژیست مصرانه میگویند که هر جنبه از کسبوکار باید متحول و دیجیتالی شود. هر روز بر سر شتاب کارآفرینی موجود در اکوسیستم منحصربهفرد سیلیکون ولی اظهار نظرهایی میشود و متصدیان کسبوکارهای فعال در این منطقه برای ساخت فرهنگی کارآفرینانه تلاشهای قابلتوجهی میکنند.
مترجم: فریبا ولیزاده
منبع: switchandshift
ما در عصری هیجانانگیز و در عین حال پرچالش زندگی میکنیم. در این میان گاهی ارائه برخی آمار و ارقام اهالی کسبوکار را به فکر فرو میبرد: مدیرعامل بازنشسته شرکت سیسکو، جان چمبرز، اخیرا اظهار کرده است که به باور وی ۴۰ درصد از شرکتهایی که این روزها مورد تحسین همگان هستند تا ۱۰ سال آینده وجود نخواهد داشت. مشاوران استراتژیست مصرانه میگویند که هر جنبه از کسبوکار باید متحول و دیجیتالی شود. هر روز بر سر شتاب کارآفرینی موجود در اکوسیستم منحصربهفرد سیلیکون ولی اظهار نظرهایی میشود و متصدیان کسبوکارهای فعال در این منطقه برای ساخت فرهنگی کارآفرینانه تلاشهای قابلتوجهی میکنند.
این استراتژیها به روشنی برای مقابله با تغییرات نمایی ضروری است. با این حال، بسیاری از نامهای تجاری از وارد شدن به یکی از مهمترین مسیرهای نویدبخش بازآفرینی برای عصر جدید باز میمانند، این در حالی است که بسیار به فرصتی به نام کارآفرینی خارجی نزدیک هستند. بسیاری با اصطلاح کارآفرینی آشنا هستند - ظرفیت و توان مورد نیاز برای توسعه، برنامهریزی و مدیریت سرمایهگذاری برای یک کسبوکار با در نظر گرفتن تمامی خطرات بهمنظور سودآوری- کارآفرینی سازمانی نیز بهعنوان تجربه عملی کارآفرینی در یک سازمان و پشت سر گذاشتن موانع بوروکراسی تعریف میشود. با این حال، رهبران سازمانی این تعاریف و پاسخها را در هر شرایطی برای سازمان خود مناسب تلقی نمیکنند و این خود دلیلی است برای ظهور نسل جدیدی از کارآفرینان که با اصطلاح extrapreneurs شناخته میشوند. به جای اتخاذ ذهنیت کارآفرینی در میان مرزهای سازمان، کارآفرینان خارجی افرادی خارج از سازمان هستند که بسیار نگران و مراقب نام تجاری شما هستند و فعالیتهای کارآفرینانه را برای شما انجام میدهند.
مصرفکنندگان سازندگان نام تجاری، نه فقط کاربران آن
مصرفکنندگان همواره از نامهای تجاری به روشهای غیرمجاز استفاده کردهاند و این روش منجر به افزوده شدن کاربردهای بیشتر و موقعیت جدید مصرف به برندها شده است. جای تعجب است که بسیاری از کسبوکارها به سختی پذیرای نوآوریهای مصرفکننده محور هستند و مصرفکنندگان را صرفا بهعنوان مصرفکننده محصولات خود تلقی میکنند و نه نقشآفرینان بالقوه آینده برند خود. با این وجود، نگاه به مصرفکننده بهعنوان یک کارآفرین خارجی به دلایل متعدد برای نامهای تجاری مفید است. دلیل نخست اینکه، کارآفرینان خارجی در مقایسه با کارآفرینان و از بعد نظری از چشماندازی بیرونی به موضوع مینگرند و واقعیت را از جوانب مختلف بررسی میکنند.کارآفرینان خارجی با ایجاد پیوندهایی میان شرکتها و نامهای تجاری میتوانند ایدهها و راه حلهای بیشتری را به اشتراک بگذارند. دوم اینکه، از آنجایی که کارآفرینان خارجی به شدت در شناسایی برندهایی که توان کمک به آنها را دارند، قدرتمند هستند، در این راستا بسیار مفید هستند. تخصص این افراد، آنان را در درک نحوه ایجاد ارتباط با مشتری از هر شخص دیگری متمایزتر میسازد. نکته آخر اینکه، کارآفرینان خارجی از نوعی تعصب مثبت برخوردار هستند که برای نامهای تجاری بسیار مفید است. عشق آنان به برند متضمن سطح قابل توجهی از تعهد درونی، انگیزه و انرژی است که تمایزاتی واقعی به ارمغان میآورد.
الان وقتش است
در طول دهه گذشته، شاهد آزادی روزافزون مصرفکنندگان بودهایم و چنین موقعیتی صرفا نتیجه ظهور رسانههای اجتماعی (بلندتر شدن صدای مصرفکنندگان)، اینترنت اشیا (آشنایی بیشتر مصرفکنندگان با نیازهایشان و البته محصولاتی که مصرف میکنند)، سرمایهگذاریهای جمعی(توان جذب سرمایه برای ایدههای ناب مصرف کنندگان) و اقتصاد مشارکتی (امکان استفاده از محصولاتی که مصرفکننده نیازی به در اختیار داشتن مالکیت دائمی آنها ندارد) و فضای مشارکت (امکان مشارکت مصرفکننده در طراحی هرآنچه نیاز دارد) بوده است. با اشاره به قدرتهای جدید که در اختیار مصرفکنندگان بوده اند، بهزودی شاهد افزایش فعالیت کارآفرینان خارجی خواهیم بود. علاوهبر این نباید فراموش کرد که کارآفرین خارجی توان پاسخگویی به برخی اصطکاکهای موجود را دارد، از سویی با نسل جوانی روبهرو است که طالب شروع کسبوکارهای جدید و پرخطر هستند و با مشکل منابع محدود دست و پنجه نرم میکند و از سوی دیگر سازمانها و کسبوکارهایی را میبیند که نیاز به بازآفرینی را درک کردهاند اما فاقد ذهنیت لازم و شرایط تحقق آن هستند. این موقعیت برنده - برنده حاصل مذاکره با این دو گروه بر اساس مدلی مشارکتی است. نکته آخر اینکه، با توجه به اینکه موضوع از بین رفتن۷۳ درصد از برندهای معتبر امروز برای اکثریت جمعیت جهان چندان مهم نیست، بنابراین نامهای تجاری در پی نیروهایی هستند که ادعا و اثباتی بر ثبات آنان در آینده باشد. درحالیکه حرکت در مسیر کارآفرینی سازمانی امیدوارکننده است اما با محدودیتهایی روبهرو است، بر اساس تحقیقات Gallup بهطور میانگین تنها ۱۳درصد کارکنان شرکتها بهطور فعالانه در فرآیندهای شغلی مشارکت واقعی دارند.
شرکتهایی در نقطه آغاز
تک شاپ (TechShop) یکی از همین شرکتهایی است که اخیرا در سفر دورهای خود به سیلیکون ولی با آن آشنا شدم. هدف این شرکت افزایش نوآوری جهانی از طریق ایجاد فضای مورد نیاز برای بهرهبرداری عمومی (افراد بالای هشت سال) از طیف گستردهای از ابزارهای پیچیده و گرانقیمت بهمنظور طراحی و تولید هرچیزی است. درحالیکه TechShop بهمنظور دسترسی اعضا به امکانات، از یک مدل قیمتگذاری مبتنی بر اشتراک استفاده میکند، جنبه کارآفرینانه این مدل این است که دولتها و شرکتهایی نظیر جنرال الکتریک، بی امدابلیو، فوجیتسو یا اینتل از جمله حامیان مالی آن هستند. Made.com نمونهای دیگر است. این شرکت با شعار «طراحی برتر بنا به درخواست مصرفکننده» فعالیت میکند و حدود 10 هزار مصرفکننده را با طراحان برجستهای نظیر Damien Hirst، James Harrison و Alison Cork پیوند داده است که در نقش یک کارآفرین خارجی طراحی لوکس داخلی را با قیمتهای مناسب به خانههای مشتریان میبرند. صندوق جهانی حیات وحش نیز همواره سعی در رواج فرهنگ کارآفرینی خارجی در حوزه توریسم و سفرهای علمی داشته است تا به این ترتیب حفاظتهای لازم از مکانها مورد بازدید مراجعان صورت بگیرد.
راهی بس طولانی در پیش است
استقبال از فرهنگ کارآفرینی خارجی به معنی ایجاد فضای مور نیاز برای طراحی مشارکتی، تولید مشارکتی و مالکیت مشارکتی با ذینفعانی در خارج از سازمان است. شرط اول از میان برداشتن شکافهای تعاملی است. باوجود اینکه کارآفرینان خارجی آماده همکاری با نامهای تجاری هستند اما تعداد محدودی از شرکتها از آنان دعوت به همکاری میکنند. شرط دوم، نامهای تجاری باید دلایلی فراتر از دلایل تاکتیکی برای همکاری با گروههایی خارج از سازمان داشته باشند. در عوض کسبوکارها باید از کارآفرینان خارجی بهعنوان مهرهای استراتژیک برای کسبوکار خود بهرهبرداری کنند یا حتی آنان را بهعنوان سهامداران و ذینفعان واقعی پذیرا باشند. شرط سوم، نامهای تجاری باید هرچه بیشتر به منافع همکاری با کارآفرینان خارجی بیندیشند: دسترسی به محصولات و خدمات منحصربهفرد؟ منافع اطلاعاتی؟ به اشتراکگذاری درآمدها؟ اشتراک گذاشتن سهام شرکت؟ به یاد داشته باشید که کارآفرینان خارجی، با اتخاذ نیروهای منحصربهفرد و فوقالعاده میتوانند چیزی فراتر از نیاز برندتان را برایتان به ارمغان آورند.
ارسال نظر