تحلیل رفع تحریمها، فرصتها و چالشها در صنعت IT
فرصتی برای سرمایهگذاران برای سودآوری بیشتر
مهرداد فضیلت
مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات شریفتک
بالاخره خبر خوشایند رفع تحریمها با تمام بالا و پایینها رسید، خبری که مشتاقان بسیار و دلواپسان فراوان داشت. در این بین، بازار تحلیل و پیشبینی هم بسیار داغ است. تحلیل آثار رفع تحریمها و شرایط دوران پساتحریم. یکی از نقاط مغفول در این بین تحلیل اثر رفع تحریمها بر صنعت فناوری اطلاعات است. صنعتی که از جنبههای بسیاری با توجه به ویژگیهای صنعت، بیش از هر صنعت دیگری به دنیا گرهخورده و از سویی با توجه به حجم کم بازار در مقابل نفت و پتروشیمی و بانک و بیمه و.
مهرداد فضیلت
مدیر عامل شرکت فناوری اطلاعات شریفتک
بالاخره خبر خوشایند رفع تحریمها با تمام بالا و پایینها رسید، خبری که مشتاقان بسیار و دلواپسان فراوان داشت. در این بین، بازار تحلیل و پیشبینی هم بسیار داغ است. تحلیل آثار رفع تحریمها و شرایط دوران پساتحریم. یکی از نقاط مغفول در این بین تحلیل اثر رفع تحریمها بر صنعت فناوری اطلاعات است. صنعتی که از جنبههای بسیاری با توجه به ویژگیهای صنعت، بیش از هر صنعت دیگری به دنیا گرهخورده و از سویی با توجه به حجم کم بازار در مقابل نفت و پتروشیمی و بانک و بیمه و... چندان موردتوجه قرار نگرفته. برای بررسی آثار رفع تحریمها بر این صنعت لازم است جنبههای مختلفی بررسی شود:
حجم بازار، پتانسیل بازار، رشد بازار و...،
شرایط فناوری اطلاعات در دوران تحریم،
شرایط فناوری اطلاعات در دوران پساتحریم، فرصتها، چشمانداز و چالشها.
بازار: فناوری اطلاعات از نظر شرایط بازار ویژگی منحصربهفردی دارد. فناوری اطلاعات در شرایط تحریم هم، رشد بسیار مناسبی داشت. نمودار زیر رشد حجم بازار را در سالهای تحریم نشان میدهد. قسمت عمدهای از این رشد بهدلیل بازار بسته قبلی است که مانند فنر جمع شده در حال آزادسازی است.دلیل دیگر ترکیب دموگرافیک ایران است که کشوری جوان، تحصیلکرده با جامعه نسبتا پردرآمد است. ولی این روند رشد به روایت آمار با پتانسیل خود فاصله بسیاری دارد.حجم بازار براساس نسبت جمعیت ایران به جمعیت کل دنیا (یک درصد) یا نسبت GDP ایران به دنیا (حدود یک درصد) باید یک درصد از بازار جهانی فناوری اطلاعات باشد که در حال حاضر حدود ۱۸۰۰ میلیارد دلار است. بنابراین حجم بازار ایران باید با محاسبه سرانگشتی چیزی حدود ۱۸ میلیارد دلار باشد که با ارقام فعلی دلار و حجم بازار رشد ۷۰۰ درصدی را میطلبد. این یعنی اینکه ایران باید در کوتاهمدت زیرساختهای خود را برای رشدی ۷ برابری آماده کند.زیرساختهای ارتباطی، پهنای باند، اینترنت همراه، امنیت، دانش، نیروی کار و... همه جزو ملزومات این رشد سریع است.قسمتی از دلایل اینکه هنوز این بازار به پتانسیلهای خود نزدیک نشده به علت مشکلات زیرساختی مانند فراهم نبودن اینترنت پرسرعت در ایران است. رابطه سرعت اینترنت و رشد اقتصادی بهخصوص در صنایع همگون بر کسی پوشیده نیست، ولی متاسفانه در ایران بنا به دلایلی مانند نبود زیرساخت و امتیازات انحصاری بهخصوص در حوزه اینترنت موبایل، رشد اینترنت و بهتبع آن رشد بسیاری از صنایع کند شده بود که با رفع برخی از این موانع بهخصوص در سالهای اخیر آهنگ این رشد تندتر شده است.اگرچه هنوز نیمی از این بازار در دست بخشهای خصولتی مانند اپراتورها، شرکتهای وابسته به سازمانهای دولتی و... است ولی رشد بخش خصوصی در این بازار مناسب بوده.
جایگاه این صنعت در ایران هنوز بهعنوان یک صنعت بزرگ در اذهان مدیران جا نیفتاده و هنوز بسیاری از صنایع مانند بیمه، حملونقل و... به فناوری اطلاعات بهعنوان موتور محرک رشد باور ندارند. در زیر مثالی از مقایسه دو شرکت در فناوری اطلاعات و حملونقل هوایی آورده شده که توجه به آن خالی از لطف نیست.این مثال بهخوبی نشان میدهد که توجه به این صنعت چه امکان رشد اقتصادی را برای کشور میتواند فراهم کند. با توجه به زیرساختها و شرایط ایران، توجه بیشتر مسوولان به این حوزه میتواند در رشد اقتصادی کشور موثر باشد و همچنین فرصتی برای سرمایهگذاران برای سودآوری بیشتر در این حوزه فراهم آورد.شرایط صنعت در دوران تحریم: فناوری اطلاعات ازجمله حوزههایی بود که در شرایط تحریم گلیم خود را بهخوبی از آب بیرون کشید و توانست متوسط رشد مناسبی را بهخصوص در حوزههایی مانند تجارت الکترونیک خردهفروشی (B۲C)، رسانهها و... به ثبت برساند. مثالهای بومیشده بسیاری از کسبوکارهایی که در سایر نقاط دنیا تحت سیطره چند شرکت بینالمللی هستند نمونه خوبی از این موفقیت است. دیجیکالا نمونه بومیشده آمازون، کافه بازار نمونه بومیشده گوگل پلی، تاکسییاب نمونه بومیشده اوبر و... از عوامل مختلف این رشد نسبتا خوب وجود نیروی انسانی مناسب در این بخش است. نیروی جوان و تحصیلکرده مناسب موتور رشد این صنعت را در سالهای اخیر تشکیل داده است.عامل موثر دیگر نیاز به سرمایه کم برای شروع کسبوکار در این حوزه به نسبت بسیاری حوزههای دیگر است که موجب شده گروههای کاری کوچک با سرمایه اندک دور هم جمع شده و کسبوکارهایی را در این حوزه شروع کنند و با توجه به پتانسیلهای بازار رشد مناسبی را داشته باشند. عامل مهم دیگر نبود محدودیتها و رانتهای دولتی بود که شاید به علت کوچکی بازار درگذشته، چندان جذابیت و مقبولیتی برای ورود آن ایجاد نمیکرد. عوامل دموگرافیک هم از عوامل اصلی این رشد بوده، ترکیب جمعیتی جوان، تحصیلکرده، با توان مالی نهچندان نامناسب که اکثرا تفریح و سرگرمی زیادی ندارند نیز موجب شده بسیاری از گوشههای بازار در این صنعت رشد بسیار مناسبی را داشته باشد.
شرایط پسا تحریم: با برداشته شدن تحریمها خطر ورود شرکتهای بزرگ بینالمللی و رقابتهای سنگین بین برندهای بومیشده و رقبای بینالمللی بسیار زیاد است و با توجه به سرمایههای بالا، دانش و تجربه جهانی، برند معتبر و... کفه ترازو چندان به نفع شرکتهای داخلی نیست.البته تجربههای بسیاری ثابت کرده که این عوامل، تنها عوامل موفقیت شرکتها در این رقابتها نیستند. کشور چین بهسادگی ثابت کرده که توجه به عوامل بومی مانند زبان و فرهنگ میتواند در جنگ این شرکتها عامل تعیینکننده باشد. علیبابا در حوزه تجارت الکترونیک، بایدو در حوزه جستوجو و... همه نمونههای بومی و موفق چینی هستند که رقبای خارجی را از صحنه رقابت بیرون راندهاند. البته فرهنگ مردم چین بهطور کامل با فرهنگ مردم ایران متفاوت است. از سوی دیگر دانش مدیریت در سطح کلان در چین چندان ناآشنا نیست. درحالیکه ماهیت رشد سریع شرکتهای حوزه IT طلب میکند که مدیران این شرکتها که اکثرا از جوانان کمتجربه هستند، سریعا خود را با مدیریت شرکتهای بزرگ و با تعداد کارکنان بالا منطبق کنند.
نیازمندیهای این حوزه را شاید بتوان به بخشهای زیر تقسیم کرد:
زیرساخت: اینترنت سریعتر، امنتر، ارزانتر و پایدارتر برای عموم مردم.
نیروی انسانی: اگرچه ایران از نظر نیروی انسانی متبحر در این حوزه چندان در مضیقه نیست ولی کار کردن با این نیروهای دانشبنیان هنوز چندان در سازمانهای ما جا نیفتاده و اگرچه شرکتهای بزرگ از طریق برگزاری انواع مسابقات برنامهنویسی و.... درصدد جذب نیروهای با کیفیت هستند ولی در نهایت بهدلیل ساختار بوروکراتیک، درصد زیادی از استعدادهای این افراد در پیچ و خم این بوروکراسی تلف میشود.
ساختار سرمایهگذاری: یکی دیگر از ملزومات رشد این صنعت، ایجاد دسترسی به سرمایه برای شرکتهای نو پا است. اگرچه در این زمینه شرکتها، صندوقها و زیرساختهای دولتی، شبهدولتی و خصوصی شکل گرفته ولی بیتجربگی این سازمانها معمولا نتیجهای جز اتلاف فرصتهای موجود ندارد.از سوی دیگر ساختارهای حمایتی دولتی در این چند ساله نیز نتیجهای جز اتلاف منابع عمومی نداشتهاند. بنابراین کسب دانش و تجربه سایر شرکتهای سرمایهگذاری بینالمللی در این زمینه میتواند مفید و سودمند باشد.در نهایت تاکید بر توجه ویژه به حوزه فناوری اطلاعات بهعنوان حوزهای با مزیت نسبی در ایران، در شرایط پسا تحریم میتواند موجب رشد اقتصادی بشتر، سودآوری برای سازمانها و شرکتها و ایجاد رشد پایدار برای کشور باشد.
ارسال نظر