تغییر قواعد بازی کسبوکار
فناوریهای نوین؛ ابزار کاهش هزینه
منبع: accenture
مدیران فناوری اطلاعات با بهرهبرداری از مزایای فناوریهای نوظهور از موقعیت مناسبی برای اجرای موج جدیدی از کاهش هزینه برخوردار هستند. بهرهبرداری از استراتژیهایی منطبق بر فناوریهای نو که منجر به مدیریت کارآمد تحولات سازمانی و دستیابی به بازده عملیاتی بیشتر میشود، این گروه از مدیران را که در پی کاهش هزینههای عملیاتی کسبوکار و ارتقای انعطافپذیری آن هستند، یاری خواهدکرد.
راهحلهای نوآورانه برای چالشهای آشنا
همگامی با محیط پویا و به شدت رقابتی کسبوکار امروز مستلزم کاربرد فناوریهایی است که منجر به افزایش سرعت و چالاکی میشوند.
منبع: accenture
مدیران فناوری اطلاعات با بهرهبرداری از مزایای فناوریهای نوظهور از موقعیت مناسبی برای اجرای موج جدیدی از کاهش هزینه برخوردار هستند. بهرهبرداری از استراتژیهایی منطبق بر فناوریهای نو که منجر به مدیریت کارآمد تحولات سازمانی و دستیابی به بازده عملیاتی بیشتر میشود، این گروه از مدیران را که در پی کاهش هزینههای عملیاتی کسبوکار و ارتقای انعطافپذیری آن هستند، یاری خواهدکرد.
راهحلهای نوآورانه برای چالشهای آشنا
همگامی با محیط پویا و به شدت رقابتی کسبوکار امروز مستلزم کاربرد فناوریهایی است که منجر به افزایش سرعت و چالاکی میشوند. مدیران عالی سازمانها چه در مدیریت موقعیتهای اقتصادی ضعیف یا در درک ماهیت مجهول رشد جهانی، باید مقوله هزینه و اجزای زمینهای آن را مورد توجه قرار دهند. کاهش هزینهها اغلب به واسطه کاربرد فناوری آغاز میشود. موضوعی که معمولا بهعنوان هزینهای قابل توجه برای سازمان تلقی میشد ولی در پیشبرد فرآیندهای عملیاتی کسبوکار و کاهش هزینهها نقشی تعیینکننده به خود گرفته است. فناوریهای دیجیتال قواعد بازی را تغییر میدهند. پتانسیل کاهش هزینهها به واسطه کاربرد ابزارها و راه حلهای جدیدی که فرصتهای تازهای برای مهار هزینهها فراهم کردهاند، مشهود شده است. پیشرفتهایی نظیر پردازش ابری، فناوریهای قدرتمند مشارکتی، استانداردسازی و صنعتی شدن بهطور چشمگیری نگرش مدیران فناوری اطلاعات را در خصوص کاهش هزینهها به کمک فناوری اطلاعات و معرفی تجارب نوآورانه کاهش هزینه و منافع قابل توجه آن برای کل کسبوکار تغییر داده است. تعامل مناسب فناوری اطلاعات و کسبوکار از مولفههای کلیدی در تحقق کاهش هزینه است. بهمنظور دستیابی به همگرایی قدرتمند میان کسبوکار و فناوری اطلاعات، پلتفرمهای فناوری اطلاعات باید چابکتر و انعطافپذیرتر از گذشته باشند. مدل پیادهسازی فناوری اطلاعات باید هم ردیف نیازهای سازمان و نیروی انسانی این بخش باید با رفتارها و نقشهای جدید آشنا شوند. با تغییر تمرکز تلاشهای سازمانی از دستاوردهای کوتاهمدت و فوری به اهداف بلندمدت همراه با هماهنگی بیشتر، فناوری اطلاعات از توان بیشتری برای ترسیم آینده سازمان برخوردار خواهد بود.
چهار موج کاهش هزینههای فناوری اطلاعات
بررسیهای Accenture نشان میدهد که چهار موج اصلی کاهش هزینه در کمک به سازمانها برای کاهش مخارج در کنار بهرهبرداری هرچه بیشتر از منافع فناوری اطلاعات برای سازمان قابل توجه هستند.
موج اول: محدود کردن مخارج
موج اول - که در حال حاضر مورد استفاده بسیاری از مدیران فناوری اطلاعات سازمانها است - شامل بهرهبرداری از فرصتهای آنی کاهش قیمت و به حداقل رساندن مخارج در حال افزایش فناوری اطلاعات در سازمان است. مدیران این بخش میتوانند به طرق مختلف صرفهجوییهایی منحصربهفرد و فوری را تحقق بخشند: اولویتبندی هزینههای پروژهها، بررسی مخارج خرید، کاهش هزینههای کارپردازان از طریق استراتژیهای خاص نظیر مذاکره مجدد، یکپارچهسازی فروشندگان، کاهش تعداد نیروهای فعال در خارج از سازمان و افزایش بهکارگیری داراییها در کنترل محرکهای هزینه.
موج دوم: بهبود بازده
دومین موج - که هماکنون مورد پذیرش و استفاده بسیاری از مدیران فناوری اطلاعات قرار گرفته است -بازده فناوری اطلاعات را بهبود میبخشد که خود به پیدایش فرصتهای گوناگون منجر میشود. تمرکز عمده بر دستیابی به کنترل گستردهتر و یکپارچگی فناوری اطلاعات با جوانب مختلف کسبوکار از طریق مدیریت زنجیره تامین و تقاضا، خودکار کردن پردازشها و بهطور کلی ارتقای بازده مدل مورد استفاده در حوزه فناوری اطلاعات است. این موج شامل طیف گستردهای از ابتکاراتی نظیر مجازیسازی، هماهنگسازی، متمرکزسازی و استانداردسازی سرویسدهندهها، ذخیرهسازی، برنامههای کاربردی و پایگاههای دادهای است که در مجموع امکان افزایش بازده فناوری اطلاعات را برای کسبوکار رقم میزنند.
موج سوم: معماری مجدد برای تحقق اهداف آتی
موج سوم شامل توانایی فناوری اطلاعات در مدیریت چالشهای پیشروی کسبوکار است. سازمانهای مبتنی بر فناوری اطلاعات در عصری که شاهد ظهور و پیشرفت برنامههای کاربردی گوشیهای تلفن همراه و سرویسهای پردازش ابری است، نیاز بیشتری به بازبینی استراتژیهای خود برای روبهرو شدن با پیچیدگیها و چالشهای آتی دارند. بهمنظور دستیابی به چنین انعطافپذیری و سرعتی، سادهتر کردن معماری کسبوکار یکی از ضروریات است. درحالیکه فناوری اطلاعات باید رویکردی مقرون به صرفه را در قبال مولفههای مختلف معماری کسبوکار اتخاذ کند، خود کسبوکار نیز باید بهعنوان ذینفع در نظر گرفته شود. مدیریت ابزارهای کاربردی، نرمافزارها، زنجیره تامین شخص ثالث و همچنین برنامههای کاربردی و زیرساختهای مرتبط باید براساس نیاز به کاهش هزینه مورد بررسی قرار گیرد. علاوهبر این، نیازهای اخیرکسبوکار برای تهیه برنامههای کاربردی مستلزم تحولی بنیادین در مدل مورد استفاده سازمان است.
موج چهارم: ایجاد ارزش به واسطه فناوری اطلاعات
بهمنظور موفقیت موج چهارم، مدیران فناوری اطلاعات باید سایر بخشهای سازمان را در کاهش هزینههای فروش، کاهش هزینههای عمومی و اجرایی و فراهم کردن رشد به واسطه فناوری یاری رسانند. همگرایی فناوری اطلاعات و کسبوکار بر اساس قابلیتها و اختیارات، منجر به افزایش انعطاف پذیری میشود. هزینهها و خدمات در پاسخ به شرایط در حال تغییر حاصل از خودکار سازی فرآیندها و اطلاعات پیشرفته مدیریتی دچار تحول میشوند و در نتیجه علل بازده پایین قابل ریشهیابی خواهند بود. با پیادهسازی موازی سه موج اول در راستای کاهش هزینه، مدیران فناوری اطلاعات وارد عملیاتی خطی و کارآمد میشوند که متضمن منافع بیشتری برای کسبوکار است. این موجها تکرار شونده هستند و شامل فرآیندهای در حال انجام است که سازمان به واسطه آنها امکان نوآوری بیشتر و کاهش هزینه را به دست میآورد. سرمایهگذاری در حوزه فناری اطلاعات امروزه برای کسبوکارها سادهتر از هر زمانی است و دلیل آن کاهش هزینهها و توانایی انطباقپذیری هرچه بیشتر با قابلیتها و ویژگیهای مختلف تکنولوژیهای نوین است.
قدرتمندسازی کسبوکار با فناوری اطلاعات
بنا بر پیشبینیهای Accenture، فناوری اطلاعات به عنوان بخشی از هزینههای کل سازمان ها، رقمی در حدود کمتر از یک درصد تا ۱۵ درصد را به خود اختصاص میدهد. در گذشته، مدیران فناوری اطلاعات هزینههای فناوری اطلاعات در سازمان را به واسطه افزایش چابکی و انعطافپذیری مدل آن کنترل میکردند. در حال حاضر این گروه از مدیران میتوانند سازمانها را در کاهش بی نظیر هزینه کمک کنند. نوآوری و خودکارسازی فرآیندها از مولفههای کلیدی این روند هستند. مدیران فناوری اطلاعات میتوانند قدم فراتر گذاشته و از رویکردهای نوظهوری نظیر پردازشهای ابری، اینترنت اشیا و پردازشهای شناختی بهرهبرداری کنند. باید در نظر داشت که مدیرانی که منافعی قابل لمس برای سازمان به ارمغان میآورند، هم موقعیت شغلی خود در آن سازمان را تحکیم میکنند و هم مشوقهای خوبی برای تشویق سرمایهگذاری در حوزه فناوری اطلاعات فراهم میآورند. در دنیای پویا و به شدت رقابتی امروز، کاهش هزینه اغلب در غالب نیازی غیرمنتظره و فوری ظهور پیدا میکند. در چنین شرایطی فقط سازمانهایی موفق و قادر به ادامه حیات خواهند بود که قادر به انجام صرفهجوییهای قابلتوجهی در حوزه کسبوکار خود باشند.
فناوری صنعت را دگرگون میکند
درحالی که کاهش هزینهها به کمک فناوری اطلاعات هدفی شجاعانه است، با این وجود مدیران فناوری اطلاعات بهخوبی میدانند که مهمترین تحولات معمولا فراتر از ساختار سنتی بخش فناوری اطلاعات سازمان رخ میدهد. در واقع، در بسیاری از موقعیت ها، این تحولات فراتر از مرزهای رایج سازمان اتفاق میافتند. فناوریهای دیجیتال رهبران صنایع را به طریقی که قبلا تجربه نشده است به چالش میکشد. چنین چالشی چه در قالب رقابتهایی در صنایع همسان و چه در صنایع غیر مرتبط به یک خطر متمایز برای جریان درآمدی هر کسبوکاری تبدیل شدهاند. چالش اصلی پیش روی رهبران فناوری کاهش هزینههای عملیات کسبوکار نیست، بلکه مهمترین چالش نوع یا نحوه سرمایهگذاری صرفهجوییهای حاصل است. اگرچه شاید بهترین راه حل سرمایهگذاری در حوزه فناوری باشد اما رابطه میان سرمایهگذاری در این حوزه و رشد سودآور برای هر کسبوکاری مبهم است. در چنین شرایطی رهبران فناوری و بخش فناوری اطلاعات سازمانها وظیفه مهمی بر دوش دارند.قدرتمند ساختن کسبوکار به کمک فناوری اطلاعات نهتنها برای سازمان ارزش آفرین است، بلکه در پیشبرد و رشد صنعت نیز تاثیر بسزایی دارد.
ارسال نظر