الزام تقویت دیپلماسی محیطزیستی
وی اظهار کرد: طبیعتا دیپلماسی سعی میکند چند لازمه را دنبال کند. از آنجاکه ماهیت مباحث محیطزیستی مقید به مرزهای سیاسی و جغرافیایی کشورها نمیشود و فرامرزی و فرامنطقهای هستند، از اینرو ضرورت گفتوگو را بین ۲ یا چند کشور الزامی میکند، مثال آن موضوع پدیده گرد و غبار در غرب آسیا است که عملا کشورهای زیادی در آن نقشآفرینی میکنند بهطوری که تعدادی از کشورها بر آن تاثیر میگذارند و تعدادی هم تاثیر میگیرند. استاد دانشگاه تهران ادامهداد: پدیده گرد و غبار کشورهایی همچون عربستان، عراق، سوریه، ترکیه، ایران و بعضا بخشهایی از جمهوریآذربایجان، ترکمنستان و حتی افغانستان و پاکستان را هم درگیر میکند و این انتقال انبوه ذرات که عمدتا پایه خاکی دارد، علاوهبر اینکه موجب بروز مشکلات تنفسی و بهداشتی میشود، بر اکوسیستمها هم تاثیر منفی میگذارد، همچنین تعطیلی فرودگاهها، مدارس، ادارات و خسارت بر تاسیسات انتقال برق و مشابه را بههمراه دارد و خسارات اقتصادی زیادی بر کشورها وارد میکند. وی افزود: ابزار لازم برای برطرفکردن این نوع اثرات به واسطه ماهیت مساله که محیطزیستی است، از طریق بیان واقعیتهای منطبق با منافع ملی و ارائه راهکارها و تامین سازوکارها میسر خواهد بود. تمام این مجموعه بهعنوان دیپلماسی محیطزیستی که بیانگر گفتوگو، روشها و ترفندها است که میتواند با توزیع بار مسوولیت بر بخشها و نهادهای مختلف، بهصورت کاملا منصفانه و عادلانه در زمینه مباحث محیطزیستی نقشآفرینی کند که طبیعتا این تلاش جمعی و گروهی از طریق تبیین منافع، عمق خسارات و مهمتر از همه تبیین راهکارها و اجرا توسط دستگاههای اجرایی ملی نتیجه خواهد داد.
شفیع پور اظهار کرد: گرد و غبار مثال بارز همین مساله است، چون رفع آن نیازمند تلاش گروهی بین چندکشور، گفتوگوها، ترسیم و تدوین برنامههای اقدام و حتی مشارکت در تدوین و اجرای آن برنامهها است که البته در چند سالگذشته این روند را تجربه کردیم، بر این اساس تلاش برای برطرفکردن آلودگیهای رود ارس بین ایران و ارمنستان، حقابه هیرمند میان ایران و افغانستان و یکسری دیگر از مباحث تالابی و محیطزیستی را با همسایگان از طریق استقرار نوعی سازوکار بهرهمند از دیپلماسی محیطزیست دنبال کردیم، البته بدونشک حل و فصل آنها حمایت بسیار بالای سیاسی را مطالبه میکند تا عزم جدی کشورها را در برطرفکردن و پرداختن به این نوع معضلات و مباحث محیطزیستی بهدنبال داشتهباشد. کارشناس مباحث بینالمللی تغییر اقلیم و توسعه پایدار گفت: یکی از نمونههای موفق در این راستا معاهده تهران است که توانستیم با تعامل و حمایت کشورهای حاشیه دریای خزر با هدف حفاظت از محیطزیست دریای خزر به معاهده تهران دستیابیم، بنابراین آنچه که برای بهبود شرایط محیطزیستی کشور با توجه به ماهیت مباحث محیطزیستی که مقید به محدوده مرزی و سیاسی نیست مهم است، مطالبه و شکلگیری گفتوگوهای هدفمند است.
شفیع پور ادامهداد: در این مسیر طبیعتا دستگاه دیپلماسی کشورها (وزارت امورخارجه) با رهبری این تلاشها و با بهرهگیری از دیگر بازیگران دستگاههای اجرایی، چه بخشی مانند وزارتخانههای نیرو، صمت و جهادکشاورزی و چه بین بخشی و فرابخشی مانند سازمان حفاظت محیطزیست میتواند نقش کلیدی در شکلگیری هستهای متمرکز با ماموریت خاص و با هدف پیگیری مباحث در راستای انطباق با منافع ملی و بهبود شرایط زیستی شهروندان از طریق دیپلماسی محیطزیستی ایفا کند.